خالکوبی فراوان روی بدن یک معلم در یکی از شهرهای فرانسه خانواده دانشآموزان را نگران کرده است. واکنش دانشآموزان، اما متفاوت است، برخی از ترس و نگرانی در نخستین برخوردشان با ظاهر متفاوت آقای معلم میگویند و برخی نیز میگویند که خالکوبی شخصیت آدم را تغییر نمیدهد.
البته خود معلم میگوید که وقتی در ۲۷ سالگی خالکوبی روی بدنش را شروع کرده بود هیچوقت فکر نمیکرد یک روز این مساله به او آسیبی بزند. سیلوین آکار فریکی اوده معلم یکی از مدارس شهرستان اسون در شمال فرانسه است. او را به عنوان پرخالکوبیترین مرد فرانسه میشناسند.
او رو به روی دوربین قرار میگیرد، تیشرتش را در میآورد. سراسر بدنش خالکوبی شده است، حتی چشمانش.
روایت یکی از والدین نگران
یکی از والدین میگوید: «مردم آزاد هستند هر مسیری در زندگی دلشان میخواهد انتخاب کنند، هرکاری بکنند، اما نه در محیط مدرسه. من با آدمهایی که خالکوبی میکنند مشکلی ندارم. افراد مختارند هر انتخابی داشته باشند، اما نه در مدرسه.»
در همین حال یکی از شاگردان این معلم میگوید: «برای من کمی نگران کننده است که آدمها به ظاهر میپردازند. اغلب والدین هستند که به این مساله اهمیت میدهند. به هر حال ما در مدارس آموزش میبینیم تا از روی ظاهر افراد را قضاوت نکنیم.»
از ۲۷ سالگی خالکوبی را شروع کردم
آقای اوده میگوید: «وقتی شروع به خالکوبی کردم، اصلا به این مساله که معلم هستم، فکر نمیکردم. آن موقع ۲۷ ساله بودم. حتی یک بار هم به این مساله فکر نکردم که این میتواند به من به عنوان یک معلم آسیب بزند.»
اسماعیل، شاگرد دیگر این معلم میگوید: «در کلاس به خودم گفتم اگر خالکوبی کنم به این معنی نیست که بدجنس میشوم. خالکوبی شخصیت و رفتار را تغییر نمیدهد.»
«چشمهایش من را ترساند»
دختر دانشآموز، اما نگاه متفاوتی دارد و میگوید: «اولین باری که او را دیدم، بیشتر چشمهایش مرا ترساندند. چشمانش سیاه و قهوهای بود، معمولی نبود.» البته پسر دانشآموزی که در کنار او ایستاده همزمان میگوید: «بعد از مدتی به آن عادت میکنی.»
آقای اوده علاوه بر بدن چشمهایش را نیز رنگ کرده است. داخل چشمهای او هنوز میشود تأثیر سرنگ را حس کرد. خودش میگوید: «قطرهها باید هر دو ساعت یکبار استفاده شوند. برای این کار باید شب بیدار شوید. یک وضع آشفتهای است. این کار یک قمار است، شاید اصلا کور شوم، به همین خاطر انجام آن را به دیگران پیشنهاد نمیکنم.»
شاید برای دانشآموزان بد هم نباشد
این معلم جوان میگوید: «در ابتدا وقتی خالکوبی میکردم، خودخواهانه این کار را برای خودم انجام میدادم و به بقیه چیزها فکر نمیکردم. اما به مرور زمان و در تماس با بچهها بود که دیدم چقدر آنها با دیدن من درباره تحمل و احترام به دیگران چیزهای زیادی میآموزند. شاید به طور ناخواسته احتمال بیشتری وجود دارد که کودکان در بزرگسالیشان نژادپرست نباشند، به افراد معلول به عنوان افراد عجیب و غریب نگاه نکنند؛ بنابراین فکر میکنم این مثبت هم بودهاست.»