کد خبر: ۸۰۹۸۶۴
تاریخ انتشار : ۰۱ آذر ۱۴۰۱ - ۲۲:۴۴

آقای کی‌روش، با دو مهاجم بازی کن!

«کی‌روش ترکیب مناسبی برای بازی با انگلیس انتخاب نکرده بود. پرهیز از این اشتباه، کنارگذاشتن حسینی، وداع با بازی دفاعی و بازی‌کردن با دو مهاجم، شاید ما را از گردنۀ خطرناک ولز عبور دهد.»
آقای کی‌روش، با دو مهاجم بازی کن!
آفتاب‌‌نیوز :

«شکست تیم ملی فوتبال ایران مقابل انگلیس غیرمنتظره نبود ولی باختن با شش گل، عجیب بود. ما شانس چندانی حتی برای تساوی با انگلیس نداشتیم. ولی چرا؟

اول اینکه انگلیس نایب قهرمان اروپا بود و با قاطعیت هم به جام جهانی صعود کرده بود و تیمی است که حقیقتا کیفیت بالایی دارد. ما در جام ۲۰۱۸ هم با پرتغال و اسپانیا هم‌گروه بودیم که پرتغال قهرمان اروپا هم بود ولی هر دو تیم ضعیف‌تر از نام‌شان بودند و در یک‌هشتم نهایی حذف شدند. پرتغال از پس اروگوئه برنیامد و اسپانیا از پس روسیه.

در واقع در جام ۲۰۱۸ در پایان مرحلۀ یک‌هشتم نهایی معلوم شد که اسپانیا و پرتغال در شرایطی عالی قرار نداشتند. نه صرفا به دلیل حذف شدن در یک‌هشتم نهایی، بلکه به دلیل کیفیت بازی‌شان مقابل روسیه و اروگوئه. بعید است این انگلیس چنان وضعی داشته باشد بلکه شواهد و قراین نشان می‌دهد انگلیس حتی اگر مدعی اصلی قهرمانی نباشد، با کمی شانس ممکن است به فینال جام ۲۰۲۲ هم برسد.

دوم اینکه، کارلوس کی‌روش دو دوره با تیم ایران در جام جهانی نمایش دفاعی فوق‌العاده‌ای داشته و طبیعی است که الان دستش برای مربیان حریف رو شده باشد و تیمش دیگر نتواند مثل سابق دفاع کند. دست هر مربی‌یی دیر یا زود برای رقبا رو می‌شود. در چند سال اخیر ژوزه مورینیو و دیگو سیمئونه هم چنین وضعی پیدا کرده‌اند و پادزهر تاکتیک‌های دفاعی‌شان در فوتبال اروپا پیدا شد و دیگر نمی‌توانند مثل قبل موفق باشند. یوآخیم لو و حتی گواردیولا هم طی سالیان اخیر هر یک به نحوی گرفتار این مشکل بوده‌اند. البته وضع لو بدتر از پپ بوده.

سوم اینکه، کی‌روش فرصت چندانی برای راست و ریس کردن تیمش نداشت. او در مهلتی کوتاه و ناکافی، می‌خواست از تیمی که حدود سه سال به بازی تهاجمی عادت کرده بود، دوباره تیمی به شدت دفاعی بسازد و بدیهی بود که شانس چندانی ندارد.

چهارم، شرایط روحی و فقدان تمرکز بازیکنان تیم ملی بود. کتمان نمی‌توان کرد که بخش قابل توجهی از مردم ایران با تیم ملی همراه نیستند و طی یک ماه و به ویژه یکی دو هفتۀ اخیر، هر طور که توانسته‌اند، به بازیکنان تیم ملی تاخته‌اند ... نباختن به غولی مثل انگلیس در چنین شرایطی، کار آسانی نیست. با این حال شکست ۶ بر ۲ را نباید بیش از حد بزرگ کنیم. باخت با اختلاف چهار گل مقابل نایب قهرمان اروپا، بهتر از باخت با اختلاف سه گل مقابل پرو در جام جهانی ۱۹۷۸ است.

کی‌روش مربی تیم ملی شده بود که مقابل انگلستان و آمریکا خوب بازی کنیم اما الان شکستی مفتضحانه را در برابر انگلیس تجربه کرده‌ایم و آب از سرمان گذشته است! دو اتفاق دیگر هم افتاده است: تیم کی‌روش برای اولین بار در جام جهانی گلباران شده، بازیکنان تیم ملی هم با این باخت بد، از زیر فشار خارج شده‌اند؛ چون در بازی‌های بعدی اگر هم ببازیم، بدتر از این نخواهیم باخت!

به هر حال به نظر می‌رسد این باخت سنگین می‌تواند نوعی آسودگی و رهایی از زیر فشارهای سنگین دو هفتۀ اخیر را در پی داشته باشد. بویژه اینکه شاگردان کی‌روش موفق شدند در این بازی دو گل بزنند و اگر کمی زودتر وارد فاز تهاجمی می‌شدند و کمی بیشتر دقت می‌کردند، زدن گل سوم هم چندان دور از دسترس نبود.

کی‌روش کمتر از چهار روز فرصت دارد تیمش را به لحاظ روحی جمع و جور کند. ولی کار مهم‌تر، تجدید نظر خودش در سیستم و تاکتیک تیم ملی ایران است. این تیم طی چهار روز آینده غنای دفاعی چهار سال قبل را پیدا نمی‌کند. از سوی دیگر، تعداد بازیکنان هجومی‌اش بیشتر از دو دورۀ قبلی است. غنای هجومی بازیکنانی مثل طارمی و سردار آزمون هم به مراتب بیشتر از چهار سال قبل شده. بنابراین کی‌روش باید تیمش را با دو مهاجم روانۀ میدان کند. برای گل زدن خلق فرصت گل لازم است. با نمایشی سراسر دفاعی، شانس چندانی برای خلق فرصت گل کافی وجود ندارد. اگر کی‌روش در برابر ولز هم به قصد دفاع کردن و استفاده از ضد حمله‌های احتمالی، تیمش را روانۀ میدان کند، به احتمال بسیار زیاد باید فاتحۀ این تیم را بخوانیم. با این شیوه، بعید است که ولز را ببریم.

کی‌روش باید یک هافبک کم کند و یک مهاجم اضافه کند. سردار آزمون و طارمی باید از آغاز بازی در خط حملۀ ایران باشند. طارمی به تنهایی، برای پیروزی کافی نیست حتی اگر خوب گل بزند. سردار آزمون در اوج آمادگی‌اش است و ایران با طارمی و آزمون قاعدتا قدرت بیشتری برای در هم ریختن دفاع ولز و کسب فرصت گلزنی دارد.

اگر کی‌روش تیمش را در بازی بعدی هم با یک مهاجم روانۀ زمین کند، در واقع ثابت می‌کند از انعطاف تاکتیکی لازم برای عبور از بحران برخوردار نیست. هدف پیروزی است نه چسبیدن به یک سبک و تاکتیک خاص.

تیم کی‌روش توان چندانی برای حمله کردن ندارد؛ چون اساسا ساختارش با این هدف شکل نگرفته است. تیم او در دو جام جهانی قبل، خوب دفاع می‌کرد و ضد حمله می‌زد. حمله نمی‌کرد.

تمام موقعیت‌های گلزنی ایران در دو جام قبلی، تقریبا محصول ضد حملات تیم ملی بودند. مثلا موقعیتی که نصیب دژاگه شد در برابر آرژانتین. یا موقعیتی که نصیب طارمی شد در برابر اسپانیا. شاید فرصت از دست رفتۀ طارمی در برابر پرتغال، تنها فرصت گلی بود که در دو جام جهانی قبلی در اثر "حمله کردن" نصیب تیم ملی ایران شد.

تفاوت تیم فعلی ایران با تیم‌ ایران در دو جام ۲۰۱۴ و ۲۰۱۸ این است که این تیم کیفیت دفاعی بالایی ندارد. اگر هم چنین کیفیتی داشت، بعید بود سبک بازی کی‌روش به پیروزی مقابل ولز منتهی شود.

وقتی اکثر دقایق بازی را دفاع کنی و در طول نود دقیقه دو سه بار ضد حمله بزنی، بعید است پیروز شوی. حداکثر مساوی می‌کنی. همیشه مدافع حریف گل‌به‌خودی نمی‌زند! تنها پیروزی کی‌روش با تیم ایران در جام جهانی با این سبک بازی، پیروزی مقابل مراکش بوده که با گل‌به‌خودی مدافع حریف رقم خورد.

اگر کی‌روش فکری به حال این مشکل نکند، یعنی تیمش را با دو مهاجم به زمین نفرستد و گلزنی را از راه "حمله" (و نه ضد حمله) دنبال نکند، هر چقدر هم طی سه چهار روز آینده تیمش را شارژ روحی کند، یا حتی غنای دفاعی تیمش را افزایش دهد، بسیار بعید است از پس ولز برآییم و راه صعود به مرحلۀ یک‌هشتم نهایی را تا حدی هموار کنیم.

کی‌روش چهار سال قبل در دو بازی اول یک برد در برابر مراکش و یک باختِ آبرومندانه مقابل اسپانیا بدست آورد و در بازی با پرتغال بیشتر به نباختن فکر می‌کرد. ولی الان با شکستی مفتضحانه شروع کرده و بعید است گزینۀ "حذف آبرومندانه" پیش روی او باشد. بنابراین باید به صعود فکر کند زیرا تیم او فقط در صورت صعود از این گروه می‌تواند شکست با شش گل را فراموش کرد. صعود از این گروه نیز در گرو ارائۀ فوتبالی مبتنی بر حمله کردن است.

چنین فوتبالی لزوما فوتبالی تماماً هجومی نیست ولی راه گلزنی را در حمله کردن می‌جوید نه در ضد حملات برآمده از یک بازی به شدت دفاعی. هر تیمی در یک بازی فوتبال، ناچار است تعداد حملات معقول و نرمالی داشته باشد. تعداد حملات تیم کی‌روش روی دروازۀ حریف، بسیار کمتر از یک نمایش نرمال فوتبال است.

تیم ایران از توان لازم برای ارائۀ یک بازی نرمال برخوردار است و برای این کار به دو مهاجم نیاز دارد. هر دو مهاجمش نیز فورواردهای بسیار خوبی در تاریخ فوتبال ایران هستند. بنابراین دلیلی ندارد که سردار آزمون فقط پانزده دقیقه در زمین بازی کند. او از ابتدا باید در پیشانی تیم در کنار طارمی باشد.

بازی با دو مهاجم و بیرون آمدن از لاک دفاعی، تنها راه پیروزی بر ولز است. و نهایتا، اگر بیرانوند به بازی بعدی نرسد، کی‌روش نباید حسینی را دوباره در دروازۀ تیم ملی قرار دهد. حسینی نشان داد از روحیۀ لازم برای بازی در جام جهانی برخوردار نیست. گلری که در بازی اول شش گل دریافت کرده، در بازی دوم نباید بازی کند. در صورت غیبت بیرانوند، کی‌روش ناچار است از عابدزاده یا پیام نیازمند در برابر ولز استفاده کند. امیر عابدزاده اگرچه فیزیک مطلوبی ندارد ولی جسور و چالاک است و تجربۀ بین‌المللی بیشتری هم نسبت به حسینی و نیازمند دارد.

کی‌روش ترکیب مناسبی برای بازی با انگلیس انتخاب نکرده بود. پرهیز از این اشتباه، کنار گذاشتن حسینی، وداع با بازی دفاعی و بازی‌کردن با دو مهاجم، شاید ما را از گردنۀ خطرناک ولز عبور دهد.»

بازدید از صفحه اول
ارسال به دوستان
نسخه چاپی
ذخیره
عضویت در خبرنامه
نظر شما
پرطرفدار ترین عناوین