سرویس سیاسی- هر چه به زمان برگزاری انتخابات ریاست جمهوری ایران نزدیکتر میشویم به نظر میرسد محمود احمدی نژاد برای ورود به عرصه رقابت و نامزد شدن آمادهتر میشود. با این وجود، بعید به نظر میرسد که اجازه دهند او در این عرصه شرکت کند.
به گزارش آفتابنیوز؛ نشریه "اکونومیست" در گزارشی درباره احتمال نامزدی احمدینژاد برای انتخابات ریاستجمهوری پیش رو در ایران مینویسد: "همزمان با سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی در ایران، احمدینژاد تجمعی جداگانه با حضور هواداراناش برگزار کرد. هواداران او که مغضوب لیبرالها و ... هستند در مقابل خانهاش جمع شدند؛ تجمعی که از سوی پلیس بدون مجوز و غیرقانونی تشخیص داده شد و هواداران احمدینژاد متفرق شدند.
احمدینژاد با کنایه روحانی را به نقض آزادی بیان متهم کرد و او را مسبب به هم خوردن تجمع هواداراناش دانست. این در حالی است که در سال ۲۰۰۹ میلادی به دنبال برگزاری انتخابات جنجالبرانگیز در ایران او خود مسئول برخورد با معترضان به نتیجه انتخابات بود؛ اعتراضی که بزرگترین تجمع اعتراضی از زمان پیروزی انقلاب ایران در سال ۱۹۷۹ میلادی به این سو محسوب میشد.
مخالفاناش او را یک "مزاحم پوپولیست" قلمداد میکنند. حتی متحدان سابقاش نیز از او خسته شدهاند. با این وجود، به نظر میرسد که او برای نامزدی در انتخابات ریاست جمهوری مصمم است. نتایج نظرسنجیها به نفع اوست و نشان میدهد بین افراد کمتر تحصیلکرده در ایران از محبوبیت برخوردار است".
"اکونومیست" در ادامه میافزاید: "احمدینژاد از دوران تحصیل در دانشگاه در طول انقلاب فعالیت سیاسی انقلابیاش را آغاز کرد. برخی او را متهم به نقش داشتن در ورود به سفارت امریکا در تهران کردهاند، اما او خود این موضوع را انکار کرده و به نظر میرسد معتقد بوده باید سفارت شوروی را اشغال کرد. او سپس به بسیج پیوست و پس از آن شهردار تهران شد و توجه افکار عمومی را به سوی خود جلب کرد.
در انتخابات ریاستجمهوری ۲۰۰۵ میلادی، رای دهندگان از فساد درون اقتصاد ایران عصبانی بودند و بسیاری احمدینژاد را فردی نجاتبخش و علیه نخبگان فاسد قلمداد کردند. نوع لباس پوشیدن او و استفاده از تعابیر عامیانه در سخنرانیهای انتخاباتیاش در تضاد با رویکرد برخی جریانها بود. او از سوی رای دهندگان محافظهکار مورد حمایت قرار گرفت.
احمدینژاد اولین فرد غیر روحانیای بود که از سال ۱۹۸۱ میلادی به این سو به مقام ریاستجمهوری میرسید. در فاصله سالهای ۲۰۰۵ تا ۲۰۱۳ میلادی، او شعارهای تندی علیه امریکا، اسرائیل و دولتهای عربی سر داد. در عرصه داخلی، او به بخشهای کمدرآمد جامعه، یارانه حاصل از درآمد سرشار آن دوره نفت ایران را پرداخت کرد. روحانیون در سال ۲۰۰۹ میلادی از او حمایت کردند، اما به تدریج خصومت میان او و روحانیون شدت گرفت. شورای نگهبان صلاحیت او را رد کرد. احمدینژاد عصبانی شد و انتقادهای خود را شروع کرد. مشاوران او بازداشت شدند و وب سایتاش مسدود شد. با این حال، از شدت خصومت وی نسبت به آمریکا کاسته شد. او در سال ۲۰۱۹ میلادی دولت ایران را به گفتگو با ترامپ فراخواند. شاید او میان خود و ترامپ یک پوپولیست دیگر با زبان و لحن مشابه قرابتهایی میدید.
احمدینژاد در توئیتر پست منتشر میکند در حالی که حساب ترامپ در توئیتر مسدود شده است. احمدینژاد درباره مسائل مختلفی مینویسد و اظهارنظر میکند؛ از آنجلینا جولی گرفته تا درباره رپری امریکایی. او در ماه ژانویه در مصاحبه با شبکه خبری "فاکسنیوز" از نامهاش به بایدن خبر داد. به نظر میرسد او درک کرده که بسیاری از ایرانیان خواستار توافق و مصالحه با امریکا هستند. او ترسی ندارد و حرفاش را به راحتی بیان میکند. آیا اجازه ورود دوباره او به عرصه انتخابات را خواهند داد؟ شاید در شرایط فعلی او بتواند آرای عمومی را جلب کند، اما برخی جریان های داخل نظام به وی بیاعتماد هستند برخی، اما باور دارند که او به نفوذ و تاثیرگذاری خود در انتخابات ادامه خواهد داد. به نظر میرسد احمدینژاد منتظر است بحرانی جدی در ایران رخ دهد تا بتواند از آن بهرهبرداری کرده و خلاء ایجاد شده را به نفع خود پر کند".
یک سری صاحب خانه شدن از اقشار ضعیف ولی ببینید الان دست دلالان هست اختلاف طبقاتی در زمان ایشون اینجوری شد
شما همه سر و ته یک کرباسید
ظاهرا بدتر از خاتمی عملکرد منفی روحانی داره آدم مرده ای
مثل احمدی نژاد را زنده میکنه که صد برابر
گناهش بیشتره،،،
گناه نا بخشودنی است
صف اول هم جناب حداد عادل قاه قاه می خندید
حداد عادل آن موقع ریس مجلس و ریس فرهنگستان ادب فارسی بود
روزگار عجیبی است نازنین
تمام تحریمها دسپخت احمدی نژاد بود که روحانی زیرسنگینی آن قطعنامه ها و تحریمها ماند و مردم فکرکردند روحانی نتوانست کاری بکند. بدشانی روحانی تنها تحرمیهای به ارث رسیده از احمدی نژاد نیست بلکه به ترامپ ظالم هم خورد که واقعا تمام دنیا ازش متنفراست.
کارتش زود سوخت سرنوشتش شبیه قاضی مرتضوی است کسانی که خودشان هیچ حرفی برای گفتن ندارند بجز پرخاش، توهین و حذف دیگران.
تاریخ مصرفش زود به پایان رسید چون عاریتی بود از خودش هیچ نداشت. زود تر از فصلش بدون تجربه و برنامه رییس جمهور شد، دور ورش داشت فکر کرد آن به به و چه چه ها بخاطر خود اوست.
بودجه حکومتی اش که قطع شد حتی دانشگاه ایرانیان را نتوانست سامان دهد.
فصلی کوتاه داشت الان به اندازه مدیر یک مهد کودک هم اهمیت ندارد فکر می کرد تیتر رسانه ها بودند نوبر است.
طبل توخالی و بادکنکی که زود بادش خوابید.
مثل خیلیا که دکترا دارند ولی از دیپلماسی جهان چیزی نمی دانند
نمونه آن انکار هولو کاست که هزنه سنگینی بر کشورمان تحمیل کرد
یا بی سواد اقتصادی که با عدم تغییر ساعت در چند سال هزینه زیادی به وزارت نیرو تحمیل کرد
مملکت الان خیلی گل و بلبله که اون بخاد درست کنه یا خراب
احمدی نژاد رو مردم دلی دوس دارن حالا چه بتونه مشکل ملتو حل کنه چه نتونه
مرامشو عشقه