آفتاب-علیرضا بهشتی: خیام را همه با رباعیات شیرین و زیبایش میشناسیم، شاعر و حكیمی كه از تاریخ زندگیش كمتر میدانیم . نظامی عروضی خیام را فردی تند خو خوانده است. خیام در زمان حیاتش با افرادی چون حسن صباح و غزالی نیز برخورد داشته است و اهمیت دانش وی آنجا مشخص می گردد كه به نقل از نظامی غزالی در دیداری از وی سوالی را در باب مسایل فلسفی مطرح میكند.
از زندگی خیام اطلاعات زیاد و دقیقی در دسترس نیست . شهرت وی در جهان به سال 1851 میلادی بر میگردد كه "وپكه" دانشمند فرانسوی رساله جبر و مقابله وی را به زبان فرانسه ترجمه میكند ولی بی شك فیتز جرالد شاعر مطرح انگلیسی بود كه با ترجمه رباعیات خیام، شهرت وی را در فراسوی مرز ایران زمین به اوج رساند و این در حالی است كه تلاش ایرانیان برای مطرح كردن خیام بعنوان دانشمندی بزرگ در تاریخ جهان قابل ذكر نیست .
بی گمان در دنیای ادب و هنر بیرون از مرزها، خاصه در جهان انگلیسی زبان، خیام معروفترین شاعر ایرانی است که شهرتش از محافل علمی و ادبی ایران بسیار فراتر رفته است اما، نكته قابل تامل این است كه با این تفاسیر سالهاست كه در گرایش های رشته ادبیات در دوره هایی مثل كارشناسی خیام در كنار شعرایی چون حافظ سعدی، مولانا، سنایی و عطار جایگاهی را به خود اختصاص نداده است . در صورتی كه رباعیات خیام خود تجلی یك جهان بینی خاص و عمیق است كه كاملا برگرفته از بن مایه های هستی شناسانه و معرفت شناسانه است كه دید فلسفی وی را نسبت به جهان و حركت و از سویی عنصر زمان نشان میدهد .
اگر بخواهیم بر مبنای برخی از اشعار خیام وی را از سایر شعرای برجسته جدا بدایم مولانا و حافظ نیز را نیز باید به فراموشی بسپاریم. خیام حكیمی شاعر است و حكمت وی به معنای فلسفه دانی وی نیست كه به معنای دانشمندی وی در حوزههای فلسفه، ریاضی، نجوم ،زبان شناسی و فقه میباشد با این حال حتی در كشور ما نیز خیام را با رباعیاتش میستایند و میشناسند بنا براین، چه خوب است كه بررسی اشعار خیام به شیوه ای هرمنوتیكی صورت گیرد و رباعیات وی بر مبنای اندیشه و جهانبینیاش به طور كلی سنجیده شود . بنا براین در بررسی كار بزرگانی چون خیام باید بر اساس كانتكست و از سویی شرایط محیطی كه وی در آن می زیست و تفكر وی آثارش را نیز از منظر نظر بگذراند . به عنوان مثال حکومت سلجوقیان با فلسفه مخالفت شدید می ورزید وآن زمان رونق بازار بحث ها و جدل های فقیهان و ظاهربینان بود، این در حالی بود كه خیام حكیمی بود بلند نظر و آزاد اندیش .
آثار خیام:
خیام به ترجمه آثار ابوعلی سینا پرداخت و یکی از خطبه های معروف او را در باب یکتایی خداوند به فارسی ترجمه کرد. از خیام نوشته های بسیار برجای مانده که در قرون وسطی به لاتین ترجمه شد و مورد توجه اروپائیان قرار گرفت. تقویم ایرانی، حاصل محاسباتی است که او و عده ای از دانشمندانی دیگر، در زمان ملک شاه سلجوقی انجام دادند و به نام وی تقویم جلالی خوانده می شود. وی علاوه بر ریاضی و نجوم، متبحر در فلسفه، تاریخ جهان، نیز بود. وی فلسفه یونان را تدریس می کرد و در سفرهای طولانی به سمرقند و بلخ و هرات و اصفهان کرد و همه جا با روشنی تمام در باب حیرت و سرگشتگی فلسفی خویش سخن میگفت دانشجویان را به ورزش جسمانی و پرورش نفس تشویق میکرد. به همین دلیل، بسیاری از صوفیان و عارفان زمان او را به خود نزدیک مییافته اند. رساله ای در کیفیت معراج، رساله دیگر درباره علوم طبیعی و کتاب های بسیار به زبان های فارسی و عربی حاصل زندگی نسبتاً طولانی اوست.
از آثار معروف فارسی منسوب به عمر خیام، رساله نوروز نامه است که با نثری ساده و شیوا، پیدایی نوروز و آداب برگزاری آن را در دربار ساسانیان بازگو نموده است. تعداد واقعی رباعیات خیام را حدود هفتاد دانسته اند.
حدود دوازده اثر از خیام در علم و فلسفه به جای مانده است. از مهمترین آنها کتاب جبر اوست که بهترین اثر در نوع خود در ریاضیات است. از دیگر آثار دیگر او می توان به رساله فی شرح ما اشکال من مصادرات اقلیدس، رساله فی ابراهین علی المسائل الجبر و المقابله (جبر خیام)، میزان الحکم رساله الکون و التکلیف، الجواب عم ثلاث مسائل اضیاء العقلی، رساله فی الوجود، رساله فی کلیه الوجود و کتاب الزیج الملکشاهی اشاره كرد.
اشعار خیام بیشتر به زبان پارسی و تازی هستند كه با مضمون شک و حیرت و توجه به مرگ و فنا و غنیمت شمردن عمر همراه است. خیام در سال 517 ه.ق در زادگاهش نیشابور چشم از جهان فرو بست و در همانجا به خاك سپرده شد.
اين چرخ فلك كه ما در او حيرانيم // فانوس خيال از او مثالي دانيم
خورشيد چراغدان و عالم فانوس // ما چون صوريم كاندراو حيرانيم