این کشورها با برنامه ریزی صحیح توانستند الگوی تولید صحیح را پیاده ساخته و از تکنولوژی برتر در تولیدات خود استفاده نمایند. سوق دادن تولیدات از بخش کشاورزی با بهره وری پایین به سمت محصولات صنعتی با بهره وری بالا، این کشورها را در کوتاه مدت قادر ساخت تا تولید ناخالص و صادرات خود را افزایش داده و رفاه خود را بالا ببرند.
البته تعیین شیوه تولید و تبعیت از یک مکانیزم اقتصادی خاص، نقش بسیار زیادی در موفقیت این کشورها داشته است. این کشورها با توجه به فرهنگ بومی خود شیوه های تولید سرمایه داری و برنامه های توسعه ای بعضا متمرکز را به مورد اجرا گذاشته و در میان مدت توانستند به پیشرفت قابل ملاحظه ای دست یابند.
ایران نیز از سال قبل از انقلاب، برنامه های توسعه ای خود را طراحی و به مورد اجرا گذاشت. در ابتدای راه وقوع انقلاب اسلامی و بعد از آن جنگ تحمیلی باعث شد تا این برنامه ها مسکوت بماند. در سالهای بعد از جنگ، دوباره این برنامه ها به شکلی جدیدتر به مورد اجرا گذاشته شد؛ در واقع برنامههایی با همان سیاست های قبلی ولی به شکل دیگر که هم اکنون سه برنامه پنج ساله را پشت سر گذاشته و در اوایل برنامه چهارم است.
در تمام این سال ها این سئوال مطرح بوده که این برنامه ها چقدر موفق بوده و چقدر توانسته ما را به صنعتی شدن نزدیک تر کند؟ و مهم تر اینکه در این مدت فرهنگ توسعه صنعتی در جامعه چقدر پیشرفت کرده است؟ پاسخ به این سوالات میزان کارا بودن سیاست های توسعه ای ما را مشخص می کند:
1- سیاستهای نوین صنعتی در دنیای امروز ترکیبی است از عوامل تکنولوژیکی، اقتصاد و سیاست گذاری، شتاب تغییرات فنی، مقوله جهانی شدن و بسیاری از عوامل دیگر که سرعت تغییر سیاست های صنعتی پر شتاب تر کرده است. امروزه قواعد و ضوابط بازی بین المللی در زمینه اقتصاد و سیاست به یکی از پارامترهای مهم در تعیین سیاست گذاریهای داخلی تبدیل شده است. رفتار های سیاسی متاثر از منافع اقتصادی گردیده و ساختار مزیت های نسبی از منابع طبیعی به دانش و اطلاعات تغییر کرده، شکل سازمانها از سلسله مراتبی به افقی تبدیل شده، صنایع نوین بیشترین ارزش افزوده را تولید می کنند و تکنولوژی برتر، حرف اول را می زند.
2- جابجایی و تغییر محل صنایع برای یافتن نیروهای کار ارزان و کاهش هزینه ها، منجر به رقابت فشرده شده است. در دنیای امروز، شرکتهای فراملیتی، برترین تکنولوژی تولید را در اختیار داشته و به فرآیند جهانی شدن کمک کرده و روز به روز این روند شدیدتر می شود. کشورهای موفق در حال توسعه، ماهیت سیاسی خود را تحت مقررات بین المللی و موافقت نامه ها، پایه ریزی می کنند. آنان آزاد سازی اقتصادی را دنبال کرده و سعی در جذب سرمایه گذاری مستقیم خارجی دارند. در این کشورها، سیاستهای صنعتی به سمت کاهش دولتی شدن پیش می رود. کشورهای موثق بسیاری از سیاست پیشین توسعه صنعتی را کنار گذاشته اند.
4- مرور برنامه های توسعه اول تا سوم بعد از انقلاب، نشان می دهد که این برنامه ها برگرفته از برنامه های توسعه ای دهه های پیشین کشورهای دیگر بوده است؛ یعنی سیاست جایگزینی واردات، توسعه صادرات و اتکا بر مزیت های نسبی منابع طبیعی و دیگر سیاست های دهه 80 و 90 که در برخی کشورها پیاده شده بود.
تجارب آن کشورها به ما می آموزد که به کارگیری روش های جدید برای توسعه صنعتی، ضرورتی اجتناب ناپذیر است.
برای موفقیت در توسعه صنعتی در شرایط نوین، باید سیاستهای مناسب و هماهنگ با سرعت جهانی شدن اقتصاد به مورد اجرا گذارده شود تا ایران نیز بتواند در آینده ای نه چندان دور، در ردیف پیشرفته قرار گیرد.
اگر فکر می کنیم که صبح تا شام از رادیو و تلویزیون خود کشورها فریاد بر آریم که ما خیلی پیشرفته هستیم، در شرایطی که وضع توسعه علم و تکنولوژی و جایگاه ما در توسعه صنعتی این قدر نازل است و وابستگی ما به نفت و دلار نفتی این قدر بالاست، این چه فایده ای می تواند داشته باشد. باید درک کنیم که به جای تبلیغات، تفکر و آینده نگری مهم تر و ضروری تر است. بنابراین اگر مسئولان دغدغه توسعه کشور را هم به لحاظ علمی و هم به لحاظ اقتصادی (توجه داشته باشیم که در دنیای امروز نمی توان بدون رشد بالای اقتصادی، از رشد علوم در یک کشور سخن گفت)، دارند، باید به ابعاد زیر توجه نمایند:
1- اقدام در جهت واردات تکنولوژی روز و برتر و همزمان گسترش تحقیقات در زمینه تکنولوژیها (R&D)
2- استفاده از سرمایه گذاری مستقیم خارجی با ایجاد شرایط داخلی نه به منظور استفاده صرف از منابع مالی، بلکه استفاده از تکنولوژی برتر که در دست شرکت های فراملیتی است.
3- آموزش و بها دادن به نیروهای متخصص داخلی و ایجاد انگیزش در جامعه صنعتی و کارآفرینی.