آفتابنیوز : آفتاب:
رسول منتجب نیا مشهوربه "منتجب" متولد 22 تیرماه 1324 شمسی درشیراز درخانواده ای مذهبی وازنظر اقتصادی درسطح متوسط ، رشدونمو نمود و ازسال 46 وارد دوره درس خارج فقه واصول گردید و وهمزمان باتدریس وتلمّذ درمكتب اساتید بزرگ، همواره به تدریس طلاب اشتغال داشت.
وی ازسال 74 به عضویت رسمی هیئت علمی دانشگاه شاهد درآمد وهماكنون مدیریت گروه فقه واصول آن دانشگاه را برعهده دارد.
علاوه بر نمایندگی حضرت امام (ره) در خمین و دزفول، پس از واقعه دردناك 7تیر به دعوت مردم اندیمشك و شوش كاندیدای نمایندگی مردم آن منطقه در مجلس شد و به این ترتیب دوره اول مجلس را به انجام وظیفه نمایندگی آن مردم جنگزده و مظلوم پرداخت. برای دوره دوم نمایندگی به دعوت علماء،نخبگان و مردم شیراز كاندیدای زادگاه خود شد و دوره دوم و سوم را به انجام وظیفه نمایندگی مجلس پرداخت.
منتجبنیا در دوران ریاست جمهوری حجت الاسلام و المسلمین آقای خاتمی، سمت مشاورت ریاست جمهوری را برعهده داشت.
حجتالاسلام منتجبنیا در حال حاضر قائم مقام حزب اعتمادملی و سرلیست این حزب در انتخابات مجلس هشتم است.
سرلیست حزب اعتماد ملی امروز در محل خبرگزاری آفتاب حاضر شد و به سوالات خبرنگاران آفتاب پاسخ گفت. آنچه درپی میاید حاصل این گفتگو است: آقای منتجبنیا، اولویت برنامههای شما در مجلس چیست و شما درچه زمینهای فعالیت و برنامه خواهید داشت؟ با توجه به شناختی که از ماهیت مجلس دارم و با توجه به این که در سه دوره عهدهدار نمایندگی مجلس بودهام، کاملاً به وضعیت و نقش مجلس شورای اسلامی در کشور، آگاهی دارم. از سوی دیگر به عنوان یک چهره دانشگاهی نیازهای اساتید و دانشجویان را میشناسم و به عنوان یک روحانی که در بین مردم رفتوآمددارم، میتوانم ادعا کنم که نیازها و ضرورتهای اولیه جامعه را تشخیص میدهم و میتوانم در حد یک نماینده نیازهای جامعه و مردم را پیگیری کنم».
مشکلات جامعه کنونی ما فراوان است اما اولویت همه مشکلات، نیازها،مسائل رفاهی و معیشتی است. تا زمانی که معیشت مردم به خوبی تامین نشود برنامههای فرهنگی، سیاسی و اجتماعی نیز تاثیر چندانی ندارد.
به نظر من باید فکری برای رفع معضلات معیشتی کرد و متاسفانه در دوره دولت نهم و مجلس هفتم که شعارشان نیز رسیدگی به مسایل رفاهی مردم بود، شرایط معیشتی سختتر از مجلسهای گذشته و دولتهای پیشین شده است.
البته بخشی از مشکلات کنونی به دلیل انقلاب و جنگ ایجاد شدهاند که البته طبیعی است و بخشی از این معضلات هم تابعی از شرایط جهانی محسوب میشود. اما پذیرفته نیست که ما روز به روز مردم را در سختی بیشتری قرار دهیم و همه گناهان را به گردن آمریکا و دشمنان خارجی و داخلی بیاندازیم.
باید گفت که با توجه به منابع سرشار مالی به ویژه قیمت فزاینده نفت، وضعیت مردم کشور باید مناسبتر از اکنون باشد اما متاسفانه وضعیت اقتصادی روز به روز سختتر میشود.
افزایش تولید، وضعیت وخیمتری پیدا کرده است؛ چرا که یکی از اشتباهات دولت نهم و مجلس کنونی افزایش واردات بوده است. مسئولان نظام از سال ما قبل دولت کنونی تصمیم گرفته بودند که واردات اقلامی مثل خوراک، میوه،وسایل زینتی و انواع خودروها را محدود کنند اما دولت و مجلس کنونی حاتمبخشی کردند و ارز حاصل از فروش نفت که ریشه جان ملت و سرمایه نسلهای آینده است، را صرف واردات بیرویه نمودند در صورتی که اگر بنابر واردات باشد باید در جهت تقویت بنیه کشور موثر واقع گردد. بنابراین مسائل اقتصادی در اولویت کارهای من قرار دارد.
مساله دیگر، مسایل سیاست داخلی و خارجی است متاسفانه به دلیل برخی از شعارهای تندروانه و فاقد پشتوانه علمی، بسیاری از دولتها و حتی ملتها علیه ما برانگیخته و بسیج شدهاند.
آمریکا درصدد است که اجماع جهانی علیه ایران ایجاد کند و متاسفانه برخی از مسئولین به آمریکا کمک کردهاند. ایران باید به سیاست تنشزدایی برگردد و باید از شعارهای تند و غیر واقعی پرهیز کنیم.
از سوی دیگر مردم احساس میکنند که امنیت کافی و لازم در داخل کشور برای آنها مهیا نیست. برخی از برخوردهای خشن و تند، مردم را نسبت به انقلاب و نظام بدبین میکند و به رسانههای خارجی بهانه میدهد. باید مانع حرکتهای تند وخشن شد و به جای این قبیل کارها باید به کارهای اساسی و زیربنایی بازگردیم.
امر به معروف و نهی از منکر خوب است اما باید با شیوه اصولی و منطقی همراه باشد.
در این دوره شاهد آن هستیم که اصولگرایان نیز شعار اقتصادی سر دادهاند و اولویت خود را حل مشکلات معیشتی و رفاه مردم عنوان کردهاند حال فرق شعارها و برنامههای اصلاحطلبان با اصولگرایان در چیست؟ ابتدا باید یادآوری کنم که دولتهای گذشته شعارهای رفاهی و معیشتی نداشتند، نه دولت آقای خاتمی و نه دولت آقای هاشمی هیچگاه نگفتند که ما نفت را سر سفره مردم میآوریم. شعار آقای هاشمی سازندگی و شعار آقای خاتمی نیز توسعه سیاسی و فرهنگی بود.
اما در عین حال هر دو دولت به مسایل زیربنایی و اقتصادی نیز توجه نشان دادند اما اشتباه آنان این بود که به مسایل رفاهی که جلو دیدگان مردم است توجهی نشان ندادند و به مسایل زیربنایی و طرحهای اساسی پرداختند.
اما شعار مجلس و دولت فعلی کارهای زیربنایی و توسعه نبود و شعار رفع مشکلات معیشتی مردم را سر دادند. در صورتی که میبایست کارهای زیربنایی دوره هاشمی و خاتمی باید ادامه مییافت و سرمایههای کشورصرف کارهای ماندگار و ثابت میشد؛ نه صرف امور مصرفی و زودگذر.
نباید نفت را بفروشیم و به جای آن پرتقال بخریم، بلکه باید تولید داخل را افزایش دهیم تا اشتغال ایجاد شود تورم کاهش پیدا کند و وابستگی به خارج نیز کم شود.
البته باید به وضعیت معیشتی مردم هم پرداخت تا مردم احساس فشار و دشواری نکنند بنابراین ما کارهای اساسی و بنیادی را مدنظر قرار دادهایم اما دولت نهم و مجلس هفتم تنها به ظواهر پرداختند که در آن هم ناموفق بودند.
فضای عمومی انتخابات را در کشور چگونه ارزیابی میکنید و پیشبینی شما برای میزان حضور مردم در انتخابات چقدر است؟ چند ماه پیش فضای کشور روز به روز برای برگزاری یک انتخابات حداکثری آماده میشد و به نظر میرسید مردم خود را برای یک اقدام جدید آماده کردهاند، اما برخوردهای صورت گرفته از سوی هیات نظارت و اجرایی و رد صلاحیت گسترده اصلاحطلبان به بهانه عناوین غیرقابل قبول و زشتی مانند عدم التزام به اسلام، جمهوری اسلامی و ولایت فقیه، احساسات مردم را جریحهدار کرد و باعث کاهش انگیزه مردم برای حضور در انتخابات شد.
در یک بررسی آماری مشخص میشود،که در حال حاضر یک جریان نیرومند کشور که اصلاحطلبان هستند تنها در 160 الی 170 کرسی توان رقابت دارند و ما اکنون 120 کرسی مجلس را از دست دادهایم و 120 کرسی مجلس منحصراً در اختیار جناح رقیب است.
در چنین فضای انتخاباتی مردم انگیزه حضور در انتخابات را از دست دادهاند در برخی نقاط مردم میخواستند به کاندیداهای اصلاحطلب رای دهند اما اصلاحطلبان آن منطقه رد صلاحیت شدهاند و درعین حال به انگیزه مردم ضربه خورده است.
به نظر من اگر انتخابات سالم برگزار شود و اگر صدا و سیما بیطرف عمل کند انتخابات پرشور خواهد بود.
تا اکنون که صدا وسیما نتوانسته بیطرفی را رعایت کند و بسیاری از صاحبنظران معتقدند که خط صدا وسیما ایجاد تفرقه میان اصلاحطلبان و اعلام شکست آنان، در مقابل القای وحدت اصولگرایان و موفقیت آنان بوده است . بنابراین اگر در انتخابات تقلب نشود و هیاتهای نظارت و اجرایی مراقب سلامت انتخابات باشند و همچنین در شمارش آرا، امانت رعایت شود اصلاحطلبان در مجلس هشتم میتوانند یک فراکسیون اقلیت نیرومند را تشکیل دهند البته اقلیت بودن اصلاحطلبان به معنای اکثریت بودن اصولگرایان نیست. چرا که میان اصولگرایان تنازع و اختلاف است و هر چه به انتخابات نزدیک میشویم این اختلافات نیز بیشتر نمایان میشود.
به نظر من نه اصلاحطلبان و نه اصولگرایان نمیتوانند اکثریت را در دست گیرند.
نحوه تعامل شما با اصولگرایان مجلس چگونه خواهد بود؟ طبیعت مجلس یک طبیعت خاص است دولتهایی که خود را متکی به مردم نمیدانند، تلاش میکنند تا مجلس را در تصرف خود بگیرند و به جای وکلای ملت، وکلای دولت را انتخاب کنند.
اما همین افراد هم نمیتوانند درخانه ملت بیتفاوت باشند.
نمایندگان مجلس هفتم با حداقل آراء وارد مجلس شدند و در غیاب اکثریت مردم و اصلاحطلبان توانستند وارد مجلس شوند اما شاهد آن بودیم که بین دولت و مجلس تعارض و کشمکش به وجود آمد. اگر مجلس قدرتمند باشد واگر در آن تعامل حاکم گردد، این مجلس میتواند با تضارب افکار و با همکاری جناحهای مختلف یک نظارت دقیق و مقتدرانهای را بر عملکرد دولت داشته باشد و مانع خودسریها و خود محوریهای دولت شود.
به عنوان سوال آخر، شما در لیست انتخاباتی حزب اعتدال وتوسعه نیز قرار دارید،نظر شما درباره خط مشی این حزب چیست؟ برخی احزاب علیرغم این که در یک جبهه نیستند اما با یکدیگر همسو وهماهنگ هستند، و وجوه مشترک آنان زیاد است میان حزب اعتماد ملی و اعتدال و توسعه نیز اشتراکات زیادی وجود دارد البته برخی وجوه امتیاز نیز بین این دو حزب یافت میشود اما تعامل و همگرایی فراوانی نیز بین آنان وجود دارد.
تکیه بر اعتدالگرایی و پرهیز از تندروی و این شعارهای تند، از مشخصههای حزب اعتماد ملی و اعتدال و توسعه است به نظر من هر چه برسرمان میآید ناشی از تندروی و کندروی است.