سعيد عسگر جوان 20سالهاي بود که با اسلحه ماکاروف حجاريان را از ناحيه صورت ترور کرد. عسگر بر اساس حکم دادگاه به 15سال حبس محکوم شد.
دادگستري کل تهران در 22 ارديبهشت 79 درباره حکم عاملان ترور حجاريان اعلام کرد: «برابر رأي شعبه 32 دادگاه انقلاب اسلامي تهران عاملان ترور حجاريان به زندان محکوم شدند. متهم رديف اول: سعيد عسگر، فرزند محمد، دانشجوي 20ساله داير بر اقدام عليه امنيت کشور از طريق مباشرت به ترور سعيد حجاريان و ابوالقاسم شفيعي به مجازات 15 سال حبس در زندان اصفهان محکوم شد. سيدمحسن مجيدي نيز به اتهام اقدام عليه امنيت کشور از طريق معاونت در ترور حجاريان و شفيعي و کاوه به 10 سال حبس در زندان شيراز محکوم شدند و محمدعلي مقدمي به اتهام اقدام عليه امنيت کشور از طريق معاونت در ترور حجاريان به هفت سال حبس در زندان کرمانشاه محکوم شد. بقيه متهمان نيز به حبس از چهار تا سه سال محکوم شده و موسي جاننثاري، مهدي روغني و سعيد گگوناني نيز تبرئه شدند». اما عسگر کمتر از يک سال در زندان ماند و بهسرعت آزاد شد.
اگرچه حجاريان او را بخشيد اما همواره اين ابهام وجود داشته است که عسگر چرا از بابت وجه عمومي جرم در زندان نماند. حجاريان سالها بعد در گفتوگويي با روزنامه «شرق» درباره سعيد عسگر گفت: «معتقدم سعيد عسگر در جريان ترور من کارهاي نبود. عسگر تنها ماشه بود. آنهايي که ماشه را کشيدند، مهم هستند. آنهايي که من را ترور کردند، افراد بيتجربهاي بودند... . براي او ۱۵سال زندان در نظر گرفته شد اما بعد از يکسال آزادش کردند. جالب اينجاست که ترور من حتي براي عسگر و همدستش پيشينه کيفري هم به حساب نيامد».
حجاريان در بخش ديگري از گفتوگوي خود، ترورش را به دليل پيگيريهايش در ماجراي قتلهاي زنجيرهاي دانسته بود: «ترور من دقيقا بهدليل پيگيريهاي من در پرونده گروههاي خودسر در موضوع قتلهاي زنجيرهاي بود. من در سال ۷۷ روزنامه صبح امروز را منتشر کردم که نقش مهمي در افشاي قتلهاي زنجيرهاي داشت و فکر ميکنم که کاملا نتيجهبخش هم بود».
حجاريان در پاسخ به پرسشي مبني بر اينکه آيا ترورخود را مربوط به وزارت اطلاعات با مسئوليت علي يونسي ميدانيد يا خير، گفته بود: «ترور من ربطي به وزارت اطلاعات نداشت. ضمن اينکه قبل از وقوع ترور، آقاي يونسي در جلسهاي که اصلاحطلبان و مخالفان اصلاحات در آن حضور داشتند، به من گفت ميخواهند شما و آقاي نوري را بزنند. ايشان در جريان بود که چنين اتفاقي ميافتد اما اينکه ترور من به ايشان مربوط شود، خير، اينطور نبود».
حجاريان در پايان اين گفتوگو گفت مثل قتلهاي زنجيرهاي هنوز با ترورم کنار نيامدهام.
عسگر هم درباره ترور حجاريان گفته بود: «تلاش گروه ما به سرپرستي مجيدي(سيد مرتضي) بر اين بود تا پيرامون خود را از فساد پاک کنيم و اگر اقداماتي از اين دست در شهرري انجام دادهايم، با هدف پاکسازي جامعه از فساد بوده است... . يکشنبه۲۲ اسفندماه سال گذشته [۱۳۷۸] ساعت هفت صبح من با اتوبوس و تاکسي به ميدان حر رفتم و طبق قرار ساعت ۸ و ۲ دقيقه مجيدي با يک موتور سوزوکي هزار سر قرار آمد. من به او گفتم مگر قرار نبود با هوندا ۱۲۵ بيايي؟ جواب داد که قرار عوض شد. با همان موتورسيکلت به نزديکي ساختمان شوراي شهر [خيابان بهشت] رفتيم. ساعت ۸ و ۲۰ دقيقه يک نفر با باراني سرمهاي آمد که مجيدي گفت او [محمدعلي] مقدمي است.
مقدمي وارد ساختمان شورا شد و سپس بيرون آمد و با اشاره گفت که [سعيد] حجاريان هنوز نيامده است. بعد از اين يک خانمي نيز با مقدمي صحبت کرد و به سمت شهرداري تهران رفت و سپس مقدمي با اشاره گفت حجاريان ميآيد و به دنبال آن او به سمت حجاريان رفت و با دادن نامه او را متوقف کرد... . من نيز به سمت آنان رفتم و وسط خيابان «بهشت» اسلحه را مسلح کردم...». (روزنامه اطلاعات هفتم ارديبهشت79)
محسن رفيقدوست هم در گفتوگويي گفته بود که او سعيد عسگر را بهعنوان ضارب حجاريان معرفي کرده بود: «من سعيد حجاريان را ضدانقلاب نميدانم، حتي سعيد عسگر را که قصد ترور سعيد حجاريان را داشت، من به وزارت اطلاعات معرفي کردم و قبل از آن هيچکس خبر نداشت... در آن زمان من با آقاي علي ربيعي تماس گرفتم و سعيد عسگر را بهعنوان ضارب معرفي کردم. علي ربيعي هم تعجب کرد که چرا اين کار را کردم. به برادر سعيد حجاريان(مسعود حجاريان) که با من همکار بود، صراحتا گفتم من ميدانم اين کار سعيد عسگر بوده است؛ چون چند روز قبل از آن نيز ابوالقاسم شفيعي را ترور کرده بود».
ترور ابوالقاسم شفيعي
همانطور که رفيقدوست گفته بود، سعيد عسگر به همراه چند نفر ديگر يک ماه قبل از ترور حجاريان، ابوالقاسم شفيعي، از اهالي بازار و مشاور عالي وقت بخش معادن مجتمع اقتصادي کميته امداد امام خميني را ترور کرده بود.
شفيعي درباره ترور خود گفته بود: «با توجه به اطلاعات موجود، سعيد عسگر و همدستان وي عوامل ترور من بودهاند، اما اينکه آيا سعيد حجاريان را نيز همين گروه ترور کرده باشند، پرسشي است که نيروهاي امنيتي و مقامات مسئول بايد به آن پاسخ دهند».
او پس از عيادت از حجاريان در بيمارستان سينا، ضمن محکومکردن ترور حجاريان درباره چندوچون ترورش ادامه داده بود: «روز 20 بهمن در ساعت 7:45 هنگامي که پسرم را به مدرسه ميبردم، مرا مورد هدف قرار دادند و از ناحيه گردن و قفسه سينه مجروح شدم... ضارب سوار بر ترک موتورسيکلت بود و هنگام عبور از مقابل اتومبيلم، براي لحظهاي چهره او را ديدم بهگونهاي که چهرهنگاري بهچاپرسيده ضارب آقاي حجاريان در مطبوعات با چهرهنگاری ضارب من، مشابهت بسياري داشت... شب پيش از ترور فردي با موتورسيکلت به منزل من مراجعه کرد و همسرم گفت که نامهاي دارد که آن را تنها به من تحويل ميدهد و وقتي پسرم با کمي تأخير به در منزل رفت، فرد يادشده رفته بود حتي چهرهنگاريای را که همسرم از فرد مذکور ارائه داده بود، با چهرهنگاري من از ضارب مطابقت داشت».
او شيوه ترور گروه يادشده را استفاده از استراتژي نامه خواند و گفت: «تروريستها به بهانه ارائه نامه به افرادي که قصد ترورشان را داشتند به هدف خود نزديک ميشدند و بعد با اسلحه به سر وي شليک ميکردند».
او درباره انگيزه تروريستها هم گفته بود: «نزديک به هشت ماه پيش از ترور، يک شب مهاجمان با بمب دستي آتشزا (کوکتلمولوتف) به خانه من حمله کردند که خوشبختانه در آن حمله به هيچيک از اعضاي خانواده آسيبي نرسيد... اين ترورها، نقاط کوري دارند که بايد مأموران امنيتي آن را روشن کنند... در اوايل انقلاب، فرمانده سپاه شهرري و پس از آن به مدت شش سال فرماندار شهرستانهاي زرينشهر، شهرضاي استان اصفهان و شهرکرد بودم و هميشه خود را خادم مردم، انقلاب و نظام اسلامي ميدانم و دليلي هم براي حضور در جناحهاي سياسي نميبينم. در شهرري مرا به جناح راست وابسته ميدانند و با افرادي هم که بهعنوان تروريست دستگير شدهاند، هيچ رابطهاي نداشته و پيش از اين نيز آنها را نميشناختم».
وي همچنين افزود: «گفته ميشود آنها در مسجد جوادالائمه شهرري حضور داشتند و حتي پدر يکي از اين افراد، امامجماعت آن مسجد است». مشاور عالي بخش معادن مجتمع اقتصادي کميته امداد امام خميني(ره) در پايان از تأکيدات مقام معظم رهبري و کوششهاي بيدرنگ رئيسجمهور و نيروهاي امنيتي و سپاه پاسداران براي دستگيري تروريستها سپاسگزاري کرد».
حمله به خوابگاه دانشگاه علامه طباطبايي
هياهوهاي عسگر به اينجا ختم نشد و در سال 82 هم براي سرکردگي گروهي 250 نفره در حمله به خوابگاه طرشت دانشگاه علامه طباطبايي بازداشت شد؛ ماجرايي که در روز 24 خرداد آن سال رخ داد. در آن تاريخ طبق نمابري كه از روابطعمومي دانشگاه علامه به خبرگزاريها ارسال شده بود، در بامداد 24 خرداد افرادي به خوابگاه طرشت دانشگاه علامه طباطبايي حمله كردند و با «چاقو، قمه، زنجير و كابل» دانشجويان را مورد ضربوشتم قرار دادند كه تعدادي از دانشجويان مصدوم و در بيمارستان بستري شدند؛ همچنين خسارات زيادي به خوابگاه وارد شد.
در پي حمله به اين خوابگاه، در تعدادي از دانشكدههاي اين دانشگاه اعتراضاتي نسبت به اين حادثه شكل گرفت كه از سوي گروهها و مسئولان مختلف دانشگاه انجام شد.
متعاقب اين اتفاقات، با توجه به وضعيت روحي دانشجويان آسيبديده، معاون وقت دانشجويي اين دانشگاه اعلام كرد كه امتحانات دانشگاه علامه به تعويق افتاده و دانشجويان ميتوانند در شهريورماه در امتحانات شركت كنند. متعاقب اين اتفاقات، سعيد عسگر بر اساس کيفرخواست به جرائمي از جمله «اخلال در نظم و آسايش عمومي با حركات غيرمتعارف» و «ورود به عنف» متهم شد. گويا حمله به دانشجويان به دليل اعتراضاتي بود که آنها در دانشگاه انجام داده بودند. سعيد عسگر درباره اتهام اخلال در نظم که در پروندهاش وجود داشت، گفته بود: «اتهام اخلال در نظم را قبول ندارم؛ چون در آنجا نظمي حاکم نبود که من آن را برهم بزنم».
سعيد حجاريان درباره حمله عسگر به اين خوابگاه دانشجويي گفته بود: «جالب اينجاست که ترور من حتي براي عسگر و همدستش پيشينه کيفري هم به حساب نيامد... وقتي ضارب من به همراه تيم خود به دليل حمله به خوابگاه طرشت دانشگاه علامه طباطبايي و ضربوشتم دانشجويان و تخريب خوابگاه، دادگاهي شدند، در کيفرخواست قرائتشده ضارب من فاقد پيشينه کيفري معرفي شد که اين امر مورد اعتراض وکيل دانشگاه قرار گرفت».