بازتعريف اعتبار ايران
آفتاب‌‌نیوز : 
طي سال ها بازتاب تحولات ايران در رسانه هاي خبري جهان، اخباري بوده كه به طرز معلوم القاگري آشفتگي در داخل و توزيع گر بي ثباتي در صحنه بين الملل است. اين فرآيند به شكل گيري تلقي يكسان افكار عمومي جهاني نسبت به كشوري شده است كه به رغم قبول برخي واقعيت ها، برخوردار از پيشرفت و توسعه در عرصه هاي مختلف سياسي، اجتماعي، فرهنگي و اقتصادي هم هست.
در حالي كه افكار عمومي جهان مقابل بمباران اطلاعات تك بعدي از ايران فاقد كمترين امكان براي درك وجوه جاري اين كشور است ولي از انصاف دور نيست اگر بخش اصلي مسئوليت وضع جاري را متوجه عواملي كنيم كه به هر دليل سبب توزيع اخبار بد از ايران در اين سطح شده اند. اينجا در پي ارزشگذاري بر رفتاري نيستيم كه همت خود را در بدنام كردن ايران در صحنه بين الملل به كار گرفت بلكه تأكيد بر اين نكته است كه انتشار اخبار يك وجهي- آن هم وجه بد- از ايران، سبب ترور شخصيت اين كشور نزد افكار عمومي مردمي شد كه هرگز ابعاد جامعه ايراني را با همه استعدادها و امكاناتش به درستي درك نكرده است.
سنجش صلاحيت هر يك از كانديداهاي رياست جمهوري نمي تواند فارغ از بحران هويتي باشد كه بر اعتبار ايران در صحنه بين الملل سايه انداخته است. اين مهم هنگامي برجسته مي شود كه تهديدهاي بيروني براي انجام هرگونه اقدام عليه ايران به بسترهاي عيني و رواني شكل گرفته در گذشته تكيه دارد. تصور عمومي از ايران تاكنون به توقف كشور در نزاع قدرت ميان جناح هاي رقيب، عقب نشيني مستمر از توانمند شدن نهادهاي مدني، بلاتكليفي اقتصادي و اخباري است كه تصورهاي خاكستري را در اذهان تداعي مي كند. در حالي كه جامعه ايران هرگز در موارد بالا متوقف نبوده و به رغم قبول برخي مشخصه هاي بالا، اين كشور طي سال هاي اخير از رشد اقتصادي شش تا هشت درصد برخوردار بوده است. اگرچه مطبوعاتش دچار آسيب شدند ولي هرگز نهاد مطبوعات تعطيل نشد، نهادهاي مدني هر روز پويايي بيشتري يافته و تعاطي افكار در آن بي گمان متمايز از سطح بطني و رفرميستي جاري در سطح منطقه خاورميانه بزرگ است.
توان نقد قدرت در ايران هرگز قابل مقايسه با همسايگان منطقه اي اش نيست و اگر روزنامه اي تعطيل و يا فعال سياسي بازداشت مي شود، در وجه تفسيري ديگر به معناي آن است كه در اين كشور روزنامه هاي جدي يا انديشه منتقد توانايي انتشار دارد، اگرچه ممكن است با موانع جدي ديگري هم رو به رو شود. نكته قابل تأمل در اينجا حيات انديشه هاي متكثر در قالب رسانه ها، محافل روشنفكري و نهادهاي مدني است كه هر يك بر سهم خود در نقد قدرت اصرار دارند. اما مانع معرفي چهره واقعي جامعه پوياي امروز سنگ اندازي عواملي است كه برآشفته نماياندن جامعه ايران به بيرون از مرزهاي اين كشور اصرار مي كنند.
يكي از مهمترين مشخصه هاي رئيس جمهور منتخب آينده بايد توانايي او در اصلاح چهره اي باشد كه اينك از ايران در سطح بين الملل منتشر مي شود. اين مهم به طور مستقيم با توانايي و كارآمدي رئيس جمهور و تيم او در متوقف كردن عوامل تنش زا دارد. بنابراين رئيس جمهور آينده بايد در سه سطح توانايي اش را بروز دهد: بهره مندي لازم از منابع قدرت، قدرت تأثيرگذاري بر بازيگران صحنه داخل و خارج و سرانجام توانايي تعيين سرنوشت تعاملات به نفع اعتبار ايران و حقوق مردم. با لحاظ سابقه هر يك از كانديداهاي رياست جمهوري اين سؤال باقي است: كدام يك حائز شرط مهم بالا هستند؟
طي سال ها بازتاب تحولات ايران در رسانه هاي خبري جهان، اخباري بوده كه به طرز معلوم القاگري آشفتگي در داخل و توزيع گر بي ثباتي در صحنه بين الملل است. اين فرآيند به شكل گيري تلقي يكسان افكار عمومي جهاني نسبت به كشوري شده است كه به رغم قبول برخي واقعيت ها، برخوردار از پيشرفت و توسعه در عرصه هاي مختلف سياسي، اجتماعي، فرهنگي و اقتصادي هم هست. در حالي كه افكار عمومي جهان مقابل بمباران اطلاعات تك بعدي از ايران فاقد كمترين امكان براي درك وجوه جاري اين كشور است ولي از انصاف دور نيست اگر بخش اصلي مسئوليت وضع جاري را متوجه عواملي كنيم كه به هر دليل سبب توزيع اخبار بد از ايران در اين سطح شده اند. اينجا در پي ارزشگذاري بر رفتاري نيستيم كه همت خود را در بدنام كردن ايران در صحنه بين الملل به كار گرفت بلكه تأكيد بر اين نكته است كه انتشار اخبار يك وجهي- آن هم وجه بد- از ايران، سبب ترور شخصيت اين كشور نزد افكار عمومي مردمي شد كه هرگز ابعاد جامعه ايراني را با همه استعدادها و امكاناتش به درستي درك نكرده است.
سنجش صلاحيت هر يك از كانديداهاي رياست جمهوري نمي تواند فارغ از بحران هويتي باشد كه بر اعتبار ايران در صحنه بين الملل سايه انداخته است. اين مهم هنگامي برجسته مي شود كه تهديدهاي بيروني براي انجام هرگونه اقدام عليه ايران به بسترهاي عيني و رواني شكل گرفته در گذشته تكيه دارد. تصور عمومي از ايران تاكنون به توقف كشور در نزاع قدرت ميان جناح هاي رقيب، عقب نشيني مستمر از توانمند شدن نهادهاي مدني، بلاتكليفي اقتصادي و اخباري است كه تصورهاي خاكستري را در اذهان تداعي مي كند. در حالي كه جامعه ايران هرگز در موارد بالا متوقف نبوده و به رغم قبول برخي مشخصه هاي بالا، اين كشور طي سال هاي اخير از رشد اقتصادي شش تا هشت درصد برخوردار بوده است. اگرچه مطبوعاتش دچار آسيب شدند ولي هرگز نهاد مطبوعات تعطيل نشد، نهادهاي مدني هر روز پويايي بيشتري يافته و تعاطي افكار در آن بي گمان متمايز از سطح بطني و رفرميستي جاري در سطح منطقه خاورميانه بزرگ است.
توان نقد قدرت در ايران هرگز قابل مقايسه با همسايگان منطقه اي اش نيست و اگر روزنامه اي تعطيل و يا فعال سياسي بازداشت مي شود، در وجه تفسيري ديگر به معناي آن است كه در اين كشور روزنامه هاي جدي يا انديشه منتقد توانايي انتشار دارد، اگرچه ممكن است با موانع جدي ديگري هم رو به رو شود. نكته قابل تأمل در اينجا حيات انديشه هاي متكثر در قالب رسانه ها، محافل روشنفكري و نهادهاي مدني است كه هر يك بر سهم خود در نقد قدرت اصرار دارند. اما مانع معرفي چهره واقعي جامعه پوياي امروز سنگ اندازي عواملي است كه برآشفته نماياندن جامعه ايران به بيرون از مرزهاي اين كشور اصرار مي كنند.
يكي از مهمترين مشخصه هاي رئيس جمهور منتخب آينده بايد توانايي او در اصلاح چهره اي باشد كه اينك از ايران در سطح بين الملل منتشر مي شود. اين مهم به طور مستقيم با توانايي و كارآمدي رئيس جمهور و تيم او در متوقف كردن عوامل تنش زا دارد. بنابراين رئيس جمهور آينده بايد در سه سطح توانايي اش را بروز دهد: بهره مندي لازم از منابع قدرت، قدرت تأثيرگذاري بر بازيگران صحنه داخل و خارج و سرانجام توانايي تعيين سرنوشت تعاملات به نفع اعتبار ايران و حقوق مردم. با لحاظ سابقه هر يك از كانديداهاي رياست جمهوري اين سؤال باقي است: كدام يك حائز شرط مهم بالا هستند؟
گزارش خطا
ارسال به دوستان
نسخه چاپی
ذخیره عضویت در خبرنامه 
پربحث ترین عناوین
پرطرفدار ترین عناوین
لینک های مفید