آفتابنیوز : سرویس سیاسی- اسماعیل فلاحت پیشه، کارشناس مسائل سیاست خارجی در گفت و گو با «آفتاب» در پاسخ به اینکه آیا شما «برجام» را دستاوردی ملی میدانید، گفت: عدهای همواره ابا داشتند از اینکه این توافق را دستاورد جریان خاصی بدانند یا در نقطه مقابل افرادی هستند که نقاط منفی توافق را پیامد اقدام جریان خاصی میدانند.
او ادامه داد: در شرایط فعلی هم بسیاری بندهای 11 و 12 قطعنامه شورای امنیت را با قرارداد ترکمنچای مقایسه میکنند و آن را نقطه ضعف علکرد آقای ظریف میدانند. همچنین در مورد «کاهش تحریمها و حق غنیسازی اورانیوم» برخی تلاش میکنند آن را دستاورد دولت قبل بدانند.
این نماینده سابق مجلس همچنین با تاکید بر اینکه دو طرف(مخالفان و موافقان) باید بدانند هرچه هم اکنون تحت عنوان «برجام» به دست آمده به نفع کشور است، یادآور شد: حل پرونده هستهای بخشی از سیاست کلان دیپلماسی کشور بوده است.
او در ادامه به چگونگی بررسی متن توافقنامه اشاره کرد و گفت: پرونده هستهای از ابتدا در شورای عالی امنیت ملی طرح و بررسی شده و در صورتی که شورای امنیت موافق اجرای این توافق نباشد ریاست جمهوری هم نمیتواند در اراده این شورا دخالت کند.
فلاحت پیشه متذکر شد: معتقدم روحانی با زبان دیپلماسی با دنیا وارد گفتوگو شد و سعی کرد تنشزدایی کند. ایشان حتی پیام سال نو را برای یهودیان ارسال کرد که همین پیام بین احزاب چپ و راست در داخل اسرائیل و سرزمینهای اشغالی باعث اختلاف شد. روحانی به سمت تنشزدایی حرکت کرد. او در اقداماتی به دیپلماسی عمومی شکل داد که فضا و محفلی فراهم کند تا اعضای تیم مذاکرهکننده بتوانند به اقدامات دیپلماتیک خود ادامه دهند.
او با اشاره به اینکه در دورهای آقای ظریف دستیار روحانی بوده است، افزود: ضمن اینکه کلیت نظام هم در موضوع هستهای حضور داشته است مثلا مقام معظم رهبری اجازه برخی تابوشکنیها به تیم مذاکرهکننده هستهای در رابطه ایران و آمریکا را دادهاند تا امکانی دیپلماتیک فراهم شود.
او در ادامه در پاسخ به این سوال که برای شخص رئیسجمهور چه نقشی در حل پرونده هستهای قائل هستید، تاکید کرد: معتقدم آقای روحانی نقش عمدهای در مذاکرات داشته و کلیت نظام، رهبری و شورای عالی امنیت ملی در به نتیجه رسیدن مذاکرات نقش داشتند.
فلاحتپیشه ادامه داد: با این تفاسیر اگر موضوع شفاف مورد بررسی قرار بگیرد و از منظر راهبردی به این توافق نگریسته شود، راهبرد مخالفان و موافقان در نهایت راهبرد کلی هستهای کشور بوده است که از اصلاحات آغاز شد.
این عضو سابق کمیسیون امنیت اشاره کرد: از طرفی به جرات میتوان ادعا کرد در مقایسه تیمهای مذاکراتی سه دولت گذشته، از حیث تاکتیکی تفاوتهایی وجود دارد و تاکتیک تیم مذاکرهکننده روحانی دیپلماتیکتر بوده است.
او با بیان اینکه حل مسئله هستهای جزئی از انتخابات در ایران نبود، عنوان کرد: در انتخابات سال 92 بیشتر بحثها حول مسائل سیاست داخلی میچرخید به عنوان مثال وعده رفع مشکلات افتصادی، احیای حقوق شهروندی و ... از وعدههای روحانی بوده است اما با توجه به سابقه دیپلماتیک روحانی عملا این موضوع تبدیل به مهمترین سیاست دولت در دو سال اخیر شد.
فلاحتپیشه گفت: با ذکر این نکته، مخالف این هستم که شان مسئله هستهای ایران، انتخاباتی تعریف و توصیف شود. به این معنا که تبدیل به یک موضوع انتخاباتی شود. در صورت انتخاباتی شدن این دستاورد به نظر میرسد نخبگان طرف مقابل هم به جای دفاع از دستاورد ملی آن را انتخاباتی کنند و در رقابتهای انتخاباتی آتی علیه دستاوردهای ملی مواضع متفاوتی اتخاذ کنند. اینطور که به نظر میرسد وعده حل مسئله هستهای ایران در جریان انتخابات حتی از سوی دولت هم به بحثهای انتخاباتی تقلیل پیدا نکرد.