چه روزگار غریبی است، جایی که دغدغه و مشغلههای روزمره یک خانواده به گرانی مفقود شدن عزیزترین عضو آن تمام میشود، حالا بابا و مامان زهرای هفتساله غصه دختر شیرینزبان و عزیزشان را هم بر غصههای مشکلات زندگی روزمره اضافه میبینند.
گویا دیگر باید عادت کنند به تنهایی، شاید دیگر نه از خندههای کودکانه زهرا خبری باشد و نه از شیرینزبانیهای او برای پدر و مادرش.
شاید دیگر خانه آنها سوت و کور شود و از زهرا فقط قاب و عکسش روی دیوار در گوشهای از اتاق بماند و خاطراتش در گوشهگوشه آن خانه غمبار.
آری، شاید کسی حتی فکرش را هم نکند که یک سهلانگاری ساده و البته بازیگوشی کودکانه منجر شود به اینکه خانهای از فراق فرزند ویران شود بر سر پدر و مادر.
حالا چهکسی میداند که زهرا به کجای آن جنگل وسیع پناه برده است؟ اصلاً چهبلایی بر سر دخترک نازدانه بابا رضا (پدر زهرا) آمده است؟
حتماً پدر زهرا دلواپس این است؛ آیا دوباره جمله «بابا رضا» را از زبان «زهرا کوچولو» خواهد شنید یا خیر؟ هرچه هست به آن روز نفرینشده برای این خانواده برمیگردد.
همهچیز از آن تفریح لعنتی شروع شد! سرنخهایی که بینتیجه ماند
مدیرکل دفتر مدیریت بحران استانداری سمنان در تشریح نحوه وقوع این حادثه و مفقود شدن دختربچه هفتساله کالپوشی میگوید: بر اساس گفتههای خانواده زهرا، ظاهراً دختربچه هفتساله این خانواده حوالی ظهر روز جمعه سیام اردیبهشت در جریان یک تفریح ساده خانوادگی در حوالی جنگل دشتشاد از محل اتراق جدا شد.
کمال طاهریان با اشاره به کمتوجهی خانواده زهرا نسبت به نبودن کودک هفتساله در جمع خانوادگی میافزاید: خانواده زهرا حدود ساعت ۶ عصر موضوع را به نیروهای امدادی هلال احمر اطلاع دادند و شاید اگر زودتر خبر مفقودی به تیمهای امدادی میرسید زهرا تا کنون پیدا شده بود.
وی در پاسخ به پرسش خبرنگار مبنی بر چگونگی سرنخهای بهدستآمده از زهرا در جریان عملیات نفسگیر جستوجو عنوان میکند که «شواهد حاکی از این است که یک خانواده بومی از یکی از روستاهای همان اطراف زهرا را که گویا گریهکنان کنار جاده در جنگل دشتشاد در حرکت بود مشاهده میکنند و علت گریه و «اسم و فامیل» زهرا را از وی جویا میشوند. زهرا هم (شاید بهدلیل علاقهای که به پدرش رضا داشته) خود را «زهرا رضایی» معرفی و گمکردن خانوادهاش را علت گریه خود عنوان میکند».
مدیرکل دفتر مدیریت بحران استانداری سمنان با اشاره به اینکه بر اساس اظهارات این خانواده، زهرا سوار بر خودروی سواری آنان میشود تا بلکه به پدر و مادر و خواهرش برسد اضافه میکند که «کمسنوسالی و عدم دقت کافی زهرا سبب میشود کودک هفتساله نه در محل اتراق پدر و مادر، بلکه در جایی شبیه به آن پیاده شود و اعلام کند که خانوادهاش نزدیکی همان محل اتراق کردهاند.
طاهریان با اشاره به اینکه بر اساس شواهد زهرا بهطرف عمق جنگل از جاده حرکت کرده است تصریح میکند: «این موضوع میتوانست سرنخ خوبی از زهرا برای امدادگران باشد؛ البته اگر آن خانواده بومی کمی نسبت به زهرا حساستر میبودند و بیشتر به اظهارات دختربچه هفتساله حساسیت نشان میدادند، بنابراین این سرنخ برای پیداکردن زهرا بینتیجه ماند.»
کشِ مویی که مال زهرا نبود
مدیرکل دفتر مدیریت بحران استانداری سمنان با اشاره به پیداشدن یک عدد کشِ مو در جریان گشتن نیروهای امدادی برای پیدا کردن زهرا تصریح میکند که بر اساس اظهارات پدر زهرا، این کشِ مو متعلق به کودک هفتساله مفقودشده نبوده است.
هرچه هست؛ امید هم هست...
مدیرکل دفتر مدیریت بحران استانداری سمنان با بیان اینکه در بیش از چهار روز اخیر بعد از گمشدن زهرا، روزانه بهاستعداد ۲۰۰ نفر با استفاده از همه ظرفیتهای موجود اعم از نیروهای آموزشدیده امدادی، نیروهای بومی و محلی و بهرهگیری از تجهیزات و امکانات روز مانند پهپادهای جستوجو و سگهای زندهیاب برای پیدا کردن زهرا تلاش کردهاند؛ اما تا این ساعت همه تلاشها بینتیجه مانده است، تأکید میکند: همچنان جستوجوها برای یافتن زهرای هفتساله یا حداقل اثری از وی ادامه دارد.
طاهریان با ابراز اینکه تمام منطقه جنگلی دشتشاد از محل مفقود شدن زهرا با عمق شعاع بالا از سوی نیروهای امدادی و بومی تفتیش و بررسی شده است؛ اما همه تلاشها تا کنون بینتیجه مانده است تصریح میکند: کنار همه این تلاشهای بینتیجه همچنان امید داریم زهرا را در ساعات و روزهای آتی پیدا کنیم.
وی اضافه کرد: کنار نیروهای امدادی، پلیس نیز با فرض ربوده شدن زهرا اقدامات و بررسیهای خود را آغاز کرده است.
مدیرکل دفتر مدیریت بحران استانداری سمنان با تأکید بر لزوم همراهی مردم برای پیدا کردن زهرا از مردم خواست در صورت دیدن این کودک یا نشانهای از وی در اسرع وقت با استانداری سمنان و یا پلیس ۱۱۰ و یا شماره ۱۱۲ مرکز هلالاحمر تماس بگیرند.