آفتابنیوز : سرویس بین الملل- اندیشکده شورای "آتلانتیک" در گزارشی با اشاره به سودی که روسیه از تشدید تنش کنونی در روابط ایران و امریکا میبرد، مینویسد: "تنشهای کنونی در خلیج فارس بدون شک اخلالآفرین هستند. حتی اگر احتمال جنگ نیز بالا نباشد، تنش در این منطقه پیامدهای منفی برجای خواهد گذاشت؛ از جمله کاهش سرمایهگذاری و گردشگری و همچنین افزایش ناامیدی اقتصادی در فضای بحرانی ایجاد شده و عدم اطمینان.
به گزارش آفتابنیوز؛ در ادامه این گزارش آمده است: با این حال، در هر درگیری، بازیگری وجود دارد که از درگیری و تنش سود میبرد. در مورد ایالات متحده و ایران روشنترین برنده روسیه است. در مورد خروج از برجام و اعمال دوباره تحریمها، دولت ترامپ دیگر کشورها را به انتخاب میان تجارت با ایران و یا فعالیت اقتصادی با امریکا مجبور کرده است. کشورها یکی پس از دیگری مجبور به توقف واردات نفت از ایران شدهاند. یکی از این کشورها لهستان بود. اکنون لهستان مجبور است منابع انرژی خود را از امارات خریداری کند اما در آینده با افزایش میزان تهدیدات و تنش در خاورمیانه، احتمالا روسیه را انتخاب خواهد کرد. کشورهای دیگری که قادر به تجارت با ایران نیستند نیز به ناچار باید مسکو را برای تامین نفت مورد نیاز خود انتخاب کنند؛ اگرچه نفت روسیه به دلیل وجود محتویات گوگرد از نفت ایران کیفیت پایینتری دارد. در این فهرست ژاپن، کره جنوبی، ایتالیا و هند قرار دادند که همه آنان به دلیل فشار امریکا به خرید و فروش با ایران پایان دادند. علاوه بر این، در درازمدت این سیاست امریکا میتواند سیاست تحریمی اتحادیه اروپا علیه روسیه را تضعیف کند. همه اینها دستاوردی بزرگ برای کرملین خواهند بود.
این اندیشکده در ادامه میافزاید: "اگرچه روسیه در ظاهر از برجام حمایت میکند اما هر چه اختلاف امریکا و اتحادیه اروپا بر سر آن افزایش مییابد این موضوع به نفع مسکو خواهد بود. هدف بلندمدت سیاسی و امنیتی روسیه تضعیف یکپارچگی و وحدت غرب است. هر رویدادی که باعث اختلاف در این اتحاد و و سبب تشدید احساسات ضد امریکایی و تضعیف قدرت غرب شود به نفع روسیه است. اکنون بسیاری از کشورها، همچون لهستان در میانه عدم اطمینان و اضطراب به دلیل تنش در روابط امریکا و اتحادیه اروپا قرار دارند. این موضوع فرصتی برای روسیه خواهد بود تا پلتفرمی برای همکاری با کشورهای اروپایی فراهم کند. این فرصتی برای مسکو به منظور نزدیکی بیشتر یه کشورهایی چون آلمان است که به طور سنتی روابط خوبی با مسکو دارد. روسیه همچنین میتواند با معطوف شدن توجه تحلیگران و سیاستمداران به خلیج فارس و تنش ایران و امریکا توجهات عمومی از موضوع اشغال کریمه توسط فدراسیون روسیه و مداخله نظامی روسیه در شرق اوکراین را منحرف کند. همچنین، یک جنگ علیه ایران باعث ایجاد لرزشی بزرگ در معماری امنیتی طرفدار امریکا در منطقه خلیج فارس خواهد شد. این وضعیت به مسکو اجازه میدهد که از مداخله خود در سوریه برای حفظ اسد در قدرت به عنوان فرصتی گستردهتر برای کاهش نفوذ امریکا در خاورمیانه استفاده کند.
علاوه بر آن، فروپاشی برجام و افزایش تنش در روابط ایران و امریکا به طور آشکارا بر سیاست داخلی ایران تاثیر میگذارد. این موضوع احساسات ضد غربی و ضدامریکایی را در ایران تشدید میکند و طرفداران روابط نزدیک با غرب تضعیف میشوند. اصلیترین ضرر این موضوع به اصلاحطلبان و اعتدالیون تحت رهبری روحانی میرسد که عملگرا هستند و در گذشته در دوران ریاست جمهوری آیتالله هاشمی رفسنجانی و رییس دولت اصلاحات در تلاش بودند تا ایران را با همکاری با غرب مدرنیزه کنند. پس از برجام، تهران قراردادهای چند میلیارد دلاری با شرکتهای غربی امضا کرد اما نه با شرکتهای روسی. در نتیجه، این غرب بود که بیشترین سرمایهگذاری مستقیم خارجی و انتقال فناوری به ایران را در صورت تداوم برجام در مقایسه با روسیه پیشنهاد میکرد. جای تعجبی نداشت که دولت ایران تمایل بیشتری به همکاری با شرکتهای غربی در مقایسه با روسها داشت. همانگونه که "نعمتالله ایزدی" سفیر سابق ایران در روسیه گفته بود: بدون تحریمها، روسیه سهم کوچکی از کیک را خواهد داشت".
این اندیشکده در ادامه مینویسد: "واضح است که اگر روابط ایران با غرب ادامه یابد از نفوذ اقتصادی روسیه در ایران کاسته خواهد شد. در شرایط کنونی به ویژه در صورت فروپاشی برجام ایران هیچ گزینهای نخواهد داشت جز تقویت روابط با شرق و در صدر آن با روسیه. تحریمهای کنونی، تهران را مجبور به اتکای به روسیه در حوزه تسلیحاتی و فناوری هستهای میکند. بدون برجام و با تحریمهای تازه و تهدید بیوقفه احتمال بروز جنگ، ایران نمیتواند صنایع مرتبط با انرژی خود به طور عمده گاز طبیعی را توسعه دهد و در نتیجه تبدیل به رقیبی برای روسیه نخواهد شد. در مورد سوریه، ادامه تحریمها باعث تضعیف منابع مالی ایران میشود. اگرچه برخی از مفسران، روابط ایران و روسیه در سوریه را استراتژیک قلمداد میکردند اما این فرض از ابتدا اشتباه بود. مسکو و تهران از همان ابتدا منافع تاکتیکیای داشتند و مشخص بود که در برخی از مقاطع به رقیب یکدیگر تبدیل میشوند چرا که هر دو طرف میخواستند به موقعیت غالب در سوریه دست یابند. در سوریه همانند هرعرصه رقابت ژئوپولیتیک دیگری فقط یک هژمون باید وجود داشته باشد: یا روسیه یا ایران. مشکلات بیشتر برای ایران سبب میشود تا نگرانی روسیه از هژمون شدن ایران در سوریه برطرف شود و این گزنیهای ناممکن برای ایران شود.
نزدیکی بیشتر به روسیه
در همین حال، نشریه "فارین پالسی" نیز در گزارشی مینویسد که اقدامات ترامپ در قبال ایران، تهران را به سوی خرید تسلیحات بیشتر از روسیه و نزدیکی به آن کشور سوق خواهد داد. این نشریه مینویسد: "تحریمهای ایالات متحده ضرورتا تهران را منزوی نمیکند و میتواند باعث ایجاد اتحادهای استراتژیک تازهای شود. مسکو در تلاش است تا از اقدامات دولت ترامپ به نفع خود برای گسترش نفوذ در خاورمیانه استفاده کند. ایران و روسیه اکنون در اتحاد با یکدیگر هستند اما حفظ این اتحاد در بلندمدت میتواند دشوار باشد. در هفتههای اخیر ترامپ سیگنالهای متناقضی را در رابطه با ایران ارسال کرده است. او از سویی نیروهای نظامی را به خلیج فراس اعزام کرده و از سوی دیگر چند روز بعد در حضور "شینزو آبه" نخستوزیر ژاپن گفت که مایل به مذاکره با ایران است. مشخص است که مقامهای ایرانی با دیده تردید به حرفهای او مینگرند. مقامهای روس معتقدند که این سیاست تهدید و سپس پیشنهاد ترامپ به مذاکره با ایران نشانهای از بیاعتباری رویکرد او در قبال ایران است".
این نشریه در ادامه با اشاره به اینکه تحریمهای آمریکا علیه ایران حتی چین را نیز با مشکل تجارت و معامله با ایران مواجه کرده است، مینویسد: "این مشکل برای روسیه کمتر است. حجم مبادله تجاری سالانه روسیه با ایران 2 میلیارد دلار است در حالی که برای چین این میزان 33 میلیارد دلار بوده است. علیرغم آنکه مسکو در ظاهر و در کلام مخالف تحریمهای امریکا علیه ایران است اما واقعیت آن است که در سالهای اخیر آن کشور افزایش چشمگیری در تجارت و سرمایهگذاری خود در ایران نداشته است. به جز پروژه ساخت تاسیسات انرژی هستهای، مسکو معاملات تجاری گستردهای با ایران ندارد".
این نشریه اشاره میکند بسیاری از ایرانیان اما به روسها اعتمادی ندارند و در اینباره مینویسد: "در سال 2016 میلادی، روسیه و ایران بر سر فرود هواپیماهای روسی در پایگاه هوایی ایران در غرب آن کشور برای راهاندازی حمله در حریم هوایی سوریه با یکدیگر به توافق رسیدند. این موضوع اما با مخالفت نمایندگان مجلس ایران و افکار عمومی در آن کشور مواجه شد. در مورد نقش اسرائیل در سوریه نیز اختلافنظر میان ایران و روسیه وجود دارد. اسرائیلیها دائما به منافع ایران در سوریه حمله کردهاند اما به پایگاههای روسیه حمله نمیکنند. این نشاندهنده توافقی پشتپرده میان روسیه و اسرائیل است. روسها تا زمانی که اسرائیل به منافع آنان در سوریه حمله نکند کاری به حملات اسرائیل نخواهند داشت. ایران، اسرائیل را برسمیت نمیشناسد در حالی که روسیه با اسرائیل روابط خوب دیپلماتیک و تجاری دارد. برخلاف دوران شوروی که در آن زمان روسها با ملیگرایان عرب روابط نزدیک داشتند. از سال 2015 میلادی به این سو، دستکم 11 بار ملاقات میان پوتین و نتانیاهو صورت گرفته است. همچنین بسیاری از جمعیت 9 میلیون نفری اسرائیل تباری از بلوک شرق و یا شوروی دارند. پوتین رویکردی واقعگرایانه دارد و میخواهد با هر بازیگری که حاضر به همکاری با روسیه باشد کار کند در حالی که ایران رویکردی ایدئولوژیک دارد. در بلند مدت این موضوع می تواند چالشی برای روابط دو کشور باشد".