در این ویدئو رسالت بوذری مجری برنامه «مثل ماه» در مقابل مهمان برنامه از واژه «متراژ» برای پرسیدن از وضعیت جسمی خانوادهاش استفاده میکند و کاربرد همین واژه در مقابل فردی که از نظر ابعاد دست و پا دچار معلولیت است، با واکنشهایی تند در فضای مجازی همراه شد.
نسخه کامل این گفتوگو نشان داد این واژه ابتدا توسط خود مهمان استفاده شده و مجری برنامه هم زمان پرسش از تعبیر مهمان برنامه استفاده کرده و این قضیه از سر ناآگاهی یا توهین به مهمان برنامه نبوده است.
البته با دیدن برنامه متوجه میشویم که این بخش از سوالات مجری در ادامه حرفهای توضیحات مصطفی شریعتی مهمان برنامه است که خود ابتدا از واژه متراژ استفاده کرده است.
رسالت بوذری مجری «مثل ماه» در مصاحبهای با خبرگزاری مهر اعلام کرد: «وقتی من میبینم روبهروی من کسی نشسته است که دوست دارد این معلولیت دیده نشود و یک تفاوت دیده شود و حتی این تفاوت را با چنین الفاظی بیان میکند من هم دوست دارم او را خوشحال کنم و جملهای به کار میبرم که خودش میگوید. ... به نظر میآید آنها که فضای حرفهای را درک میکنند متوجه میشوند که خیلی بعید است که آدم روبهروی معلول باشد، از چنین جملهای استفاده کند و قصدش شوخی و طنازی یا مطایبه باشد. فردی که اندکی بویی از رسانه برده باشد میداند روبهروی معلول نباید چنین شوخیای انجام داد.»
من همواره منتقد عملکرد صداوسیما بودهام و به قول معروف دعوای ما با صداوسیما سر جای خودش اما اینکه از هر امکانی استفاده کنیم تا صداوسیما یا یک برنامه تلویزیونی را مورد نقد قرار دهیم و یا تخریب کنیم عملی غیراخلاقی، غیرحرفهای و به دور از انصاف است.
در زمانهای که بیشتر مخاطبان شاید اصل برنامه را ندیده باشند و فقط همان تکه ویدئو را در شبکههای اجتماعی دیدهاند، بر اساس آن فکر میکنند که واقعا توهینی صورت گرفته است. این اتفاق بیشتر به ما به عنوان مخاطب این نهیب را میزند که در روزگار کنونی رایصادرکردن درباره یک ویدئو یا تصویر، عکس، صدا و ... نیازمند دقت و رصد بسیار بیشتری است.
علیالخصوص که صفحات و کانالهای زرد شبکههای اجتماعی بدون هیچ حد و مرزی فقط به دنبال موضوعات جنجالی هستند تا مخاطب بیشتر و توجه بیشتر به دست آورند.
مارتین اسکورسیزی کارگردان مشهور آمریکا در بهمنماه سال گذشته مقالهای در تمجید از فدریکو فلینی فیلمساز پرآوازه ایتالیایی در مجله «هارپر» منتشر کرد و در بخشی از آن نوشت: «۱۵ سال پیش عبارت «محتوا» تنها زمانی استفاده میشد که افراد در حال بحث درباره سینما در سطحی جدی بودند و «محتوا» در مقابل «فُرم» قرار میگرفت و سنجش میشد. اما به تدریج عبارت «محتوا» بیشتر و بیشتر توسط افرادی که مدیریت کمپانیهای رسانهای را بر عهده داشتند مورد استفاده قرار گرفت؛ افرادی که هیچ چیز در مورد تاریخ سینما نمیدانند و حتی فکر نمیکنند که باید در اینباره چیزهایی بدانند.»
و حالا متاسفانه باید به نوشته آقای اسکورسیزی اضافه کرد امروزه تولیدکنندگان محتوا ادمینهای صفحات اینستاگرامی و کانالهای تلگرامی شدهاند که حتی شاید در تمام زندگیشان بیشتر از ۱۰ کتاب نخوانده باشند!
همان گونه که تولیدکنندگان محتوا یا منتشرکنندگان در مقابل مخاطب خود رسالتی مبنی بر تعهد حرفهای، رعایت اخلاق و ... دارند من مخاطب هم در برابر محتوایی که قرار است به مغزم فرو کنند مسئولیتی دارم و نباید هر آنچه دیدم و شنیدم را بپذیرم و بر اساس آن رای صادر کنم.
با توجه به اتفاق اخیر برنامه «مثل ماه» باید گفت شاید این واژه مقداری دافعه داشته باشد ولی نیاز مبرم زندگی امروز ماست: «راستیآزمایی»
البته در تلویزیون و صداوسیما اینقدر اشتباهات از این دست دیدهایم که مخاطب بدون هیچ درنگ و تاملی رخدادن چنین اتفاقی را هم محتمل میداند و میپذیرد که این برمیگردد به بحث همان دعوای قدیمی با صداوسیما و ... .