آفتابنیوز : کوروش محمدی، رییس انجمن آسیبشناسی اجتماعی ایران میگوید: مردم به دنبال پاسخ گرفتن مطالبات مدنیشان هستند اما گاهی این مسیر با هیجانهایی همراه میشود که به خشونت و پرخاشگری و رفتارهای خارج از هنجار کشیده میشود.
بعد از ارائه لایحه بودجه به مجلس شورای اسلامی، اعتراضهایی نسبت به تخصیص منابع مالی به بعضی نهادها و همچنین افزایش قیمت در بعضی موارد، انجام شد. در ادامه، كمپینی در فضای مجازی افتاد به نام #پشیمانم، در این كمپین از این گفته میشد كه خواستهها و مطالبات مردم محقق نشده و از رای به روحانی پشیمانی صورت گرفته است. بعد از آن هم، اعتراضهایی به خیابانها كشانده شد. اعتراضهایی كه رییس انجمن آسیبشناسی اجتماعی ایران، آنها را نه ناشی از پشیمانی بلكه ناشی از مطالبات معوق مردم میداند، كه پاسخ نگرفتهاند و حالا معترضان امیدوارند شنیده شوند.
كوروش محمدی در گفتوگو با خبرآنلاین به بررسی این اعتراضها پرداخته است كه در ادامه میخوانید:
آقای محمدی، شما اعتراضهایی كه چند روز گذشته در فضای مجازی و بعد از آن در خیابانها اتفاق افتاده را ناشی از چه میدانید؟
اعتراض و واكنش به عملكرد مسئولان، در هر برههای دلایل خودش را دارد. تصور من این است كه اعتراضهای الان در پاسخ به برخی مشكلات اقتصادی است كه بر مردم فشار آورده و آنچه امروز شاكله مطالبات را تشكیل میدهد، مطالبات معیشتی مردم است. جوانهایی كه بیكاری، فقر و ناكامیهایی را در زندگی احساس میكنند، آنها كه از هر جهت كه میروند با مشكلات اداری و بوروكراسی مواجه میشوند، برای ازدواج و تشكیل خانواده با مشكل روبهرو هستند و احساس میكنند حرفشان به گوش كسی نمیرسد، راهی خیابانها شدهاند تا دیده و شنیده شوند و مسئولان، آنها را جدی بگیرند. در این بین، با این كه مردم به دنبال پاسخ گرفتن مطالبات مدنیشان هستند، گاهی این مسیر با هیجانهایی همراه میشود كه به خشونت و پرخاشگری و رفتارهای خارج از هنجار كشیده میشود.
فضایی برای بیان مطالبات مدنی فراهم شده؟ كه مردم برای شنیده شدن صدایشان ناچار نباشند به خیابان بروند؟
خیر، طی سالهای مختلف این فرصت را داشتیم كه به مردم اجازه بدهیم مطالباتشان را از روشهای مدنی و مسالمتآمیز بیان كنند اما چنین اتفاقی نیفتاده، این فضاها را فراهم نكردیم و در نتیجه به این رسیدیم كه مردم برای فریاد كردن خواستههایشان به خیابان آمدند. در چنین شرایطی فرصت سوءاستفاده برای معاندین هم به وجود میآید و باید مراقب باشیم كه زمینه را برای فعالیت آنها فراهم نكنیم. باید مكانیزمهای قانونی را برای بیان مطالبات به كار گرفت. سالهاست در گفتگوهای مختلف تذكر دادهایم كه جامعه با التهاب مواجه است، بینشاط است، افسرده و پرخاشگر است. میرویم قلیانسراها را میبندیم ولی جایگزینی تعریف نمیكنیم، شبكههای اجتماعی را محدود میكنیم ولی جایگزینی به جوانمان نمیدهیم، نمیشود فقط جامعه را محدود كرد و انتظار داشت دچار سرخوردگی و بعد فوران خشم او را شاهد نباشیم. چنین جامعهای كه به لحاظ نشاط و سرزندگی دچار كمبود است و مراقبت نمیبیند، خشمش را اینطور سرریز میكند. من هنوز هم معتقدم این فرصت وجود دارد كه چنین خلائی را پر كنیم و این طغیان اجتماعی میتواند نوعی هشدار و درس عبرت برای آینده باشد كه از طرفی، به نشاط اجتماعی فراهم شود و از طرف دیگر، فضا برای بیان اعتراضهای مردم فراهم باشد. میبینیم كه برای راهپیمایی و اعتراض، مجوزها به سختی داده میشود و واكنشها به اعتراض، ناامیدكننده است در حالی كه نوع برخورد مسئولین با معترضان اهمیت زیادی دارد.
بنابراین معتقدید علاوه بر این كه باید به مشكلات اقتصادی پرداخته شود، فضایی هم برای آزادی بیان نیاز است.
همینطور است. زمان آن رسیده كه از شعار دادن درباره آزادی بیان فاصله بگیریم و آن را به واقعیت تبدیل كنیم. باید كاری كنیم كه رسانهها، احزاب، اصناف و اشخاصی كه مردم را نمایندگی میكنند، بتوانند حرفهایی را از زبان مردم با صراحت و شفافیت بیان كنند بدون این كه نگران باشند كه قرار است مورد مواخذه و بازخواست قرار بگیرند. اگر امنیت شغلی در كنار آزادی بیان نباشد، نمیتوان حق مطلب را ادا كرد، وقتی شخصی درباره شرایط شغلیاش اعتراض داشته باشد و بعد او را از همان كاری هم كه دارند بركنار كنند، دیگر چطور میتوانیم بگوییم آزادی بیان داریم؟
اشاره كردید برخورد مسئولان با معترضان در چنین شرایطی اهمیت زیادی دارد. این برخورد باید چطور باشد؟
ببینید، در این كه مشكلاتی وجود دارد شكی نیست، در بعضی كمكاریها شكی نیست، اما مردم با تمام اینها همراه مسئولان هستند بنابراین باید با آنها رفتاری داشت كه نشان دهد برای مسئولان مهم هستند و این ارتباط دوسویه و دوطرفه است. مردم مخالف آسیب رساندن به اموال عمومی هستند و این خشمی كه روی بیتالمال تخلیه میشود، ناشی از نوعی بیهدفی است كه ارتباطی به مطالبات اصلی مردم ایران ندارد. مطالبات اصلی مشخص هستند، فقر و بیكاری و آسیبهای اجتماعی از مهمترین مشكلاتی است كه مردم نسبت به آن اعتراض دارند، طبیعتا چنین مواردی با آتش زدن اموال عمومی مرتفع نمیشود. اما گروههای معاندی هستند كه از چنین فضاهایی بهره ببرند و حسابشان از مردم جداست بنابراین باید این اعتراضها را ساماندهی و مطالبات را دستهبندی كرد طوری كه از یك جرقه كوچك، یه آتش بزرگ درست نشود.
فكر میكنید چه چیزی باعث شدت گرفتن اعتراضها میشود؟
برخورد دوگانهای كه انجام میشود، اعتراضها را بیشتر میكند. این كه عدهای حرفهایی میزنند اما مورد مواخذه قرار نمیگیرند در حالی كه اگر همان حرفها را دیگران زده بودند، مورد بازخواست قرار میگرفتند. اما باید فضا را طوری فراهم كرد كه جریانهای مختلف نتوانند این اعتراضها را به نفع خودشان تمام كنند. این بزرگترین آفتی است كه این اعتراضها میتواند داشته باشد، كه باز هم مردم فراموش شوند و جناحها به خواستههایشان برسند. كسی كه آمده وسط خیابان و اعتراض میكند، كاری به این جناح و آن جناح ندارد، خواستههایی دارد و میخواهد مشكلات اقتصادیاش برطرف شود نه این كه از كسی طرفداری كند و از دیگری اعلام برائت كرده باشد.
چطور میتوان اعتراضها را ساماندهی كرد؟
نیاز به ایجاد فضایی برای اعتراض مسالمتآمیز داریم. این صداها باید شنیده شود و در عین حال، جایی كه اشتباه كردهایم از مردم عذرخواهی كنیم. در این سالها حتی اگر مسئولی عملكرد اشتباهی داشته، شاهد این نبودهایم كه عذرخواهی كند. مسئولان باید نقش خودشان را در به وجود آوردن چنین شرایطی بپذیرند و نسبت به كمكاریها و كوتاهیهای گذشته از مردم دلجویی كنند. امروز یكی از مشكلات، مربوط به مسئولین خرد و میانی است؛ افرادی كه قصورهایی دارند اما پاسخگو هم نیستند. اگر صداقت در بین مسئولان خرد وجود داشته باشد و به حقوق شهروندی معتقد باشند، اگر از طریق ضوابط بر جایگاههایشان قرار بگیرند نه این كه رابطه بر مناسبات حكمفرما باشد، اوضاع بهتر از این خواهد شد. در غیر این صورت میبینیم حركتی كه میتوانست در یك شكوه جمعی خودش را در چهارچوب مطالبات مدنی مطرح و مسئولان را به شنیدن مطالبات وادار كند، به حركت پراكنده غیرجمعی و بیهدفی تبدیل شده كه موردپسند خود مردم هم نیست. چه در انتخابات و چه در زلزلهای كه همین چند وقت پیش اتفاق افتاد، مردم همبستگیشان را نشان دادند. مردم نشان دادند كه با كلان نظام مشكلی ندارند، اگر اینطور بود در سایر آیینها همراهی نمیكردند. این كمپین «پشیمانم» كه بعد از لایحه بودجه راه افتاد به نظر من حرف واقعی مردم نیست، مردم پشیمان نیستند كه به روحانی رای دادهاند، مطالباتی كه دارند هم تنها به این دولت مرتبط نمیشود، خواستههایی است كه از دولتهای گذشته هم داشتهاند و برآورده نشده است.
خبرآنلاین