کد خبر: ۷۰۴۷
تاریخ انتشار : ۲۲ تير ۱۳۸۴ - ۰۶:۴۱
گفت و گو با هانيه توسلي بازيگر نقش اول فيلم «يك شب»

«يك شب»تناقض‌هاي رفتاري را به تصوير مي‌كشد

آفتاب‌‌نیوز : در ابتدا بفرماييد به عنوان يك بازيگر، نقشهايي را كه به شما پيشنهاد مي‌شود چگونه مي‌پذيريد؟
- اول فيلمنامه را مي‌خوانم و اگر نقش را دوست داشته باشم قبول مي‌كنم كه بازي كنم، البته به كارگردان فيلم هم بستگي دارد.

چه نقش‌هايي را بيشتر مي‌پسنديد؟
-فرقي نمي‌كند، نقشي كه خوب نوشته شده باشد. 

منظور شما از «خوب نوشته شده باشد» چيست؟
- ببينيد، به اين معني است كه من نمي‌توانم بگويم كه مي‌خواهم مثلا نقش يك ديوانه و يا نقش يك آدم بدجنس را بازي كنم، بستگي به اين دارد كه وقتي شما فيلمنامه را مي‌خوانيد، اگر فيلمنامه خوبي باشد و شخصيت‌پردازي درستي داشته باشد، آن موقع نقش نقش خوبي است.

در فيلم «يك شب» نقش اول را بازي مي‌كنيد، به نظر شما اين فيلم حاوي چه پيام و يا محتوايي است؟
-راستش من دوست ندارم كه راجع به يك فيلم سينمايي از پيام و يا محتواي آن حرف بزنم. به نظر من اين ديدگاه خوبي نيست كه يك فيلمي را كه مي‌بينيم بگوييم پيامش چه بود، چه محتوايي داشت؛ من اين را نمي‌پسندم و همينطور در باره اين فيلم.

اما به نظر من هر فيلمي در ذات خود حاوي پيام و يا محتوايي است و اساسا فيلم براي بيان موضوع و يا هدفي خاص توليد مي‌شود.
-بله. مي‌شود اينگونه نگاه كرد؛ ولي من اينجوري نمي‌بينم.

چقدر با درونمايه فيلم و موضوع آن موافق هستيد؟
- من نمي‌دانم منظور شما از درونمايه فيلم چيست؛ آن چيزي كه شما مي‌بينيد و چيزي كه من مي‌بينم تفاوت دارد.
 
بله همين تفاوت در نوع نگاه را مي‌گويم. چيزي كه من از فيلم مي‌فهمم اين است كه كارگردان و مولف مي‌خواستند بخشي از واقعيت‌هاي جامعه را بيان كنند، حال به نظر شما اينها واقعيت‌هاي جامعه است؟

- خيلي بدتر از اينها در جامعه وجود دارد. البته من معتقدم كه اين فيلم واقعيت‌هاي جامعه را حتي تا حدودي تعديل كرده است.

يعني معتقديد كه رفتارهاي خشن‌تر و بدتر از اينها در جامعه وجود دارد؛ ولي فيلم با تسامح و كمي اغماض با آن برخورد كرده است؟
- البته بايد متذكر شوم كه اين گونه واقعيتها يا رفتارهاي ناهنجار در همه جوامع بشري وجود دارد، مختص ايران نيست. بسياري در رفتارهاي روزمره خود يك زندگي پنهاني و زيرزميني دارند كه بسيار خشن‌تر از آن چيزي است كه شما داريد در فيلم مي‌بينيد؛ يك سطح ظاهري هم وجود دارد كه شايد با استانداردهاي معمول بيشتر همخواني داشته باشد. در اين فيلم هم به هر حال اين دختر وقتي كه وارد شهر مي‌شود و در آن ساعت شب و در خيابانها يك چيزهايي را مي‌بيند كه قبلا تجربه نكرده است و با يك سري آدم‌هايي كه از نزديك لمس‌شان نكرده؛ حالا من معتقدم كه در واقعيت‌هاي جامعه اينقدر حوادث هست كه اين مسئله در مقابل آنها خيلي كم‌رنگ است؛ مگر روزنامه‌ها را نمي‌خوانيد؟ آنقدر فجايع زياد است و همچنين مسايل ديگري مانند دزدي بچه‌ها و يا دخترها، يا پدري كه فرزندش را مي‌كشد و يا زني شوهرش را از پاي در مي‌آورد؛ اين موارد همانگونه كه گفتم در همه كشورها وجود دارد اما با شدت و ضعف خاص خود.

اما مسئله ديگري كه خيلي مهم است مسئله فرهنگي است. در جامعه وقتي كه چندچهرگي يا به اصطلاح همان «رياكاري» رواج پيدا بكند در نتيجه آدمها آن چيزي كه هستند با آن چيزي كه بايد باشند و در درونشان مي‌گذرد تفاوت پيدا مي‌كنند و لاجرم در يك شرايط خاص تفكرات دروني‌شان را بروز مي‌دهند.

چنين رفتارهايي را شايد نشود فقط «رياكاري» ناميد، زيرا به نظر مي‌رسد برخي از اين رفتارها به نوعي پاسخ به نيازهاي دروني افراد به شكل ديگري باشد. به عنوان مثال شايد مرد يا زني آن چيزي را كه مي‌خواهد به دست نمي‌آورد، اما در قالبها و شكل‌هاي ديگري وارد مي‌شود و به آن دست پيدا مي‌كند. به نظر شما مي‌تواند اينگونه هم باشد؟
- ممكن است چنين چيزي كه شما مي‌گوييد باشد؛ ولي من مي‌گويم وقتي كه فرهنگ دورويي و ريا در جامعه ترويج مي‌شود، بسياري از قالبها درهم مي‌ريزد. مثلا همين تعارف كردن‌هاي روزمره كه در فرهنگ ما وجود دارد، به نظر من اين خود نوعي دوگانگي رفتاري و يا «ريا» است؛ ما فكر مي‌كنيم كه اگر كسي به ما تعارف نكند آدم خوبي نيست، در صورتي كه شايد آن فرد حوصله و يا وقت نداشته باشد و يا گرفتار كاري است. اين فرهنگ تعارف كردن آن هم با شدت و غلظت فراوانش در همان قالب ريا قرار مي‌گيرد، يعني چيزي را كه واقعا وجود ندارد تبليغ مي‌كنيم.
اما آن چيزي كه شما مي‌گوييد به نوعي زيرمجموعه اين موضوع قرار مي‌گيرد كه آدمها مجبور مي‌شوند در يك قالبي خود را نشان بدهند كه به يك سري چيزها نياز ندارند و يا خجالت بكشند يك سري حرفها را بگويند، با توجه به محدوديت‌هايي كه در جامعه وجود دارد و ارزش‌ها و هنجارهايي كه در جامعه هست، در واقع به صورت ظاهر به سمت آن هنجارها سوق پيدا مي‌كنند، ولي واقعيت دروني‌شان چيز ديگري است، حالا از نظر روانشناسي مي‌شود خيلي چيزها را ثابت كرد كه آدمها به چه چيزي احتياج دارند و هنجارهاي جامعه چه محدوديت‌هايي را ايجاد مي‌كند. به هر حال اين رفتارها در همه جوامع وجود دارد. از زماني هم كه فرويد در باره آن صحبت كرده، راجع به عقده‌هاي مختلف؛ نظرش اين است كه آدمها وقتي كه در يك جامعه زندگي مي‌كنند و در يك ساختار شهري قرار مي‌گيرند و به عنوان مثال مجبور هستند كه در ساعت مقرر بيدار شوند و به سركار بروند، اما اين در حالي است كه فرد دلش مي‌خواهد بيشتر بخوابد،‌ ولي به خاطر اجباري كه به آن گرفتار شده است از جايش بر مي‌خيزد، اين حالت خود به خود نوعي ناهنجاري روحي و دروني ايجاد مي‌كند و در حقيقت در ناخودآگاه او به عقده تبديل مي‌شود؛ حال شما همين موضوع كوچك را در نظر بگيريد تا مسائل و موضوعات مهم و بزرگتر ديگر.

فيلم يك شب به نظر شما چه ويژگي‌هايي داشت كه از ميان حدود 35 فيلم ايراني ارسالي به جشنواره كن در بخش نوعي نگاه پذيرفته شد؟
- من از محتواي فيلم‌هايي كه به جشنواره راه نيافتند اطلاع ندارم، به نظر من بايد از هيأتي كه اين فيلم را انتخاب كردند دلايلش را پرسيد، به هر حال فيلم نسبت به فيلم‌هايي كه قبلا ساخته شد از ساختار نوتري برخوردار است. ضمن اينكه يك كارگردان زن، آن هم خانم كريمي به خاطر موقعيتي كه داشتند و به عنوان بازيگر مطرح و محبوب وقتي در مقام يك كارگردان قرار مي‌گيرد خود اين مسئله مي‌تواند كنجكاوي برانگيز باشد. شايد اين موضوع و يا اينكه يك كارگردان زن به موضوع حساسي به اين شكل نگاه مي‌كند خود مي‌تواند از جذابيت‌هاي آن باشد. در نهايت به نظر من يك شب فيلم قابل قبولي است حتي براي اول شدن.

گرچه فيلم هنوز اكران نشده، اما تصور مي‌شود كه فيلم با ديدي بدبينانه و كمي هم فمينيستي به زندگي مردان نگاه مي‌كند، آيا اين نظر درست است؟
-نه اصلا چنين نيست.

يعني نگاه بدبينانه ندارد؟
-بدبينانه يا فمينيستي؟

مي‌تواند بدبينانه‌ي فمينيستي باشد.
- شايد منظور شما فمينيستي تلخي باشد كه در موقعيت زن به زندگي مردان نگاه مي‌كند. ببينيد، عليرغم اينكه تا آنجايي كه من حس كردم، اين فيلم در واقع مثل فيلم‌هاي مشابهي كه ساخته مي‌شود كه مي‌گويند زنها چقدر مظلومند، زنها چقدر بدبختند، يا مردها را موجودات پستي تصوير مي‌كنند، نيست، بلكه به نظر من از اين لحاظ به قضيه نگاه نمي‌كند و فمينيستي نيست، خود من هم فمينيست نيستم و اين فيلم هم حس نمي‌كنم كه اينگونه باشد. به خاطر اينكه ما يك دختر را در اين فيلم مي‌بينيم و يك مادر هم حضور دارد، حضور غيرفيزيكي دارد، هم راجع به آن صحبت مي‌شود و صدايش را مي‌شنويم، آن زن شخصيت خيلي عجيبي است كه مي‌شود راجع به آن حرف زد و يك شخصيت زن ديگر هم داريم كه همسر استاد دانشگاه است و 18سال است كه ازدواج كرده، و زن ديگري كه زن مرد سوم يا آخر است كه سحر نام دارد و مرد تعريف مي‌كند كه اين زن به او خيانت كرد و اصلا به لحاظ هنجارهاي اجتماعي زن نرمالي نيست و خود «نگار» را هم كه داريم. با اين توصيف من فكر مي‌كنم در اين فيلم به طور يكجانبه از زن طرفداري نشده تا نشان بدهد كه جامعه چقدر سياه است. آن مرد آخر به نظر من خيلي مرد مظلومي است كه در واقع از طرف زنش كاملا مورد ظلم واقع شده است.

ولي اينگونه به نظر مي‌رسد كه مرد در تعريف ماجراي زندگي خود و يا زنش، كه جسدش را در صندوق عقب ماشينش جاي داده است، به نوعي در حال مظلوم‌نمايي است و يا احيانا در فكر توجيه خود و لاپوشاني كردن رفتارهاي خودش است، اصلا چرا در نهايت بايد جسد زن در صندوق عقب ماشين باشد و مثل خيلي از فيلمها مرد نمي‌ميرد، شايد اين مرد آخري در پي طرح دروغ ديگري است، به نظر شما اينگونه نيست؟
- من اينجوري فكر نمي‌كنم. 

به نظر شما چه عوامل تاريخي و فرهنگي باعث مي‌شود كه در جامعه اين گونه ناهنجاريهاي اجتماعي شكل بگيرد، آن هم غالبا مردها در چنين وضعي قرار مي‌گيرند؟
- به نظر من فقط مردها دچار اين مسائل نمي‌شوند. در زماني كه تمدن شكل گرفته و فرهنگ به وجود آمد و يك سري رفتارها به عنوان ارزش محسوب مي‌شود و رفتارهاي ديگر ضدارزش شمرده مي‌شود، آدمها مجبور مي‌شوند كه در يك چارچوب قرار بگيرند. شايد در اين بين يك فرد غيرعادي و لايعقل در اين چارچوب قرار نگيرد، كه مثلا نوع لباس پوشيدن، حرف زدن و يا همان تعارفات، يا شرايطي كه مجبوريم خود را با اجتماع هماهنگ كنيم. يك سري چيزهايي است كه به شكل سطحي وجود دارد..

يك سري ارزشهايي هم هست كه در خود مردم به وجود مي‌آيد، مانند اينكه برخي دوست دارند ماشين بخرند، خانه‌هاي مجلل داشته باشند و يا... حال اگر همه اينها نباشد، خود مسبب عقده دروني مي‌شود، يا حتي نيازهاي انساني كه جلوي آن گرفته شود، شايد به ظاهر برخي بپذيرند ولي در باطن حتي افراد متشخصي و از طبقات خاصي هم به اين ناهنجاري گرفتار مي‌شوند.
به نظر من كمتر اتفاق مي‌افتد كه قدرت و دولتي بر اساس نيازهاي رواني افراد شكل بگيرد، در نتيجه اين ناهنجاري‌ها در همه جوامع وجود دارد.

من فكر مي‌كنم اگر فيلم اكران شود شايد برخي از افراد جامعه آن را به نقد بكشند و يا نوعي اعتراض هم بكنند؟
- به نظر من كسي به آن اعتراض نمي‌كند، اما بايد در نظر داشته باشيد كه فيلم بخش كوچكي از ناهنجاري‌هاي جامعه را نشان داده است و حالا اگر قشرهايي به آن اعتراض كنند، اين نشان دهنده قوت فيلم است. فيلم در حقيقت تناقض‌هاي رفتاري را به تصوير مي‌كشد. ضمن آنكه ما تماما در تناقض زندگي مي‌كنيم. 

از اينكه در اين فيلم بازي كرديد چه احساسي داريد؟
- احساس خوب و خوشايند.
بازدید از صفحه اول
ارسال به دوستان
نسخه چاپی
ذخیره
عضویت در خبرنامه
انتشار یافته: ۰
ناشناس
|
-
|
۱۳:۱۷ - ۱۳۸۴/۰۴/۲۴
0
0
هفده سال است در فرانسه زندگی میکنم. این طرزآرایش فقط برای زنان
......... است
نظر شما
پرطرفدار ترین عناوین