زهرا حالا ۵۸ سال دارد و فرایند سخت بیماری و درمان را پشت سرگذاشته، اما عوارض آن همچنان با او همراه است. می گوید: آن زمان مثل حالا خودمراقبتی و خود آزمایی پستان مرسوم نبود و آگاهی چندانی در این باره نداشتم. وقتی متوجه بیماری شدم که سلول های سرطانی پیشرفته کرده و برداشتن عضو از بدن لازم بود.
شرایط سخت و دلهره آوری برای خودم و خانواده ام بود. بعد از اولین جلسه شیمی درمانی تمام موهای سر و ابروهایم ریخت. می دانید که مو و ابرو جزء زیبایی یک زن به حساب می آید، حالا چطور باید با این جراحی کنار می آمدم!؟
زهرا از هزینه های مادی از یک طرف و درد و رنج های ناشی از بیماری از طرف دیگر می گوید و ادامه می دهد: چیزی که بیشتر از همه آزارم می داد تغییر رفتار همسرم بود! تا قبل از این بیماری با من مثل یک ملکه رفتار می کرد، به معنای واقعی خانم خانه بودم و در تمام کارها با من مشورت می کرد، اما متاسفانه زمانی که من از نظر روحی در بدترین حالت ممکن بودم و به شدت نیاز به محبت و توجه او داشتم متوجه شدم که دل به دیگری بسته است...
از شدت فشار عصبی دست راستم (همان سمتی که جراحی کرده بودم) فلج شد و بیماری ام عود کرد. هیچ وقت فشار روانی سنگینی که به من و فرزندانم تحمیل شد را فراموش نمی کنم.
سرطان پستان نخستین عامل مرگ و میر زنان در جهان و ایران است. از این رو پیشگیری و خودمراقبتی جهت تشخیص زودرس و درمان به موقع اهمیت شایانی در مهار و درمان این بیماری دارد.
با وجود آن که سرطان پستان، قرنها موجب مرگ و میر زنان شده و این روند تا همین دهههای پیش ادامه داشت و در بهترین حالت، این بیماری با قطع عضو بیمار کنترل میشد؛ ولی اکنون متخصصان از افزایش امید به زندگی مبتلایان به این بیماری با پیشرفت راههای درمانی خبر میدهند.
افزایش کمیت و بهبود کیفیت زندگی بیماران مبتلا به سرطان
دکتر فربد فدائی، متخصص روانپزشکی و عضو هیئت علمی دانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشی تهران در گفت و گو با ایسنا، با بیان اینکه در پروتکل های درمانی جدید، بسیاری از سرطان ها، از یک وضعیت درمان ناپذیر به وضعیت درمان پذیر و جنبه مزمن تغییر داده شده اند، می گوید: جامعه باید بداند که سرطان نیز قابل درمان است، حتی اگر نتوان بیمار را کاملا درمان کرد، اما می تواند عمر طولانی داشته باشد، بنابراین توجه به اینکه چه عواملی می تواند به بهبود مشکلات بیماران کمک کند و چه عواملی علاوه بر افزایش کمیت، می تواند کیفیت زندگی بیمار را نیز بهبود بخشد، اهمیت پیدا می کند.
وی توجه به نیازهای روانشناختی بیماران، تقویت انسجام خانواده و حمایت عاطفی و اجتماعی بیماران را از عوامل مؤثر در این راستا برشمرد و ادامه می دهد: نه فقط افراد خانواده، بلکه کل جامعه باید دیدگاه خود را نسبت به این بیماری تغییر دهند و این موضوع را در نظر داشته باشند که امید به بهبودی بیماران بالا است و مداخلات روانپزشکی نیز در درمان این بیماران بسیار مفید است. در برخی از کشورها مثل آمریکا، نشان داده شده از بین ۳۰۰ میلیون نفر، ۳ میلیون نفری که مبتلا به سرطان و بیماری لاعلاج بودند کاملا بهبود پیدا کردند، یعنی یک درصد افرادی که امیدی به زندگی آن ها نبود، اکنون زنده و سالم هستند.
اضطراب و افسردگی، اولین واکنش بیمار به سرطان
دکتر فدائی با اشاره به اینکه در این شرایط با دو عامل مواجه هستیم، توضیح می دهد: یکی تشخیص بیماری که تغییری در وضعیت روانی فرد ایجاد می کند و دوم خود بیماری که مسائلی را از نظر روانپزشکی ایجاد می کند. از همه این ها مهمتر تعدیل واکنش های روانشناختی و روانشناسی بیمار نسبت به سرطان است. اولین واکنشی که بیماران پس از تشخیص بیماری دارند، که حاصل ناباوری اولیه است، شامل اضطراب و افسردگی است که به آن اختلال انطباقی می گویند. این اختلال در در ۶۸ درصد بیماران دیده می شود و ۱۳ درصد نیز دچار افسرگی شدید می شوند، این درحالی است که اگر این وضعیت درمان شود، میزان بهبودی و پاسخ به درمان به نحو چشمگیری افزایش خواهد یافت.
این روانپزشک درباره بیمارانی که نیاز به عمل جراحی پیدا می کنند نیز تصریح می کند: باید با این بیماران گفت و گوی صریح و دقیق داشت درباره عمل جراحی، انتظارانی که از عمل می رود، وضعیتی که برای بیمار پیش می آید، وضعیت بعد از عمل جراحی و عوارض بعدی مثل اختلالاتی که در انجام کارهای شخصی برای او به وجود خواهد آمد و همچنین آگاهی در مورد روند درمان و دارو درمانی. وقتی بیمار آگاهی کاملی در مورد جراحی داشته باشد واکنش بهتری نیز نسبت به بیماری و جراحی خواهد داشت و نتایج بهتری از جراحی حاصل خواهد شد.
تاثیر روحیه خوب در بهبود بیماری
به گفته وی، بانوانی که دچار سرطان پستان هستند باید بدانند که روحیه خوب در بهبود بیماری بسیار کمک کننده و موثر است. در بیمارانی که هر هفته در جلسات گروه درمانی شرکت می کردند، دیده شد که به طور متوسط یک سال و نیم طول عمری بیشتری نسبت به بیمارانی داشتند که در گروه درمانی شرکت نکرده بودند و فقط مراقبت های عادی را انجام داده بودند.
دکتر فدائی اضافه می کند: در بیمارانی که روحیه خوبی دارند دیده شده که سلول های لنفوسیت دانه دار و سلول های کشنده عوامل بیگانه در جریان خون افزایش پیدا می کنند، در نتیجه بهتر می توانند به سلول های سرطانی حمله کنند و آن ها را از بین ببرند. بنابراین روحیه خوب موجب افزایش پاسخ سیستم دفاعی بدن و حتی منجر به بهبود کامل در بیماران می شود. روش های روان درمانی از قبیل تن آرامی، تصویرسازی هدایت شده، بازخورد زیستی، می تواند فعالیت سیستم ایمنی را بالا ببرد.
بیمار باید بتواند نگرانی و مشکلات خود را بیان کند
این استاد روانپزشکی با اشاره به اینکه مطالعات اختصاصی در خصوص سرطان پستان نشان می دهند که رفع افسردگی، اضطراب و افزایش روحیه خوب بیمار در روند بهبودی بیمار بسیار اثر بخش است، می افزاید: باید به بیماران اجازه داد تا بتوانند نگرانی ها و مشکلاتشان را بیان کنند، چراکه باعث افزایش واکنش دستگاه ایمنی بدن می شود و کمک به بهبود بیماری خواهد بود.
به گفته دکتر فدائی بر حسب تشخیص اینکه وضعیت روحی فرد چگونه است، نوع درمان بیمار فرق می کند. برای مثال در ۱۳ درصد بیماران که دچار اختلال افسردگی عمده می شوند، باید درمان دارویی صورت بگیرد. در خصوص اختلالات انطباقی که در ۷۰ درصد بیماران دیده می شود، باید ترکیبی از روان درمانی و دارو درمانی انجام گیرد.
نقش حمایت خانوادگی در بهبود روحیه بیمار
عضو هیئت علمی دانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشی تهران یادآور می شود: از آنجایی که این بیماری بر روی همه افراد خانواده تاثیر می گذارد، بهتر است یک پزشک با همه افراد خانواده صحبت کند و نقش آن ها را گوشزد کند. حمایت خانوادگی نقش موثری در بهبود روحیه این افراد دارد. باتوجه اینکه این بیماران نگران هستند که در اثر این بیماری آیا زنده می مانند، آیا دچار بدشکلی عمل خواهند شد، آیا کارکردهایی را از دست خواهند داد، آیا می توانند شغلشان را ادامه بدهند، از نظر مالی چه وضعیتی خواهند داشت، از این بعد نقش شان در خانواده چگونه خواهد بود و ... بنابراین یک پزشک معالج باید فرصت کافی داشته و برای بیماران وقت بگذارد و به تمام این سوالات و نگرانی ها پاسخ بدهد. مشاوره های اختصاصی تر بسیار کمک کننده است، حتی در بعضی مواقع باید مشاوره های خانوادگی توسط روانپزشک یا روانشناس انجام گیرد.
وخیم تر شدن بیماری با افسردگی ناشی از بی توجهی و بی وفایی
این استاد دانشگاه با اشاره به اهمیت حمایت اعضای خانواده به ویژه همسر بیمار، تصریح می کند: با توجه به اینکه سرطان پستان بیشتر اوقات نیاز به جراحی دارد و این بیماری با حفظ زنانگی زنان ارتباط بسیار مستقیمی دارد، بنابراین مسائل ناشی از سرطان سینه در بانوان پیچیده تر است و خیلی از آن ها احساس می کنند که دیگر زن سابق نیستند و دچار مشکلاتی در روابط زناشویی خود می شوند. در این هنگام همسران باید به طور کامل از زنان حمایت کنند، در غیر این صورت افسردگی ناشی از بی وفایی و بی توجهی شوهران ممکن است منجر به وخیم تر شدن بیماری شود.
وی با بیان اینکه نقش همسران در بهبود وضعیت بیماران مبتلا به سرطان پستان باید به آن ها یادآوری شود، ادامه می دهد: مردان باید بدانند تا چه حد می توانند در بهبود زندگی همسرشان و فرزندانشان مفید باشند. در این دوران اصلا نباید جدایی و ازدواج مجدد اتفاق افتد. آقایان باید مراقبت از همسر و اطمینان خاطر دادن به او را وظیفه خود بدانند. انسجام خانواده در این شرایط باید حفظ شود و مردان باید وظایفشان را برای همیشه از نظر عاطفی، اجتماعی و مادی ادامه بدهند تا بهبودی هرچه سریعتر اتفاق افتد.
دکتر فدائی خاطرنشان می کند: اگر قبل از بیماری در خانواده مشکلاتی وجود داشته و یا به علت بیماری زن در خانواده مشکلاتی به وجود آمده است نیاز به مشاوره و خانواده درمانی است، چراکه بعد از اقدامات پزشکی، حمایت خانوادگی بیشترین نقش را در افزایش روحیه بیمار و در نتیجه بهبود بیماری و تقویت سیستم ایمنی برعهده دارد.
افزایش تعداد و کارکرد سلول های ایمنی با رفع مشکلات روانی
وی با یادآوری اینکه رفع مشکلات روانی بیماران باعث افزایش تعداد و کارکرد سلول های سیستم ایمنی می شوند، می گوید: حتی محیط بیمارستان نیز باید تداعی کننده زندگی خانوادگی، آرامش، شادی و نشاط باشد و خانواده نیز با بودن کنار بیمار باید این اطمینان را به بیمار بدهند که بیماری تغییری در نقش بانوی خانواده نخواهد گذاشت.
تبعات ناشی از سرطان پستان هنوز گریبان گیر زهرا و خانواده اش است. او از پسرش می گوید که سال ۸۱ سال سرنوشت سازی برایش بوده و باید در کنکور شرکت می کرده اما به خاطر بیماری مادر از تحصیل باز می ماند. دخترش هم که حالا ۲۸ سال سن دارد، به خاطر اینکه در دوره کودکی شاهد ناراحتی های مادر و خانواده بوده دچار اختلالات افسردگی شده است.
زهرا حالا دیگر از همسرش گذشته و تنها نگرانی اش به خاطر فرزندانش است. زهرا باید هنوز نگران خرید داروهای گران قیمت و کم یاب و مراجعات ماهانه به پزشک فوق تخصص در روزهایی باشد که وضعیت شیوع کرونا در جامعه فوق حاد شده، درحالی که او جزو گروه های در معرض خطر به حساب می آید.