یک کارشناس مارکتینگ درباره سیاستهای نتورک مارکتینگ مبتنی بر کلاهبرداری اظهار کرد: نتورکینگ مارکتینگ یا بازاریابی شبکهای، اصطلاحی است که این روزها به جای شرکتهای هرمی استفاده میشود. پس از اینکه نام شرکتهای هرمی بدنام شد و مردم متوجه کلاهبرداری این شرکتها شدند، افراد فریبکار اصطلاح نتورک مارکتینگ را به جای شرکتهای هرمی انتخاب کردند و همچنان مشغول کلاهبرداری از مردم شدند.
وی ادامه داد: این افراد میگویند: «ما میخواهیم هر کسی ضمن اینکه مشتری است، فروشنده هم باشد و خودش به سود برسد» و به این شکل افراد را فریب میدهند.
وی در رابطه با نوع فعالیت شرکتهای نتورک مارکتینگ، خاطرنشان کرد: سیاست این شرکتها به این شکل است که در ابتدا یک جنس، محصول یا خدماتی را با قیمتی بالاتر از قیمت و ارزش واقعی آن به مشتری میفروشند. در بسیاری از مواقع، حتی مشتری به این محصول و خدمات هیچ نیازی ندارد. برای مثال، یکی از این شرکتها، با فروش کد USSD همچنان مشغول فریب دادن مردم است. در حالی که با وجود دسترسی به اینترنت، وجود اپلیکیشنها و وب سایتها، این کدها کارایی چندانی ندارند. این یک محصول منقضی شده و منسوخ شده در بازار دیجیتال مارکتینگ (بازاریابی دیجیتال) است.
این کارشناس مارکتینگ ادامه داد: اما متاسفانه این شرکتها یک سری از افراد را مانند دانشجوها، افراد رویا پرداز و جوان و یا کسانی که رویای پیشرفت سریع را در سر دارند را با سیاستهای فریبکارانه طعمه خود قرار میدهند. با هدف قرار دادن این افراد جوان که اکثرا تجربه حضور در جامعه را ندارند، محصولی مانند کد USSD را به آنها میفروشند و به عبارتی آنها را فریب میدهد. این افراد سودجو، افراد ساده را به این شکل توجیه میکنند که می گویند: «با فروش این کد به افراد دیگر، شما به ثروتی آنچنانی دست پیدا میکنید» و به بیان عباراتی مثل اینکه «با این رویه شما تا آخر سال یک مازراتی سوار میشوید»، رویاهایی را ذهن افراد زنده میکنند که این رویاها عملا قابل دستیابی نیستند.
وی با بیان اینکه این روال ادامه پیدا میکند تا فرد را به طریقی راضی به پرداخت هزینه و خرید از این شرکتها میکنند، یاد آور شد: علاوه بر این، این شرکتها ترفندهای کلاهبرداری را برای خرج کردن از جیب دیگران را به فرد عضو شده در این شبکهها آموزش میدهند.
وی افزود: افراد فریب خورده و عضو شده در این شرکتها، پولهایی (چه بسا هزینههای کلان) را با ترفندهای آموزش دیده، از دیگران میگیرند. در واقع، در این شرکتها پنلی که حتی ۵۰۰ هزار تومان هم ارزش آن نیست را به قیمت ۷ تا ۱۰ میلیون میفروشند. از طرفی، فرد فریب خورده برای اینکه پول خود را برگرداند باید چند نفر دیگر را راضی کند که این پنل را خریداری کنند و به شکلی امتیازش را به حدی برساند تا این پول به او بازگردد و به عبارتی سود این فروش را به او بدهند. هر زمان این سیستم متوقف شود، اشخاصی که آخرین خرید را انجام داده اند کاملا متضرر میشوند و افرادی که در این شبکه واسطه بودند و در شاخههای پایین تر این هرم قرار میگیرند ضررهای سنگینی را نیز متحمل میشوند.
این کارشناس مارکتینگ در پایان خاطر نشان کرد: سرکردههایی که این نوع سیستمها را راه اندازی کردهاند با کلاهبرداری از افراد، به سود بالایی میرسند، چرا که چیزی را که هیچ کاربردی ندارد و از نظر اقتصادی هیچ ارزشی ندارد را به قیمت بالایی به اشخاص فروختهاند. درحالی که افرادی که به اصطلاح شاخهها و برگهای این شبکهها هستند، سنگینترین ضررها را دچار میشوند. مشکلی که وجود دارد این است که تا جایی که من اطلاع دارم، این شرکتها در برابر قانون فعالیت خود را چنین توجیه میکنند که «محصولی به فروش میرسد و مشتری هم با رضایت خرید را انجام داده است.» به همین دلیل، از نظر قانونی آن طور که باید فعالیت این شرکتها هنوز متوقف نشده است و همچنان به کلاهبرداری خود مشغول هستند.