متن پرسشهای مطرح شده و پاسخهای آیتالله امجد بدین شرح است:
- برای جمع کثیری از ارادتمندان شما این سؤال ایجاد شد که چطور شد حضرتعالی که همیشه از مناصب و تعینات دنیوی (حتی کرسی تدریس و محراب و ریاستهای دینی) احتراز داشتهاید، اینبار به نحو غیرمترقبه خودتان را داوطلب نمایندگی مردم در خبرگان رهبری کردید؟
به حکم «کلکم راع و کلکم مسئول عن رعیته» که وظیفه اخلاقی همه مؤمنان است و فریضه همگانی امر به معروف و نهی از منکر. یعنی همه ما نسبت به جامعه و سیاست و سرنوشت و امنیت مردم مسئولیم. من احساس وظیفه کردم. احساس کردم میتوانم و لازم است در مواضعی احقاق حق کنم، از ارزشها حمایت کنم و از سقوط جامعه جلوگیری و از حقوق مردم دفاع کنم. تمام موضعگیریهای من در این سالها هم از همین باب بوده است.
این ابتکار امام بود که جمهوری اسلامی نه یک کلمه کم و نه یک کلمه بیش و تمام وجود من همین را تصدیق میکند. جمهوری به همین معناست که همه مردم در سرنوشت خود سهیم باشند، محترم باشند، رسانهها در اختیار مردم و انتخابات آزاد باشد. ما باید این مقاصد عالی امام را دنبال کنیم.
- شما اقدام به استفاده از فرصت قانونی برای اعتراض رسمی و پیگیری رد صلاحیت خود نکردید. لطفاً در مورد دلایل این تصمیم توضیح بفرمایید.
معلوم شد ملاک قانونی برای رد صلاحیت وجود ندارد؛ بنابراین دلیلی ندیدم که اعتنا کنم. مردم هم میفهمند و ما هم یکی از همین مردمیم. بنده احساس کردم در خبرگان میتوانم مدافع حقوق مردم باشم و کَانّه آقایان گفتند: نمیخواهیم مردم به تو رأی دهند! وگرنه چه اتهامی به افراد ارزشمندی که رد صلاحیت شدند، وارد بود؟ ضد دین بودند؟! ضد انقلاب بودند؟!
دیدم صداقت نیست. بنده هم اهل بازی نیستم. ما آدمهایی را دیدهایم که بازیگری را حرام میدانستند. انسان نمیتواند در لباس روحانیت بازیگری کند.
- امید برخی علاقهمندان شما این بود که احتمالاً اعتراض منجر به تجدیدنظر و ورود شما به خبرگان میشد. آیا بهتر نبود از اعتراض استفاده میکردید؟
خیر. بنا بر آنچه که گفتم، نتیجهای در پی نبود و این عدم نتیجهگیری ممکن بود ناراحتی و اعتراض برخی دوستان کمتجربه را بدنبال داشته باشد و تبعات بعدی... . من هم راضی نیستم تنش ایجاد شود. راضی نیستم کسی یک سیلی بخورد. با مردم رفیق و یکرنگم و مردم هم با ما چنینند وگرنه بنده نه امکاناتی دارم و نه موقعیتی و نه منصبی ... چون از نفاق و منافقپروری بیزارم، افراد صادقی اطراف ما هستند. هر کسی با مردم صادق باشد، مردم جانشان را برایش فدا میکنند. تکرار میکنم نباید با مردم و با عمامه بازی کنیم. کونوا مع الصادقین ... بنده در خبرگان باشم یا نباشم، در خدمت مردم خواهم بود و تا آخر به وظیفه خودم عمل خواهم کرد؛ انشاءالله.