مهرجویی که روزگاری به آمریکا رفت تا در دانشگاه فقط سینما بخواند، رشته اصلیاش را به فلسفه با گرایش سینما تغییر داد و در دهه ۱۳۴۰ شروع به فیلمسازی کرد تا سال ۴۸ که یکی از آثار ماندگار سینمای ایران یعنی «گاو» را ساخت؛ فیلمی که تولیدش سختیهای خود را داشت و تهیهکنندههای زیادی آن را رد میکردند، چون آن روزها دور، دورِ فیلمهایی مثل «گنج قارون» با رقص و آواز بود.
او در همان سالهای قبل از انقلاب چند فیلم دیگر از جمله «دایره مینا» را ساخت و چند سال بعد از انقلاب هم با «اجاره نشینها» یکی از بهترین فیلمهای کمدی سینما را ثبت کرد.
مهرجویی در سال ۶۸ تصمیم به ساخت فیلمی میگیرد که هیچ تهیهکنندهای حاضر به همکاری برای تولید آن نمیشود، چون آن را در فروش موفق نمیدانند ولی مهرجویی که دوست داشت آنچه را در سر دارد بسازد برای اولین بار خودش تهیهکنندگی یک فیلم را برعهده میگیرد و این طور میشود که «هامون»، یکی از به یادماندنیترین فیلمهای مهرجویی و سینمای ایران میشود.
«بانو»، «سارا»، «پری»، «لیلا»، «بمانی»، «درخت گلابی» و «مهمان مامان» دیگر کارهای مهم و شاخص این فیلمساز در دهه ۷۰ و اوایل دهه ۸۰ بودند تا اینکه سال ۸۵ «سنتوری» ساخته شد؛ فیلمی که در جشنواره فجر تحسینبرانگیز بود و جایزه هم گرفت، اما شبِ اکران عمومیاش توقیف شد. این توقیف که ضربه سختی برای مهرجویی بود، سه ماه بعد به قاچاق دیویدی فیلم ختم شد و حاشیههای پیش آمده بر سر همین ماجرا باعث مرگ یا به قول خود مهرجویی دقمرگ شدن سرمایهگذار و تهیهکننده فیلمش «فرامرز فرازمند» هم شد.
او که در تمام این سالها مشغول نوشتن و ترجمه هم بوده، پس از «سنتوری» بهسراغ ساخت فیلمهایی رفت که دیگر مثل قبل علاقهمندان و مخاطبانش را راضی نمیکرد؛ فیلمهایی که اگرچه شاید با دغدغه شخصی و اجتماعی مهرجویی ساخته شدند اما انتظار طرفداران مهرجویی را برآورده نکردند و این تصور را پیش آوردند که شاید دوران اوج او هم با تاراج «سنتوری» به پایان رسیده است.
اما مهرجویی که چند سالی بود میخواست قصهای دیگر از «سنتوری» بسازد، در آستانه نهمین دهه زندگیاش فیلمی ساخته که بعضی همکارانش آن را متفاوت از فیلمهای چند سال اخیر او میدانند؛ «لامینور» فیلمی که خیلیها منتظر رونمایی آن در جشنواره سیوهشتم فجر بودند و هستند ولی مهرجویی هیچ فرمی برای نمایش آن در جشنواره پر نکرده چون میگویند: دلخور است، دلخور از حاشیههایی که برای سرمایهگذاری فیلمش ایجاد شد و حتی دلخور از اینکه انگار نبودنش در جشنواره فیلم فجر برای هیچ مسئول سینمایی مهم نبود.
او که در دهههای ۷۰ و ۹۰ میلادی یعنی زمانی که سینماگران ایرانی به اندازه امروز موفقیتهای خارجی نداشتند، جوایز زیاد و مهمی را از جشنوارههای بینالمللی مثل برلین و ونیز دریافت کرده، این روزها سرگرم تدوین فیلمش است تا آن را به اکران عمومی برساند؛ ولی شاید هم جایی خارج از بخش اصلی برای نمایش تازهترین اثر این فیلمساز ۸۰ ساله ایران در جشنواره فجر باز شود.