آفتابنیوز : سرویس سیاسی- همین تفاوت در فلسفه سال 95 که شاید آخرین سال کاری دولت روحانی هم محسوب شود شرایط را به این سمت برده است تا دستورکار آنهایی که این روزها تندرو لقب گرفتهاند تغییر کند. تندروها این روزها بیش از هر چیز دیگری به دنبال تندشدن فضای سیاسی کشور هستند. دستور کاری که برای موفقیت آن از هیچ کاری فروگذار نکردهاند.
به گزارش آفتاب، در کل تعطیلات نوروز بیکار نماندند و تلاششان را کردند تا اگر رسانهها در تعطیلات به سر میبرند حداقل از طریق فضای مجازی، سیاست را تند کنند. اما چرا تندروها به دنبال اختصاص صفت تندروی به سال 95 هستند؟ اصلا چرا سال 95 سال سرنوشت سازی است؟
سال سرنوشتساز منتهی به انتخابات
سال 95 حالا که آغاز شده است تنها 14 ماه تا دوازدهمین دوره از انتخابات ریاست جمهوری کشور فاصله دارد. انتخاباتی که اردوگاه تندروها میدانند اگر آن را هم ببازند شاید بازگشتشان به عرصه سیاست برای آنها دشوارترین کار ممکن باشد. پیام انتخابات هفت اسفند در پایتخت را به صورت کامل و در سایر شهرها به صورت نسبی دریافت کردهند و میدانند این فرصت تقریبا یکساله تنها فرصت آنها برای ماندن و پایداریکردن در عرصه سیاست است. از همین رو است که تمام تلاششان را برای چند محور به کار گرفتهاند. دستور کار اول تند کردن فضای سیاسی کشور از یک سو و تلاش برای وارد کردن دولت به این عرصه است تا دولت را هم همراه با خود تندرو کنند. موضوعی که رویکرد چند روز اخیر رییس جمهور نشان داده است که تمایلی برای ورود به آن نداشته است و حامیان او هم خوب میدانند که این تندکردن فضای سیاسی کشور به ضرر و نفع چه کسانی خواهد بود. هرچند که این نقشه چراغ خاموش تندروها در این مسیر تا به این جای کار بوده است اما بدون شک در ماههای آینده اوج جدیتری به خود خواهد گرفت تا تمام تلاششان را برای تند کردن فضای سیاسی کشور در سال آخر کاری دولت به کار ببندند.
تلاش برای اتهامزنی به دولت
تلاش دیگر این روزهای تندروها که میتوان گفت مخاطب آن مردم هستند کمرنگ جلوه دادن اقدامات دولت است. موضوعی که البته در انتخابات اخیر مجلس هم از آن استفاده ابزاری صورت گرفت اما در نهایت نتیجهای را به دنبال نداشت. حالا بار دیگر بازهم با تکیه به بر بحث معیشت شروع به سنگاندازی در مسیر کار دولت کردهاند. بسیاری از آنها که این روزها کمتر نسبت به گذشته مسئولیت دارند در مصاحبههای متعددی در تلاش هستند تا دولت را متهم به بیتوجهی به اقتصاد جلوه دهند و در این میان حتی فراموش کردهاند که دولت سابق مورد حمایت صددرصدی آنها بوده است و در مصاحبههایشان اصرار دارند که این دولت حتی از دولت سابق هم بدتر عمل کرده است! با این اوصاف ویژهبرنامههای تندروها برای سال 95 همگی برای ماندن در عرصه سیاستی است که وحشت اخراج از آن را در سر دارند.
تلاش برای اختلافافکنی میان بزرگان نظام
هدفهای اصلی آنها در تعطیلات نوروز اما دو نفر بودند. آیت الله هاشمی رفسنجانی و حسن روحانی. هر دو را به بهانههای مختلف مورد هجمه قرار دادند چرا که اینها از نگاه آنان تنها کسانی هستند که تاثیرگذاری نهایی بر انتخابات سال بعد را دارند. در همین میان به آیتالله هاشمی رفسنجانی به بهانه یک اکانت توییتر و به حسن روحانی به بهانه لغو یک سفر خارجی اتهامات بسیاری را وارد کردند. همین اتهامات هم اما در نهایت با سکوت این دو شخصیت مواجه شد تا معلوم شود برنامه های 95 تندروها از همین اول کار لو رفته است.
انتقاد میکردند غمی نبود .
تخریب چاشنی مواضع است .
نمونه اش در همین پاسخ با سیاه نمایی موارد متعدد غیر مرتبط جلوه دارد.
زمان تحویل گرفتن زمانی بود که قیمت ها روز به روز میرفت بالا و میزان تورم هم داشت سر به فلک می کشید صحبت از دلار شش هفت هزار تومن میشد مشکلات واردات دارو و .. مشکلاتی که روز به روز بر تعداد انها افزوده میشد.
اگر همون روند سابق ادامه پیدا میکرد خدا میدونست الان کشور گریبان چه مسائل و مشکلاتی که نبود مشکلاتی که الان هرگز به ذهنمان هم خطور نمیکنه
درسته الان هزار تا مشکل هست ولی چون الان کشور گل و بلبل نشده نشان دهنده ی این نیست که دولت هیچ کاری نکرده با توجه به سو مدریت های دوره های قبلی نگه داشتن کشور در این شرایط نشان دهنده ی تلاش و عملکرد مثبت دولت است نه این که چون مشکل هست پس دولت هیچ کاری نکرده
طمع خوشه ی گندم مکن از دانه ی جو انچه دی کاشته ای میکنی امروز درو
فعلا که دولت داره تاوان کارای دولت میبینه تا همین چند روز پیش روزی ۱۵۰ میلیون دلار ما به خاطر این تحریم ها داشتیم ضرر می دادیم
آخه یه سایت زرد و دره پیت رو چه به این حرفا؟؟؟
شماها بهتره برید فحش بنویسید واسه دولت قبلی
بهتره فکرتون رو درگیر مسائل کلان نکنید که ظرفیتشو ندارید
همون تخریب کردن و فحش دادن در حد شماهاست
بیشتر از اون بهره هوشیتون نمیکشه
در كنار تمام تفاسير دوستان ميخوام موضوعي كه به عينه تجربه كردم رو براتون بگم
من از ابتداي سال ٩٠ تا اواسط ٩٤، مبتلا به چهار نوع مختلف سرطان شدم، لنفوم، نخاع استخوان و نهايتا لنفوم
دقيقا بياد دارم تا قبل از بحران دارويي و كمبود دارو، هزينه هاي بسياري بابت خريد داروهاي شيمي درماني ميكردم و با كمترين حمايت بيمه اي، داروهاي ساخت اتريش كه بهترين بودند در بازار بود
اما بعد از شروع كمبود دارو، به يكباره داروهاي سرطان اتريشي، جاي خودشونو به داروهاي هندي دادن (كه قطعا تاثير كم و داراي عوارض بدي بودند)، بسياري از عزيزان فوت كردند، من هم سه بار به كما و تا لبه مرگ پيش رفتم، اما دولت يازدهم با تامين دوباره داروها و تامين هزينه آنها (از طريق بيمه) تا حدود زيادي به بيماران خاص سرطاني كمك كردند، خانواده هاي بي پول، داروي رايگان تحويل ميگرفتند، در اين زمينه از دولت آقاي روحاني كمال تشكر رو دارم
موفق باشيد