«همین دیروز رئیس پژوهشکده غدد و متابولیسم دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی اعلام کرد هشت میلیون ایرانی دچار اضافهوزن و چاقی هستند. هر چند این داده او مبتنی بر یک تعریف رسمی از میزان چاقی است اما آنچه باعث نگرانی است نه تعداد هشت میلیونی افراد مبتلا به اضافهوزن که پنجبرابرشدن تعداد چاقها در ایران است!
این یکی داده را دکتر رضا ملکزاده با استناد به نتایج مطالعه جهانی «میزان شیوع و عواقب اضافهوزن و چاقی در کشورهای مختلف» منشر کرده است؛ پژوهشی که رئیس پژوهشکده بیماریهای گوارش و کبد منتشر کرده دادههای قابل توجه دیگری هم دارد؛ دادههایی که صحتسنجی آن چندان نیازی به مداقه در آمارهای رسمی و مطالعات سازمانهای بهداشتی ندارد و میتوان با چشمچشمکردن به فضای پیرامونی خودمان هم بهدرستی احتمالی آن پیببریم.
در این حوزه اعداد و ارقام قابل توجه دیگری هم به چشم میخورد با این توضیح بدیهی که بدانیم اضافهوزن با چاقی البته تفاوتهایی هم دارد. حالا آمار تعداد هشتمیلیونی منتشرشده را کنار بگذارید؛ چرا که با تعریفی مستند ثبت در پژوهشی که گفته شد حالا نزدیک به ۷۰ درصد جامعه ایران دچار اضافهوزن هستند! به این معنا که در حال حاضر ۷۰ درصد ایرانیان به چاقی یا اضافهوزن، (۴۷ درصد اضافه وزن و ۲۳ درصد چاقی) مبتلا هستند و ۴.۵درصد جمعیت کشور نیز چاقی مفرط (مرضی) دارند. شمار افراد چاق در ایران از سال ۱۳۵۹ تاکنون ۵.۵ برابر و تعداد افراد دارای اضافهوزن هم ۳.۵ برابر شده است.
این شتاب شگفت چاقشدن جامعه ایرانی البته که باید دلایلی هم داشته باشد، عمدهترین علت این میزان از رشد چاقی در ایران مانند بسیاری از کشورهای در حال توسعه، رژیم غذایی ناسالم، پرخوری و کمتحرکی است. برای فهم بهتر این موضوع باید بدانیم که میزان مصرف کالری روزانه ایرانیها در دو دهه گذشته از ۲۰۰۰ به ۳۰۰۰ کالری رسیده و این در حالی است که ۹۰ درصد ایرانیان (هر دو جنس) فعالیت فیزیکی کافی ندارند. سهم زنان در کمتحرکی بیشتر از مردان است. این روند نگرانکننده در ایران به گونهای است که کمتحرکی حتی در روستاها نیز به طور چشمگیری افزایش یافته است. هرچند شتاب چاقشدن ما بیشتر از دیگر افراد این کره خاکی است اما این موضوع محدود به ایران نیست و به نوعی یک فراگیری جهانی است؛ چرا که باید به افزایش سهبرابری چاقی در جهان از سال ۱۹۷۵ اشاره کرد که تاکنون حدود دو میلیارد فرد ۱۸ سال و بالاتر به اضافهوزن و چاقی مبتلا هستند که از این تعداد ۶۵۰ میلیون نفر را افراد چاق تشکیل میدهند. همچنین ۳۸ میلیون کودک زیر پنج سال و بیش از ۳۴۰ میلیون کودک و نوجوان پنج تا ۱۹ سال جهان هم به اضافهوزن و چاقی مبتلا هستند و شیوع اضافهوزن و چاقی بین کودکان و نوجوانان از چهار درصد در آن سال به ۱۸ درصد در حال حاضر رسیده است.
موقعیت ما در کنار این کشورها آن طور که در پژوهش مورد نظر منتشر شده، جایگاه مناسبی نیست. بر اساس آخرین رتبهبندی جهانی، چاقی و اضافهوزن (۲۰۱۶ - ۱۹۷۵)، رتبه جهانی چاقی مردان و زنان بزرگسال ایرانی به ترتیب ۸۷ و ۴۱ است. همچنین میزان شیوع چاقی در مردان بزرگسال ایرانی ۲۰ درصد و در زنان ایرانی ۳۴ درصد است. در حال حاضر شاهد افزایش بیش از ۲۰ درصدی شیوع «اضافهوزن» بین نوجوانان ایرانی نسبت به چهار دهه گذشته هم هستیم. رتبه اضافهوزن دختران و پسران ۱۹ سال ایرانی با صعود ۲۸ و ۲۴ پلهای از رتبه ۹۶ و ۱۰۵ به رتبههای ۶۸ و ۸۱ رسیده است. همچنین شیوع اضافهوزن در دختران از شش درصد به بیش از ۲۶ درصد و در پسران از سه به ۲۴ درصد رسیده است. در رتبهبندی جهانی چاقی هم دختران ۱۹ سال ایرانی دارای رتبه ۵۵ و پسران در رتبه ۷۴ هستند و به ترتیب ۴۳ و ۳۹ پله، وضعیت چاقی نوجوانان ایران در چهار دهه گذشته بدتر شده است. در حال حاضر میزان شیوع چاقی بین دختران نوجوان ایرانی ۹ درصد و پسران هفت درصد است که در مجموع این روند، نگرانکننده است.»