آفتابنیوز : سرویس بین الملل- استراتژی امریکا در قبال کرهشمالی را نباید موضوعی حزبی قلمداد کرد با این حال، این مسئله منتقدان را از انتقادات بازنداشته است.
به گزارش آفتابنیوز؛ نشریه «فارین پالسی» در گزارشی با بیان اینکه استراتژی دولت ترامپ در قبال کره شمالی به شدت تحت فشار قرار دارد، افزوده است که این موضوع منتقدان را متوقف نکرده است. این نشریه اشاره میکند که تحریفهایی در اینباره صورت گرفته و «افسانه»هایی درباره سیاست ترامپ در قبال پیونگ یانگ عمدتا از سوی مخالفان او مطرح میشوند.
«فارین پالسی» به پنج نکته در اینباره اشاره میکند:
1. دولت ترامپ برای کره شمالی هیچ استراتژیای ندارد
اگرچه ترامپ در کارزار انتخاباتی خود در سال ۲۰۱۶ میلادی اشارهای به کره شمالی نکرده بود با این حال، از زمان به قدرت رسیدن و تکیه زدن بر مسند ریاست جمهوری در کاخ سفید این مسئله را در صدر دستور کار سیاست خارجی دولت خود قرار داده است. تیم امنیت ملی ترامپ در چند ماه نخست دولت او بررسی کاملی را درباره سیاستهای امکانپذیر در قبال کره شمالی انجام داد. استراتژی نتیجهگیریشده توسط «اچ ار مک مستر» مشاور امنیت ملی ترامپ و «متئو پوتینگر» مدیر ارشد امور آسیا در شورای امنیت ملی مبتنی بر «حداکثر فشار و تعامل» بوده است. هدف استراتژی مهار کره شمالی و بازداشتن آن دولت از ادامه برنامههایش بوده است؛ برنامههایی که به موحب آن به کره شمالی اجازه میدهد تا با موشکهای مجهز به کلاهک هستهای آمریکا را تهدید کند. حداکثر فشار شامل انزوای دیپلماتیک و تحریمها برای تضعیف اقتصاد کره شمالی در دستور کار دولت ترامپ بودهاند. همچنین، فشار بر بازیگران اصلی چون چین که با کره شمالی تجارت دارد و راههایی برای تحریمهای بیشتر ثانویه و ممنوعیت دریایی از جمله موارد دیگر سیاست ترامپ در قبال کره شمالی بودهاند.
در مقابل، آمریکا منتظر نشانههایی از تمایل رهبر کره شمالی برای کنار گذاشتن تسلیحات هستهای و موشکهای بالستیک هستهای است تا تعامل و گفتوگو را با پیونگ یانگ آغاز کند. تا زمانی که رهبر کره شمالی علاقهای به دیپلماسی از خود نشان نداده، تیم ترامپ فشار را ادامه خواهد داد. همچنین باید فشار در مسیر مذاکرات نیز ادامه یابد. بسیار زود است که آمریکا بخواهد فشار خود را از روی کرهشمالی بردارد. بدون شک، کرهشمالی دوست دارد تحریمهای امریکا برداشته شوند اما هنوز زود است که بخواهیم درباره تعامل صحبت کنیم و این دقیقا همان چیزی است که «پنس» در جریان سفر به کره جنوبی از خود نشان داد.
2. ترامپ میخواهد جنگی را برای متوقف کردن برنامه هستهای کره شمالی آغاز کند
خطرناکترین ایدهای که مطرح میشود این است که دولت ترامپ خواستار جنگی پیشگیرانه برای جلوگیری از پیشرفت بیشتر کره شمالی به منظور تولید موشک با کلاهکهای هستهای است. در حالی که مقامهای ارشد آمریکایی آگاهانه میگویند که همه گزینهها روی میز هستند. با این حال، استراتژی اصلی آن است که فشار نظامی را به نتایج ملموس تبیل کنند. از دید ترامپ تنها عدم اطمینان «کیم» رهبر کره شمالی درباره اقدام بعدی امریکا که میتواند او را مهار کند و احتمالا پای میز مذاکره در باره تسلیحات هستهای بکشاند.
با این حال، مخالفان ترامپ که میخواهند بدترین سناریوهای ممکن را درباره تصمیمات دولت او مطرح کنند به سرعت نتیجهگیری میکنند که این تنها تاکتیکی برای اعمال فشار نیست بلکه پیشنهادی برای یک حمله نظامی خونین است. واقعیت آن است که گفت وگوهای خبرنگار «فارین پالسی» با تیم امنیتی ترامپ نشان میدهد که دولت او مایل به نتیجهگیری دیپلماتیک است و نه جنگ. منتقدان ترامپ باید به این پرسش پاسخ دهند که او چگونه میتواند «کیم» را تحت فشار قرار دهد و وادار به مذاکره و صلح کند؛ آن هم در شرایطی که کره شمالی توانایی موشکهای بالستیک بینقارهای خود را به نمایش گذاشته است و ممکن است در کوتاهمدت تصمیم به ساخت تسلیحات هستهای غیرمتعارف بگیرد. آیا جز این است که امریکا مجبور به تهدید به اقدام نظامی است تا کیم را متقاعد به نشستن پای میز مذاکره کند؟
3. ترامپ و «مون جائه این» رییسجمهوری کره جنوبی در تضاد با یکدیگر هستند
بدون شک ترامپ و مون اتحاد عجیب و غریبی خواهند داشت؛ یکی میلیاردری نیویورکی است و فعال حوزه املاک و مستغلات و برنامهساز تلویزیونی و دیگری وکیل مدافع حقوق بشر که پدر و مادرش از کره شمالی فرار کرده بودند و علیرغم تفاوتهای بسیار زیاد در شخصیت و پس زمینه خانوادگی میتوان گفت که دو طرف در سطح بالایی از هماهنگی بین کاخ سفید و کاخ آبی ریاست جمهوری در کره جنوبی تاکید دارند. علیرغم تفاوت در مرود تاکتیکها دو طرف استراتژی مشترکی دارند.
دولت ترامپ به «مون» اعتماد دارد اما باوری به «کیم» ندارد. واشنگتن از اطمیناندهی سئول در این باره که استراتژی فشار بر کره شمالی ادامه مییابد استقبال کرده است. البته فشاری که همراه با تعامل با هدف خلع سلاح کره شمالی باشد. کیم مایل است تا میان متحدان و قدرتهای خارجی اختلاف بیندازد اما در این راستا شکست خورده است.
جهان آزاد صلح میخواهد اما نابینا نیست و حقایق را میبیند. این موضع مشترک دولتهای سئول، واشنگتن و هم توکیو و سایر نقاط است.
4. خلع سلاح هستهای کره شمالی یک هدف غیرواقعی و غیرقابل دسترس است
خلع سلاح هستهای کره شمالی هدف اصلی آمریکا و متحدان آن کشور است که در چارچوب قوانین بینالمللی نیز پذیرفته شده است. برای ورود به مذاکرات و شاید امضای یک پیمان صلح این موضوع حیاتی است. البته روندی کوتاه مدت و بیخطر نخواهد بود و مسیری پیچیده و گاه خطرناک است و ممکن است دهها سال طول بکشد. «کیم جونگ ایل» رهبر سابق کره شمالی به عنوان بخشی از تعهداتاش در مذاکرات شش حانبه در سال ۲۰۰۵ میلادی به طور داوطلبانه خلع سلاح هستهای را پذیرفت. مذاکرهکنندگان کره شمالی برای لغو تحریمهای شدید و برداشته شدن فشار وارده بر کشورشان حاضر به امتیاز دادن خواهند بود.
5. دولت ترامپ اهمیتی برای نقض حقوق بشر در کره شمالی قائل نیست
اگرچه درست است که از زمان پیروزی ترامپ در انتخابات ریاست جمهوری مسئله حقوق بشر و دموکراسی کمتر در صدر اولویتهای سیاست خارجی آمریکا بودهاند با این حال، در مورد کره شمالی این موضوع فرق میکند و یک استثناست. گزارشهای مربوط به حمایت کره شمالی از تروریسم و فهرست افراد دولتی حمایت کننده از سوی دولت ترامپ مطرح شد. همچنین تلاشهایی برای آزادی امریکاییهایی که در کره شمالی زندانی هستند از سوی دولت ترامپ در جریان بوده است.
«فارین پالسی» در پایان مینویسد: همان طور که پنس پیشنهاد فشار و تعامل را داده است تیم امنیت ملی ترامپ نیز از باور جان اف کندی پیروی میکند: هرگز از روی ترس مذاکره نکن اما هرگز از مذاکره کردن هم ترسی نداشته باش.