آفتابنیوز : 
زمانی که ایدئولوژی کمونیسم،دنیا را به دو اردوگاه شرق و غرب و جهان کمونیسم و جهان سرمایه داری تقسیم کرده بود، دیوار برلین با جدا کردن آلمان به دو نیمه شرقی و غربی، نمادی آشکار از این تقابل بود.
پس از فروپاشی کمونیسم و در پی آن فروریختن دیوار برلین، اروپای جدیدی شروع به شکل گیری کرد و تغییرات عمده ای در روابط بسیاری از کشورها ایجاد شد. در نتیجه این تحولات روابط آلمان و روسیه هم رو به بهبودی رفت. تلاش برای نزدیکی بیشتر و همکاری های دو جانبه هنوز هم ادامه دارد و سفر اخیر آنجلا مرکل صدراعظم آلمان به روسیه هم در راستای همین سیاست بود.
آلمان و روسیه هر دو از جمله کشورهای ذینفع در مناقشه هسته ای ایران هستند و با وجود تفاوت موضع گیری ها، هر دو کشور نقش مؤثری در این روند دارند . در حال حاضر به نظر می رسد آلمان که در کنار آمریکا و اروپا موضع تندی علیه ایران دارد، در تلاش است که روسیه را نیز با خود همرا سازد.
پس از نگاهی به پیشینه روابط آلمان و روسیه به بررسی نقش هر کدام در پرونده هسته ای کشورمان می پردازیم.
آلمان و روسیه از شرودر تا مرکل تلاش برای بهبود روابط دو کشور که پس از فروپاشی دیوار برلین در آلمان و تشکیل جمهوری فدراتیو روسیه با دیدارهای هلموت کهل صدراعظم آلمان و بوریس یلتسین رئیس جمهوری روسیه آغاز شده بود، در سال های بعد با دوستی نزدیک شرودر و پوتین به اوج خود رسید. نقطه عطف این نزدیکی قرار گرفتن دو کشور در کنار فرانسه در مثلث اروپا بود که برای مخالفت با حمله آمریکا به عراق تشکیل شد و به عنوان نخستین اقدام جدی اروپا برای ابراز قدرت در مقابل آمریکا اهمیت بسیاری داشت.
دیدارهای دوستانه شرودر و پوتین اگرچه نقش مهمی در گسترش مناسبات این دو کشور داشت ولی بسیاری از منتقدان شرودر در آلمان معتقد بودند این صمیمیت شخصی موجب می شود که هیچ اشاره ای به کاستی های موجود در زمینه حقوق بشر در روسیه نشود. مسأله ای که همواره به عنوان یک نقطه افتراق بین روسیه و ارزش های غرب در مورد آزادی و دموکراسی از سوی جناح های رادیکال و چپ آلمان مطرح می شد.
ولی به نظر می رسد پس از به قدرت رسیدن آنجلا مرکل، صدراعظم محافظه کار و در عین حال قدرتمند آلمان، تغییراتی در این روابط ایجاد شده است. اگرچه مرکل نیز بر گسترش مناسبات و همکاری های دو جانبه تأکید دارد و در عمل نیز با دو سفری که از زمان به قدرت رسیدن در آلمان به روسیه داشته است، گام های خوبی در این زمینه برداشته ولی در عین حال مرکل در نخستین سفرش آشکارا انتقادهای غرب را به موارد نقض حقوق بشر در روسیه مطرح کرد. حمایت روسیه از لوکاشنکو، دیکتاتور بلاروس هم از جمله این انتقادات است.
عمده ترین تفاوت مرکل که از حزب محافظه کار دموکرات مسیحی به قدرت رسیده است با گرهارد شرودر ،صدر اعظم سوسیال دموکرات پیشین آلمان ،در موضع گیری گاه متضاد آنها در مورد مسائل بین المللی نمایان می شود. در حالی که شرودر از جدی ترین مخالفان حمله آمریکا به عراق بود و نقش مهمی در ائتلاف علیه آمریکا داشت، این بار در مورد مسأله هسته ای ایران، آلمان به رهبری مرکل در کنار آمریکا است و سعی می کند همراهی روسیه را نیز برای تحت فشار گذاشتن ایران جلب کند.
آلمان، روسیه و پرونده هسته ای ایران همانطور که اشاره شد آلمان موضع تندی در مورد ایران در پیش گرفته است. تا آنجا که آنجلا مرکل چندی پیش در کنفرانسی در مونیخ با اظهاراتی تند علیه ایران به جامعه جهانی هشدار داد که از تکرار اشتباهاتی که منجر به قدرت گیری هیتلر در آلمان شد، پرهیز کنند. تندرویهای مرکل به حدی بود که نگرانی احزاب متمایل به چپ آلمان از جمله سوسیال دموکرات ها و حزب سبز را برانگیخت و به او هشدار دادند که در مواضع تهدید کننده خود تجدید نظر کند.
البته به نظر می رسد در حال حاضر آلمان نیز مانند دیگر کشورهای اروپایی و جناحهای متعادل تر آمریکا به این نتیجه رسیده اند که در مورد ایران استراتژی گام به گام را در پیش گیرند و با تاکید بر راه حلهای دیپلماتیک، در عین حال برای رسیدن به اجماع عمومی بر ای اقدامات جدی تر از جمله تحریم های اقتصادی تلاش می کنند. تلاشهای مرکل برای همراه ساختن روسیه نیز در همین راستا است.
این در حالی است که روسیه با توجه به مناسبات گسترده اقتصادی و همکاری در تاسیسات هسته ای ایران، همچنان با هرگونه تحریم علیه ایران مخالفت کرده و به حق ایران برای دسترسی به تکنولوژی صلح آمیز هسته ای تاکید می کند.
اگرچه اخیرا روسیه نیز خواستار تعلیق غنی سازی اورانیم توسط ایران شده است.
مرکل پس از دیدار اخیر خود با پوتین اظهار داشت اگر چه روسیه با تحریم موافقت نکرده ولی پذیرفته است که از گامهای تدریجی اروپا و آمریکا برای فشار بر ایران جلوگیری نکند.
روسیه پیش از این بارها نمونه هایی از سیاست دوگانه این کشور در مورد مساله هسته ای ایران را نشان داده بود.
به نظر می رسد روسیه بیش از هر چیز مایل است، طوری بازی کند که بیشترین منافع را از هر دو طرف ایران و غرب به دست آورد.
اکنون باید دید در آینده آلمان و همراهان غربی اش موفق خواهند شد، روسیه را نیز به سمت خود جلب کنند یا دیپلماسی ایران پیروز شده و این کشور را به عنوان هم پیمانی موثر حفظ خواهد کرد.