رئیسکل بانک مرکزی در نشست هماندیشی «عفاف و حجاب» همانقدر عجیب است که حضور رئیس ستاد امر به معروف و نهی از منکر در نشست «کمیته بال»؛ با این تفاوت که رئیسکل بانک مرکزی در نشست هماندیشی عفاف و حجاب شرکت کرده، اما رئیس ستاد امر به معروف و نهی از منکر در نشست «کمیته بال» حضور نیافته است. وظیفه و ماموریت اصلی رئیس کل بانک مرکزی مهار و کاهش تورم است. ماموریتی سخت و پرتلاش که لازم است او و تیم اقتصادی دولت تمام هم و غم خود را برای به سرانجام رساندن آن انجام دهند. با این حال رئیس کل بانک مرکزی برای آنکه توضیح دهد چرا در ماموریت کاهش تورم ناموفق بوده، در مراسم دیگری حاضر شده است که به همت ستاد امر به معروف و نهی از منکر برگزار شده بود. موضوع نشست، «عفاف و حجاب» بود و رئیسکل بانک مرکزی ایران در این نشست گفت: «ما در بانک مرکزی و شبکه بانکی کشور وظیفه خود میدانیم که در این زمینه (حجاب و عفاف) با جدیت گام برداریم».
چرا این نشست پر حاشیه شد؟
ساعاتی پس از برگزاری این نشست، ناظران اقتصادی و اجتماعی در سایتها و شبکههای اجتماعی به نقد این اظهارات و حضور رئیسکل بانک مرکزی و اظهارنظرهای او درباره پوشش خانمها پرداختند. افرادی بودند که خارج از ارزشگذاری سخنان آقای صالحآبادی یا بخشنامه بانک مرکزی به مأموریتهای اصلی این نهاد اشاره کردند و شاید منظورشان این بود؛ در شرایطی که نقدینگی رشد ۴۰ درصدی و تورم چشمانداز نگرانکنندهای دارد، رئیسکل بانک مرکزی درباره هیچ چیز دیگری نباید سخن بگوید. محمد طاهری روزنامهنگار اقتصادی نوشت: «روزی چهار هزار میلیارد تومان به نقدینگی کشور افزوده میشود، اقتصاد ایران در آستانه انفجار است، صدای پای ابرتورم میآید، کارخانه چاپ پول سه شیفته کار میکند، اما صدای این مرد درنمیآید. مرد؛ تو مسوول حفظ ارزش پول کشورت هستی نه مو و مانتو زنان.» صحیح یا ناصحیح بودن سیاستهایی که درباره پوشش مردم گرفته شده در صلاحیت این گزارش نیست. اما موضوع این است که اصولا هر مسألهای خارج از موضوع تورم به رئیسکل بانک مرکزی ربطی ندارد و نه او باید به حضور در چنین نشستهایی پاسخ مثبت بدهد و نه دیگران از او انتظار داشته باشند که در چنین برنامههایی حضور یابد. در این زمینه موضوع دیگری نیز مطرح است اینکه دعوت کنندگان با قواعد سیاستگذاری پولی آشنایی ندارند، اما دعوت شونده که با دو قاعده «انتظارات» و «حسن شهرت سیاستگذار» آشنایی دارد چرا در چنین نشستی حضور پیدا کرده است؟ بر اساس قانون، بانک مرکزی مسئول تنظیم و اجرای سیاست پولی و اعتباری براساس سیاست کلی اقتصادی کشور است. هدف این بانک حفظ ارزش پول، موازنه پرداختها، تسهیل مبادلات بازرگانی و کمک به رشد اقتصادی کشور است. البته طبق قانون پولی و بانکی، مهمترین وظیفه بانک مرکزی حفظ ارزش پول داخلی یا کنترل تورم است. پس رصد پوشش خانمها و آقایان هیچ ربطی به بانک مرکزی ندارد و رئیسکل نباید در این زمینه اظهارنظر کند.
بایدهای بانک مرکزی
متغیرهای اقتصادی دو دستهاند؛ دسته اول متغیرهای مرتبط با بخش واقعی اقتصاد هستند که شامل «تولید»، «سرمایهگذاری»، «مصرف»، «تجارت خارجی» و... میشوند. خروجی عملکرد این بخش اقتصاد، رشد اقتصادی است که معمولا وزرایی که متصدی تولید کشور هستند، وظیفه دارند این شاخص را به تحرک مثبت وادارند. دسته دوم متغیرهای اسمی هستند که متغیرهایی نظیر تورم، نقدینگی، نرخ ارز و موارد مشابه را شامل میشوند. شاخصترین متغیر این گروه، تورم است که رئیسکل بانک مرکزی وظیفه دارد، نوسان آن را زیر نظر گیرد. در اقتصادی که به درستی کار کند، متغیرهای «تولید»، «سرمایهگذاری»، «مصرف»، «تجارت خارجی» و... همواره در حال رشد هستند، اما متغیرهای دسته دوم هر چه آرامتر و کمنوسانتر حرکت کنند، اقتصاد کلان باثباتتری خواهیم داشت. در یک دهه گذشته سرگروه بخش واقعی اقتصاد ایران متوقف شده یعنی اقتصاد ایران تقریبا رشدی نکرده و رشد سرمایهگذاری هم منفی شده است. در مقابل، متغیرهای دسته دوم مثل تورم، نقدینگی و نرخ ارز جنبوجوش بسیار زیادی را تجربه کردهاند. وضعیت موجود و آینده اقتصاد ایران به میزان قابل توجهی به سرنوشت متغیرهای تورم، نقدینگی و نرخ ارز دسته دوم وابستگی پیدا کرده است. توصیه علم اقتصاد با محوریت متغیرهای اول هر چه آرامتر نگه داشتن متغیرهای دسته دوم است. یعنی اگر نقدینگی، تورم و نرخ ارز آرامتر باشند و تغییرات کمتری داشته باشند، ثبات اقتصادی حاصل میشود. اقتصاد ایران درست برعکس حرکت میکند؛ درحالی که باید اقتصاد رشد کند و سرمایهگذاری افزون شود، نقدینگی زیاد میشود و تورم رشد میکند. این عملکرد بانک مرکزی در شرایط حساس فعلی است. (مسعود نیلی/تجارت فردا)، اما آیا بانک مرکزی ایران در چند ماه گذشته که سکان در دست علی صالحآبادی بوده به درستی سیاستگذاری کرده است؟ در ماههای اخیر که تورم در خیلی از کشورهای جهان افزایش پیدا کرده، بانکهای مرکزی دست به کار شدهاند تا از طریق ابزارهایی که در اختیار دارند، تورم را کاهش دهند. در ایران، اما سیاستگذار پولی هیچ تغییری در سیاستها و ابزارها ایجاد نکرده و به عبارتی منفعل عمل کرده است. رئیسکل بانک مرکزی مدتهاست درباره متغیرهای اقتصاد ایران روزه سکوت گرفته و انگار از حفظ وضع موجود خوشحال است.
لطمه به اعتبار رئیس کل بانک مرکزی
در اقتصاد قاعدهای به نام «حسن شهرت سیاستمداران» مطرح است که میگوید؛ سیاستمدار به هر صفتی که شهرت داشته باشد، انتظارات جامعه حول آن شکل خواهد گرفت. فعالان اقتصادی به تجربه آموختهاند که هر سیاستمداری سکان قدرت را در دست گیرد، اقتصاد و جامعه را به سمت ترجیحات خود میبرد. اغلب گرایشها و ترجیحات سیاستمداران جایی ثبت نشده، اما گفتارها، رفتارها، ترجیحات و منشهای سیاستمداران در ذهنیت مردم ذخیره شده و شهرت آنهاست که انتظارات آینده جامعه را شکل میدهد.
نتیجهگیری
شهرت و اعتبار بانک مرکزی به همان اندازه که از طریق ارتباط آن با دولت تعیین میشود به توانایی رئیسکل در مدیریت افکار عمومی و انتظارات آحاد اقتصادی ربط پیدا میکند. هر چه وجاهت رئیسکل بانک مرکزی نزد افکار عمومی بیشتر باشد و مردم او را به اصولگرایی (نه به معنای سیاسی آن) و انجام کارهای درست بشناسند، دست او در مدیریت شوکها و بحرانهای مالی و رکود اقتصادی پرتر خواهد بود. مدیران سیاسی باید بدانند کشاندن پای مدیران اقتصادی به چالشهای غیراقتصادی برای کل کشور هزینه سنگینی دارد. ما نیاز به مدیرانی داریم که متوجه ماموریت اصلی خود باشند و گرفتار مسائل و حواشی روز کشور نشوند. رئیس کل بانک مرکزی نیز باید توجه داشته باشد ماموریت اصلی او مهار تورم و جلوگیری از خلق تورم است. امری که این روزها کشور به آن شدیدا نیاز دارد. به همین دلیل وی باید نهتنها از بیان سخنانی که ماموریت وی را به حاشیه میبرد اجتناب کند، بلکه باید توجه کند با مهار تورم امیدآفرینی در کشور بیش از گذشته شود.