آفتابنیوز : مدتهاست كه سوژه مهدكودكها و حواشي و مشكلات و ابهاماتي كه درباره برخي از آنها وجود دارد، سر و صداي زيادي ايجاد كرده است.گرچه به دليل تغيير ساختار زندگي خانوادهها و شاغل شدن همزمان پدر و مادر، چارهاي به جز پناه آوردن به مهدهاي كودك و سپردن فرزندان در ساعات كاري به آنها، باقي نگذاشته است.
به گزارش کیهان، اگر تا پيش از اين مهدكودك صرفا محلي براي توجه بيشتر به رشد اجتماعي كودك و شكوفايي استعدادهاي نهفته او بود، اين روزها به انتخابي اجباري براي بسياري از والدين تبديل شده است. اما اخيرا قشر جديدي متقاضي استفاده از خدمات مهدهاي كودك شده اند. قشري كه نه از سر ناچاري بلكه به دلايلي كه خودشان معتقدند به خاطر رشد اجتماعي كودك است،مشتري مهدهاي كودك شده اند، آن هم مشتريهاي ميليوني!
يكي از اين موضوعات هميشگي يا بهتر است بگوييم يكي از مشكلات هميشگي مهدهاي كودك بحث شهريه آنها بوده است. شهريه اي كه نه تنها در حالت عادي هم بسيار بالا است، بلكه هر روز با بهانه هاي جديدتر مثل انواع و اقسام كلاس هاي آموزشي و ورزشي و خلاقيت و ... اين شهريهها را چند برابر مي كنند. اما با وجود شهريه هاي ميليوني و ارقام نجومي اين شهريهها سالهاست كه فقط به دليل يك موج چشم و هم چشمي خيلي از خانواده هاي مرفه ساكن مناطق بالاي شهر ترجيح مي دهند فرزندانشان را در اين مهد كودكها ثبت نام كنند و در عوض دلخوش باشند كه مثلا فرزندشان قرار است به سه زبان زنده دنيا تسلط پيدا كند يا در نهايت يك موسيقيدان يا داستان نويس و يا نقاش باشد!
در این باره، به سراغ كارشناسان و برخي از والدين منتقد اين شهريه هاي نجومي كه به بهانه مختلف در مهدكودكها دريافت مي شود، رفتهايم.
انتظار كودك بالا مي رود خانم جواني كه در آموزش و پرورش به عنوان دبير شاغل است به تازگي دختر خردسال خود را در مهدكودك نسبتا شناخته شده و دو ستارهاي در يكي از مناطق خوب تهران ثبت نام كرده است.
او درباره روند ثبت نام كلاس هاي فوق برنامه و افزايش شهريهها به گزارشگر كيهان مي گويد:
« واقعا اين بحث شهريه خيلي پيچيده و گيج كننده است. بارها پيش آمده كه مثلا در يك سال دو بار به ما نرخ هاي مختلف اعلام كردهاند و اصرار هم دارند كه تمام اين نرخها مصوب بهزيستي است. حتي بخشنامه تعرفهها را هم پشت شيشه و در محل ديد والدين نصب كردهاند. مثلا همين امسال با آغاز سال تحصيلي و آغاز زمان كاري، در ابتداي مهر ماه براي دختر 3 ساله من چيزي حدود 480 هزار تومان شهريه ثابت دريافت كردند كه اين شهريه فقط شامل صبحانه و ناهار و مدتي كه از بچه در مهد نگهداري ميشود، است.يعني هيچ كدام از وسيله هاي بازي و آموزشي و خلاقيت و كتابها و لوازم التحرير مثل مداد رنگي و آبرنگ و خمير بازي و ... شامل آن نمي شود.اول از همه به ما يك ليست بلند بالا مي دهند كه بايد آن را تهيه كنيم.انواع و اقسام وسيله هاي بازي و لوازم التحرير و لوازم كمك آموزشي .تاكيد زيادي هم دارند كه همه يك مارك به خصوص باشد و ترجيحا از فروشگاهي كه خودشان معرفی كردهاند تهيه شود.در جواب علتش هم مي گويند، نبايد در كلاس بچهها لوازم مختلف داشته باشند و همه بايد با هم برابر باشند. خود اين خريدها چيزي حدود 200 هزار تومان تمام مي شود. بعد هم كه يك ليست بلند بالا از كلاس هاي آموزشي، هنري و ورزشي ميدهند كه از بين آنها انتخاب كنيم.»
اين مادر كارمند آموزش و پرورش در ادامه مي افزايد: « مثلا هزينه يك ماهه كلاس آموزش شنا 300 هزار تومان است. تازه اين به غير از هزينه اجباري اردوها و بازديدهايي است كه هر ماهه از ما دريافت مي شود.حالا شما تصور كنيد بخواهيد يك كلاس موسيقي يا هنري يا كلاس تقويت زبان و ... هم ثبت نام كنيد،چقدر در ماه بايد شهريه بپردازيد؟ خب ما به عنوان والدين واقعا گير افتادهايم.اصلا نمي دانيم بايد چه كار كنيم .از يك طرف درآمدمان به پرداخت ماهي نزديك به يكميليون شهريه كفاف نمي دهد و از طرف ديگر بچه وقتي مي بيند همه دوستان و هم كلاسي هاي مهد كودكش در كلاس مثلا سفال ثبت نام كردهاند او هم دلش مي خواهد ثبت نام كند. به نظر من اين فقط يك راهي است كه به صورت غير مستقيم والدين را در منگنه مي گذارند و يك جورايي هزينه هاي دوبله سوبله دريافت ميكنند كه واقعا من بشخصه اگر از سر ناچاري نبود محال بود كه فرزندم را در اين مهد كودكها مي گذاشتم.»
سراب خيالي مهدكودك هاي تاپهر چند خيلي از والدين به دليل نگراني هايي كه در مورد عقب نماندن فرزندانشان از آموزشهاي مرسوم دارند، ترجيح مي دهند زير بار اين هزينهها بروند و شهريه هاي نجومي مهدهاي كودك را هرساله تقبل كنند اما نكته مهمي كه در اين ميان تامل برانگيز است، اينكه به راستي چه بخشي از اين آموزشها و كلاسها ميتواند براي بچه هاي زير 7 سال موثر و مفيد باشد. در واقع آيا به صرف اينكه يك مهد كودك تصميم مي گيرد مثلا براي بچهها كلاسهاي آموزش نجوم برگزار كند،لزوما به اين معناست كه بچه هاي 5 ساله به يادگيري نجوم نياز دارند و آيا اصلا مهارت هاي لازم براي آموزش چنين مفاهيمي در آنها ايجاد شده است؟
دكتر فريبرز همداني، روانشناس كودك و مدرس دانشگاه و عضو هيات علمي است.او كه سالها پژوهشهاي زيادي در حوزه آموزشها و مهارت هاي يادگيري كودك انجام داده است، در گفت و گو با گزارشگر كيهان مي گويد : «واقعيت امر اين است كه مي توان گفت يك كودك به لحاظ هوشي و تجزيه و تحليل هاي يادگيري قادر به يادگيري مفاهيم زيادي است اما اين موضوع به پيش زمينه هاي ذهني زيادي بستگي دارد.مثلا كودكي كه در كشوري مثل فرانسه متولد شده است و بنا به شرايط خانوادگي مدام تحت آموزش هاي مختلف قرار گرفته يا بهطور مستقيم در معرض شبكهها و رسانه هايي به زبان هاي ديگر قرار گرفته است با كودكي كه مثلا تا دو سالگي در يكي از شهرهاي كوچك بوده و بعد به دلايلي به همراه خانواده به تهران مهاجرت كرده تفاوت هاي زيادي دارد. حتي اغلب ديده ميشود كه خانوادهها با وجود اينكه خودشان بر يك مهارت مثل زبان يا هنرتجسمي يا يادگيري با محور حافظ بلند مدت و كوتاه مدت و ... توانايي ندارند، اصرار زيادي دارند كه فرزندشان آن مهارت را ياد بگيرد.خب كودكي در مهد كودك تحت آموزش يك مهارت قرار ميگيرد به هر حال درمنزل و در طول روز بايد توسط والدين مورد ارزيابي و تمرين بيشتر قرار بگيرد.بديهي است كه به صرف يك يا دو ساعت آموزش مقدماتي نميتوان به هدف مورد نظر رسيد. شايد به همين دليل باشد كه خيلي از روانشناسان معتقدند كه اكثر والدين در تلاش هستند آنچه خود در طول زندگي به آن دست پيدا نكردهاند در كودكانشان شكوفا كنند و متاسفانه به همين دليل است كه بدون نياز سنجي مناسب و ارزيابي اين موضوع كه واقعا كودك ما چه استعدادهاي يادگيري دارد مدام او را در فشار آموزشهاي مختلف قرار ميدهيم .»
اين روانشناس كودك در ادامه مي افزايد: «درست است كه تحقيقات جديد نشان ميدهد يادگيري زبان دوم در سنين پايينتر نتيجه بهتري دارد اما همين امر هم نيازمند بستر سازي مناسب و شبيه سازي فضاي يادگيري است.مثلا در حال حاضر همه نظريات مبني بر اين است كه هرچه كودك زودتر با زبان دوم آشنا شود، شانس بيشتري براي دستيابي به مهارتهاي كسب زبان دوم خواهد داشت. همين طور اگر كودك در سن زبانآموزي يعني قبل از 7 تا 8 سالگي زبان دوم را بياموزد، مهارت بهتري در تكلم زبان دوم و لهجه خواهد داشت. هرچه سن بالاتر رود، يعني از حدود 10 سالگي به بعد توانمندي فرد در صحبت كردن به زبان دوم مانند اهالي آن زبان كاهش مييابد. اما در اين زمينه توجه به اين موضوع نيز ضروري است كه اين مطلب در مورد همه كودكان صدق نميكند. كودكاني كه دچار تاخير در زبان و گفتار هستند، درصورت مواجه شدن با زبان ديگري علاوه بر زبان مادري در كسب مهارت گفتار و زبان دچار مشكلات بيشتري ميشوند و اين مسئله به تشديد تاخير در تكلم كودك كمك ميكند.خب حالا سؤال اينجاست كه واقعا در اغلب اين مهد هاي كودك و مراكز آموزشي اين پالايش و سنجش صورت مي گيرد؟ يعني اين اشراف وجود دارد كه واقعا كدام بچهها در تكلم زبان مادري هيچ مشكلي ندارند و ميتوانند به زبان دوم هم مسلط شوند؟ طبيعي است كه واقعا در خيلي از اين مهدهاي كودكي كه مدعي دو زبانه بودن يا آموزش چند زبان زنده دنيا هستند، هيچ پيمايش يا واكاوي رواني و آموزشي صورت نميگيرد. بنابراين جاي تعجبي ندارد كه عده اي معتقدند بسياري از اين مهدهاي كودك صرفا با چنين تبليغاتي يك فضاي درآمد هاي قابل توجه را ايجاد كردهاند و چندان آموزش و كسب مهارت براي بچهها برايشان اولويت ندارد.»
تعرفهها همچنان متغير از شمال تا جنوب شهراما گذشته از اينكه تا چه اندازه اين كلاسهای جانبي و آموزش هاي عجيب و غريب ميتواند براي بچهها مفيد باشد آن هم به قيمت دريافت شهريههاي نجومي، توجه به خود داستان هميشگي تعرفهها هم چندان بي اهميت نيست. موضوعي كه هميشه سر و صداهاي زيادي را به دنبال داشته و بسياري از والدين بچهها نسبت به اين موضوع كه چرا با وجود اينكه در خدمات ارائه شده هيچ تغييري وجود ندارد بايد شاهد افزايش تعرفهها باشند،گله مند و معترض هستند.هر چند تا سالها قبل خود سازمان بهزيستي هم مدعي نرخ مشخص و واحد براي تمام مهدكودك هاي تهران البته براساس كيفيت و ستاره آن بود اما ظاهرا امسال خبرها چيز ديگري مي گويند. به طوري كه به گفته معاون اجتماعي سازمان بهزيستي ،امسال در کل تهران نرخ پایه افزایش شهریه 14 درصد است. البته خود تهران هم از نظر وضعیت اقتصادی به چند منطقه تقسیم شده است. بر فرض اگر در شمال شهر تهران شهریه مصوب 400 هزار تومان باشد، مهدکودکی که در جنوب شهر قرار دارد شهریهای 300 هزار تومانی خواهد داشت.
فاطمه دعايي رئيس هيئت مديره و مدير عامل كانون همياري و توسعه مهدهاي كودك در اين خصوص در گفت وگو با گزارشگر روزنامه کیهان ميگويد: «ما در اینجا با دو مشکل اصلی مواجه هستیم، اول اینکه مدیران مهدهای کودک نمیتوانند براساس این نرخهای تعیین شده خدمات جانبی و بهتری را ارائه دهند و دوم اینکه یک نگرانی و بی اعتمادی برای اولیا نیز به وجود آمده است. یعنی برای خیلیها این نگرانی ایجاد شده که چرا با وجود اینکه همه جا گرانی و تورم وجود دارد نرخ شهریه برخي از مهدهای کودک در سال جدید نسبت به مناطق شمال شهر تغييري نكرده است؟ آیا وعدههای غذایی وخدماتی که در طول روز به بچهها در اين مهدها ارائه میشود بیکیفیتتر شده است؟ یا هر حدس و گمان دیگری که والدین را نگرانتر میکند. »
او در ادامه تصریح میکند: « اگرچه امسال كمي تعرفه شهريه اصلاح شد و افزایش یافت اما باز هم با هزینههای جاری مهدهای کودک همخوانی ندارد. چرا که مطابق قانون وزارت کار تمام مهدهای کودک موظف هستند از اول فروردین هر سال برای تمام پرسنل حداقل دستمزد مصوب وزارت کار را پرداخت کنند و همچنین برابر با قانون 148 تامین اجتماعی برای همه حق بیمه پرداخت شود. از طرف دیگر هزینههای بالا برای تهیه و استفاده از مواد غذایی مغذی و مناسب برای رشد کودک لازم و ضروری است. چرا که این دو وعدهای که در مهدهای کودک ارائه میشود یعنی صبحانه و ناهار وعدههای بسیار مهمی است که معمولا به این دلیل که کودک آنها را در جمع همسالان صرف میکند با اشتهای بیشتری میل میشود بنابراین مغذی و سالم بودن آن بسیار مهم است که در نتیجه هزینههای تمام شده را بالاتر میبرد.اما متاسفانه نرخها معمولا با ارفاق دیده میشود وهزینههای واقعی در آن لحاظ نمیشود.در حالی که فرمول هزینهای که سازمان حمایت از مصرفکننده تعیین میکند، هزینه تمام شده به علاوه 20 درصد سود است که مهد کودک داران هم به این نرخ راضی هستند اما تعرفه شهريهها معمولا در هيچ سالي با اين فرمول مطابق نيست.»