آفتابنیوز : منافع ملی از مهمترین موضوع هایی است که مرز سیاسی نمی شناسد و همه جناح ها و طیف های سیاسی با وجود اختلاف دیدگاه، ملزم به رعایت آن هستند زیرا نادیده انگاشتن آن می تواند ضربه های جبران ناپذیری به بدنه یک نظام وارد سازد.
جناح های سیاسی در کشور باید بکوشند تا با ایجاد همبستگی در میان جامعه و جلب رضایتمندی مردم در تامین، حفظ و تقویت منافع ملی گام بردارند. در این میان رسانه ملی به عنوان بزرگترین ابزار تبلیغاتی و فرهنگی کشور، وظیفه دارد در راستای اهداف ملی فعالیت کند زیرا حفظ نظام و تقویت پایه های مردمی نسبت به وابستگی های سیاسی مهم تر و ضروری تر است.
صدا و سیما باید متعلق به همه قشرهای جامعه باشد نه آنکه از یک جناح طرفداری کند و جناح دیگر را مورد نقد و سوال قرار دهد زیرا این رویکرد سبب بی اعتمادی مردم به آن خواهد شد. در صورتی که رسانه ملی جای متن و حاشیه را با هم عوض کند و وابستگی سیاسی و تقویت جناح ها را مقدم بر منافع ملی تشخیص دهد، پیامدهای نامطلوبی به وجود خواهد آمد.
بیتردید تفرقه افکنی میان صدا وسیما و قوه مجریه به صلاح هیچ یک از طیف ها و جناح ها نیست و به همین دلیل دولتمردان و رسانه ملی باید راه خود را از صف سودجویان سیاسی جدا کنند و در صورت نقد به عملکرد یکدیگر با طرح نظرها در یک فضای غیرتبلیغاتی و رسانه ای به حل آن بپردازند.
ضرورت واکاوی ارتباط میان دولت و صدا وسیما سبب شد تا پژوهشگر گروه اطلاع رسانی ایرنا با «حمیدرضا ترقی» عضو شورای مرکزی حزب موتلفه و کارشناسی سیاسی به گفت وگو بپردازد.
حمیدرضا ترقی با بیان اینکه صداوسیما ملزم به تبیین خدمات دولت به جامعه است و
دولت هم باید به صورت متقابل، استقلال سازمانی و حرفه ای صدا وسیما را به رسمیت بشناسد، گفت: رسانه ملی به عنوان سازمانی مستقل نمی تواند کامل در اختیار دولت باشد اما باید با تقویت دولت؛ رییس جمهوری و هیات وزیران را تا رسیدن به هدف نهایی یاری دهد. با توجه به اینکه ارتباط دولت و صدا وسیما تنها در اندازه شورای عالی سیاستگذاری است و هیچ گونه ارتباط دیگری با هم ندارند، رسانه ملی باید در ارتباط با انتشار اخبار، برنامه ها و گزارش ها تناسب را میان سه قوه به وجود آورد و اصل بی طرفی را رعایت کند و برپایه خط مشی که در اساسنامه سازمان صدا وسیمای جمهوری اسلامی ایران مندرج شده وجود دارد، به وظایف خود عمل کند. این رسانه به عنوان دستگاهی فراقوه ای شناخته می شود که ریاست آن را مقام معظم رهبری انتخاب می کنند. امام راحل نیز صدا وسیما را به عنوان قوه چهارم کشور می دانستند و بر این پایه دولت نیز بایستی استقلال سازمانی و حرفه ای صدا وسیما را به رسمیت بشناسد. در واقع این 2 نهاد باید بکوشند تا با حفظ ارتباط مطلوب، رسالت خود را به درستی محقق سازند.
عضو شورای مرکزی حزب موتلفه با اشاره به اینکه رویکرد انتقادی و سازنده جزو وظایف ذاتی و مطلوب رسانه های همگانی از جمله صداوسیما است، اظهار داشت: میزان نقد و بزرگ نمایی برخی از مسایل منفی دولت در رسانه ها بیشتر از نقاط مثبت کارنامه دولت به شمار می رود و انتقاد دولت به اینکه اخبار مربوط به فعالیت هایش در جامعه به طور کامل منتشر نمی شود، قابل قبول است. انتقاد سازنده از اصلی ترین وظایف رسانه های همگانی از جمله صدا وسیما محسوب می شود اما موضوع نامطلوب؛ تخریب، توهین، هجو و دروغ پراکنی است. رسانه ملی با توجه به فعالیت و ماهیت ملی و فراجناحی باید در اطلاع رسانی عمومی اصل بی طرفی را رعایت کند و دولت نیز با توجه به اینکه ابزارهای متعددی در اختیار دارد باید گزارش کار خود را به اطلاع ملت برساند و تصور نکند که با مصوبه ها و تصمیم ها و انعکاس ندادن این موضوع ها در جامعه، خدمت رسانی به طور کامل صورت می پذیرد. به همین دلیل بایستی رسانه ملی را در ارایه گزارش جامع و مناسب یاری رساند. مهم ترین کارکرد صدا وسیما تقویت نظام در افکار عمومی و افزایش حمایت مردم از نظام و دستگاه های اجرایی به شمار می رود. با توجه به این موضوع باید بکوشد تا راه دولتمردان را برای رشد و توسعه کشور هموار سازد.
این کارشناس امور سیاسی، گفتمان سازی برای اجرای اقتصاد مقاومتی را وظیفه صداوسیما دانست و تصریح کرد: این رسانه باید تمامی توان خود را برای تحقق گفتمان سازی در جهت شعار اقتصاد مقاومتی و منویات مقام معظم رهبری به کار گیرد و این هدف را وظیفه اصلی خویش بداند و در این زمینه با تمام توان به تعامل و همکاری با دولت بپردازد. دولت نیز باید در زمینه گفتمان سازی به تدوین برنامه ای مدون بپردازد تا رسانه ملی از آن استفاده کند و در جامعه و برای تنویر افکار عمومی به مرحله اجرا در بیاورد.
صدا و سیما باید بتواند افکار عمومی جامعه را مهندسی کند تا در کنار ایستادگی ملت در برابر تهاجم بیگانگان، وحدت و انسجام عینی در مسیر تحقق اهداف قوای سه گانه تضمین شود. باید گفت این سازمان در این زمینه گام های خوبی برداشته و نشان داده که قادر است افکار عمومی را در جهت اهداف کلی نظام هدایت کند. همان طور که ضعف در تبیین اقتصاد مقاومتی میتواند این مقوله را به حاشیه براند، اشراف کامل به آن و پیگیری راهبردهای آن، آثار مثبت فراوانی خواهد داشت.
حمیدرضا ترقی با اشاره به دیدگاه مقام معظم رهبری مبنی بر اینکه نباید به قطبی سازی در جامعه دامن زد و به اختلاف افکنی و توطئه دشمنان آگاه بود، گفت: رهبر معظم انقلاب همواره به دولتمردان توصیه می کنند که نباید جامعه را به طرف دوقطبی سازی پیش برد. بدون تردید از اصلی ترین پیامدهای دوقطبی کردن فضای جامعه این است که در آن شرایط، معضل ها و مشکل های اصلی مردم فراموش می شود و تحت تاثیر دعواهای سیاسی قرار می گیرد و تلاش و کوشش برای حل معضل های اقتصادی، معیشتی، فرهنگی و ... جامعه از یاد می رود و مساله نخست مسوولان و دولتمردان دعواهای سیاسی و جناحی می شود و مردم در این میان قربانی اصلی شکل گیری چنین فضایی خواهند شد.
هجمه ها به دولت و صدا وسیما نیز از دیگر این نمونه های دوقطبی شدن به شمار می رود که به هر بهانه ای آنان را مورد هجمه قرار می دهند. تلاش برای ناامید کردن مردم و بی اعتمادی نسبت به رسانه ملی نیز می تواند یکی از اهداف مهم دوقطبی کردن باشد. این رسانه باید در انتقال مطالب و موضع گیری های خویش دقت نظر کافی داشته باشد تا از دوقطبی شدن جلوگیری کند و این مهمترین رسالت این سازمان در جامعه است.
وی صدا وسیما را رسانه ای مستقل دانست و بیان داشت: رسانه ملی باید در جهت تقویت ساختار خود گام بردارد و نباید تحت تاثیر اختلاف های سیاسی باشد. این رسانه به تمامی مردم تعلق دارد و نباید زیرسلطه قوه ای قرار بگیرد و بایستی منافع مردم و کشور را تامین کند. باید دانست برداشتهای سیاسی باعث میشود رسانه ملی از مسیر اصلی خود فاصله گیرد زیرا صدا و سیما زبان گویای انقلاب است و بنابراین باید این سازمان را برای ترویج و گفتمان انقلاب تقویت کرد.
دولت باید در تامین هزینه ها و بودجه صداوسیما کوتاهی نکند و بنابر تاکید مقام معظم رهبری در جهت تقویت این رسانه حرکت کند و بودجه آن را کاهش ندهد. رسانه ملی نقش مهمی در عرصه های داخلی و بین المللی ایفا می کند و بایستی بودجه آن برپایه ضوابط تامین شود. صداوسیما اگر بودجه لازم را نداشته باشد مجبور می شود، به طرف پخش آگهیهای مختلف برود و این امر برنامه ریزیها و کیفیت برنامهها را با اختلال روبرو می سازد. از این رو به نظر میرسد دولتها نباید برای پرداخت بودجه رسانه ملی تحلیلهای خود را در نظر بگیرند و از این رسانه انتظاری داشته باشند.
حمیدرضا ترقی در پایان یاد آور شد: صدا وسیما باید از هرگونه تاثیر تهاجم فرهنگی و نفوذ رسانه های خارجی بر افکار عمومی جلوگیری کند و در ایجاد همدلی و همزبانی میان نظام، مردم و دولت گام بردارد. تدوین قانون بودجه کل کشور در جهت افزایش سطح امیدواری مردم نسبت به دولت باید در خبرها و برنامه های تحلیلی رسانه ملی بررسی شود و در این زمینه دولت را یاری دهد تا قوه مجریه بتواند به طور کامل مطالبات ملی را محقق سازد.