هدف اصلی سفر احمدی‌نژاد به آمریکا چیست؟

آفتاب‌‌نیوز : آفتاب: معاون اسبق وزیر امور خارجه گفت: «اگر کاهش تنش و سطح مخاصمات در روابط ایران با امریکا، انگیزه سفر رئیس جمهور به آمریکا باشد، می‌توان درباره اثربخشی این سفر تامل کرد».

مرتضی بانک در گفتگو با خبرنگار سیاست خارجی آفتاب، درباره سفر رئیس جمهور به نیویورک گفت: «سفر آقای احمدی‌نژاد به نیویورک را براساس 4 هدف عمده می‌توان مورد بررسی قرار داد».
 
وی در تشریح هدف اول احتمالی سفر محمود احمدی‌نژاد به نیویورک اظهار داشت: «حضور در یک مجمع بین‌المللی و بیان آخرین مواضع جمهوری اسلامی ایران در مسائل مهم سیاست خارجی، ملاقات با مقامات و رؤسای کشورهای دیگر، و تاثیرگذاری بر افکار عمومی جهانیان را می‌توان اولین هدف احتمالی این سفر دانست».
 
بانک، برقراری ارتباط و تحت تاثیر قررا دادن افکار عمومی مردم آمریکا و جریانات سیاسی داخلی این کشور و نیز تلاش برای تاثیرگذاری بر آرای ایرانیان خارج از کشور، بخصوص ایرانیان مقیم امریکا را دومین و سومین انگیزه احتمالی رئیس جمهور ایران به آمریکا دانست.

عضو شورای مرکزی حزب اعتدال و توسعه در ادامه اظهار داشت: «هدف چهارم احتمالی از این سفر که به‌نظر می‌رسد باید اصلی‌ترین انگیزه از انجام این سفر تلقی شود- که البته این هدف با ابهام جدی نیز روبرو است- کاهش تنش و از بین بردن یخ مابین روابط جمهوری اسلامی و آمریکا است».

معاون اسبق وزارت امورخارجه سپس با توجه به اهداف احتمالی ذکر شده، به تحلیل هریک از انگیزه‌های مورد تصور برای این سفر پرداخت و گفت: «طبیعتاً یکی از برنامه‌های هدف اول، اعلام مواضع در مورد مهمترین مسائل سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران از جمله موضوع هسته‌ای و مسائل عراق، افغانستان و خاورمیانه است، اما دراین زمینه مواضع جمهوری اسلامی ایران همواره توسط مقامات و مسئولین کشور مطرح گردیده و بارها مورد تاکید قرار گرفته است و طرح جدیدی در این زمینه‌ها، قابل بحث و ارائه نیست که نیاز به حضور مجدد در سازمان ملل باشد. لذا در این زمینه نمی‌توان دستاوردی برای این سفر متصور بود».

وی افزود: «از اقدامات دیگری که در راستای هدف اول قابل انجام است، ملاقات با مقامات و رؤسای کشورهای دیگر خواهد بود که البته در این زمینه هم، همواره عمده دیدارها با مسئولین کشورهای آفریقایی و برخی کشورهای آسیایی و آمریکای لاتین انجام می‌شود و ملاقات و مذاکره با کشورهای کشورهای غربی یا برخی کشورهای تاثیر گذار، قابل تصور نیست. بر این اساس، در این حوزه نیز حصول دستاورد قابل توجهی، پیش‌بینی نمی‌شود».

بانک ادامه داد: «از برنامه‌های دیگر برای حصول هدف اول، تاثیرگذاری بر افکار عمومی جهانیان از پایگاه مجمعی بین‌المللی، چون سازمان ملل است، که در این زمینه هم با توجه به گستره سپهر تبلیغاتی که کلاً در اختیار رسانه‌های آمریکایی و صهیونیستی قرار دارد، امید چندانی برای تاثیرگذاری بر افکار عمومی جهان نخواهیم داشت».

معاون اسبق وزارت امور خارجه در مورد شرایط تحقق هدف احتمالی دوم، یعنی تحت تاثیر قرار دادن افکار عمومی درون امریکا گفت: «تاثیرگذاری بر افکار عمومی مردم امریکا و جریانات سیاسی حاکم بر این کشور بدلیل گسترده تبلیغاتی وسیع رسانه‌های آمریکایی و با توجه به اینکه هر دو جناح جمهوری‌خواه و دموکرات آمریکا، دارای مواضعی یکسان در قبال جمهوری اسلامی ایران و بخصوص در زمینه پرونده هسته‌ای ایران و مسائل عراق می‌باشند، بسیار مشکل است و با روش‌های به‌کار گرفته شده در دولت فعلی، کمتر می‌توان به توفیق جدی در این زمینه امیدوار بود».

این کارشناس مسائل بین‌المللی تصریح کرد: «شرایط داخلی امریکا اکنون به نحوی است که حتی «اوباما» نیز طی مصاحبه‌های خود همانند «مک کین» به مطرح بودن گزینه نظامی علیه ایران اشاره می‌کند. عمده سناتورهای دو جناح رقیب و حتی سیاستمداران مستقل آمریکایی مواضعی یکسان در برابر ایران داشته و دارند و از این رو در این بخش نیز نمی‌توان توفیقی برای این سفر متصور بود».

مرتضی بانک در مورد میزان تاثیرگذاری سفر آقای احمدی‌نژاد با هدف جذب ایرانیان خارج از کشور نیز تاکید داشت: «تا وقتی که در داخل، برنامه منسجم و مشخصی برای جذب ایرانیان خارج از کشور نداشته باشیم، با دادن وعده‌های بدون پشتوانه اجرایی، ایجاد ارتباط عاطفی و درخواست برای بازگشت به کشور، در استفاده از پتانسیل ایرانیان مقیم خارج، توفیق چندانی نخواهیم داشت».

وی اضافه کرد: «تا وقتی که برخی ایرانیان که حتی با توصیه مسئولان، از خارج به ایران می‌آیند، بعد از ورود به کشور با مشکلات متعدد و گیر و بندهای فراوان روبرو بشوند، نمی‌توان امیدی زیادی داشت که بتوان از این سفر برای تامین این هدف بهره برداری نمود». 

معاون اسبق وزارت خارجه ادامه داد: «صرفا اگر سومین سفر احمدی‌نژاد به نیویورک، با هدف بهبود شرایط در روابط ایران و آمریکا صورت گیرد می‌توان در مورد اثربخشی این سفر تامل کرد».

وی گفت: «اگر انجام این سفر موجب کاهش تنش‌ و کاهش سطح مخاصمات مابین کشورمان با ایالات متحده شود، می‌توان گفت این سفر قابل توجیه است».

وی گفت: «به نظر می‌رسد، اخیراً چراغ سبزهای متنوعی بین دو طرف در این زمینه رد و بدل شده باشد. اظهارات مشائی در مورد دوستی مردم ایران با امریکا و رژیم اشغالگر قدس و حضور وی در هیات همراه رئیس جمهور در این سفر، سفرهای پی‌درپی هوشنگ امیراحمدی به ایران و امریکا و ملاقات با مقامات ایرانی و رد و بدل نمودن پیام‌های دو طرف، موضوع سفر «دیک چنی» و مذاکره هیاتی از ایران با وی در ایتالیا- که البته تکذیب شد- و درخواست 5 وزیر خارجه اسبق امریکا برای مذاکره با ایران و بسیاری عوامل دیگر، از جمله خرید میزان متنابهی گندم از آمریکا، مجموعاً زمینه‌هایی را فراهم نموده است که هر تحلیل‌گری به این سمت سوق یابد که احمدی‌نژاد به دنبال بهبود شرایط در روابط ایران و امریکا دست به این سفر زده است». 

این کارشناس مسائل بین‌المللی در پایان خاطرنشان کرد: «البته اگر تغییر در شرایط روابط با آمریکا، براساس تصمیم نظام اتخاذ شده باشد، امید به کاهش تنش‌ها بین ایران و آمریکا از این سفر متصور است وگرنه نمی‌توان در مورد این هدف نیز چشم‌اندازی را در نظر داشت».