در حالی که تنها یک سال تا برگزاری المپیک تابستانی ۲۰۲۴ باقی است، مقامات شهری پاریس به سختی در تکاپوی آمادهسازی این رقابتها هستند.
در تاریخچه برگزاری مسابقات المپیک، افتتاحیهها همواره مراسمی نمادین بودهاند که هنر سازماندهندگان را به نمایش میگذاشتهاند؛ از رقصهای هماهنگ چند هزار نفری در المپیک پکن تا فرود نمایشی «ملکه الیزابت دوم» با چتر از هلیکوپتر در ورزشگاه المپیک لندن، لحظاتی به یادماندنی را در اذهان ایجاد کرده است.
در میان همه این مراسمها، اما افتتاحیه المپیک ۱۹۹۲ بارسلون جایگاهی خاص در خاطره بسیاری از مردم جهان دارد. جایی که برگزارکنندگان تصمیم گرفتند با یک حرکت ساده و خلاقانه، اما با ریسک بالا، مشعل رقابتها را روشن کنند: با پرتاب یک تیر آتشین از فاصله ۷۰ متری در برابر چشم میلیونها بیننده که به صورت زنده مراسم را تماشا میکردند.
نقش «آنتونیو ربولو»، عضو تیم تیراندازی پارالمپیک اسپانیا، برای اجرای این حرکت چند ثانیه بیشتر نبود، اما به فشار روانی حاصل از کار او به قدری بود که فرد همراهش، که وظیفه در اختیار گذاشتن شعله را به عهده داشت، به شکلی عصبی میلرزید.
ربولو، اما با آرامش پیکان را در کمان گذاشت و شعله را به سمت دیگ تعبیهشده در انتهای ورزشگاه پرتاب کرد. حدود ۵ ثانیه بعد مشعل عظیم روشن شد و در طول ۱۶ روز برگزاری رقابتها به سوختن ادامه داد.
این لحظه پیروزمندانه به معنی پایان موفقیتآمیز دو سال برنامهریزی و تلاش بود. حالا دیگر سرانگشتان سوخته آنتونیو ربولو میتوانستند فرصتی برای ترمیم پیدا کنند، در حالی که خود او نیز میتوانست پس از چالشی طولانی و دردناک، هم به لحاظ روحی و هم جسمی، سرانجام با خیال راحت استراحت کند.
صحنه ثبتشده هرچند دراماتیک بود، خود پرتاب، اما برای یک کماندار نظیر ربولو چندان دشوار نبود.
او که در ۸ ماهگی به فلج اطفال مبتلا شده بود، در ۲۲ سالگی به ورزش تیراندازی رو آورد، زیرا میخواست در ورزشی شرکت کند که معلولیتش مانعی برای انجام آن نباشد. ربولو در ۱۵ سالی که به این ورزش میپرداخت مدالهای نقره و برنز را در مسابقات پارالمپیک به دست آورده بود و شخصی شناختهشده در رشته خود به شمار میرفت. در این زمان بود که سازماندهندگان المپیک ۱۹۹۲ بارسلون با او تماس گرفتند.
اگرچه به نظر آشکار میرسید که آنتونیو ربولو از نظر بدنی و فنی توانایی انجام چنین کاری را دارد، با این حال سازماندهندگان نگران بودند که آیا او میتواند از نظر روانی فشار آن لحظات را تحمل کند یا نه. چرا که انجام یک اشتباه نیز غیرقابل تصور بود.
مراحل تست کمانداران برای انتخاب فرد برتر از دو سال قبل از مراسم و در سال ۱۹۹۰ شروع شد. برگزار کنندگان برای اطمینان از توانایی روحی شرکتکنندگان جهت انجام این وظیفه دستور دادند تا همه نامزدها مورد معاینات روانی قرار گیرند.
از حدود ۲۰۰ نفر که در آزمون شرکت کرده بودند، آنتونیو ربولو بیشترین احتمال موفقیت را داشت، با این حال برگزارکنندگان برای انتخاب او مصمم نبودند.
یکی از دلایل این بود که او اهل مادرید به شمار میرفت، در حالی که مسابقات در بارسلونا پایتخت منطقه کاتالونیا برگزار میشد و سازماندهندگان ترجیح میدادند یک کماندار کاتالونیایی را پیدا کنند تا نقش اصلی را در مراسم افتتاحیه ایفا کند. آقای ربولو در این باره میگوید: «من خار چشم آنها بودم.»
حتی پس از اینکه او در نوامبر ۱۹۹۱ به عنوان فرد اصلی انتخاب شد، سازماندهندگان کمانداران دیگر را به ورزشگاه دعوت میکردند تا او را در حین تمرین، وقتی که هر هفته از مادرید به بارسلون پرواز میکرد، تماشا کنند.
در نهایت سازماندهندگان از او خواستند تا تکنیک منحصر به فرد پرتاب خود را، که در سال ۱۹۸۸ از یک شکارچی در سانتا باربارا آموخته بود، به سایر کمانداران آموزش دهد. ربولو گفت: «من کمان را رها کردم، به فرودگاه رفتم و به مادرید برگشتم.»
یک هفته بعد، اما برگزارکنندگان که نتوانسته بودند تیرانداز دیگری را به عنوان یک جایگزین قابلاعتماد پیدا کنند، از او خواستند که برگردد. هرچند آنها یک کاتالونیایی را به عنوان جانشین او انتخاب کرده بودند و تنها دو ساعت قبل از مراسم افتتاحیه بود که به ربولو اطلاع داده شد قطعا او فرد پرتابکننده تیر خواهد بود.
ربولو در تمرینات، شگفتانگیز ظاهر شده بود و از ۷۰۰ پرتاب تمرینی، تنها دو بار در زدن هدف ناکام مانده بود. با این حال مهم نبود که او چند بار در تمرین به هدف زده باشد، مهم این بود که در ورزشگاهی مملو از تماشاگر، از جمله سران بسیاری از کشورها و دیگر مقامات بلندپایه، و در برابر چشمان میلیونها بیننده تلویزیونی در سراسر جهان شکست به معنی سرافکندگی همیشگی نه فقط برای خود او بلکه برای سازمان دهندگان مراسم بود.
به همین خاطر او برگزارکنندگان را متقاعد کرد که در صورت خطا اجازه یک پرتاب دیگر به او بدهند و به همین دلیل پس از موافقت مقامات، تیر دومی را هم به همراه خودش به ورزشگاه آورد. سازماندهندگان در هر صورت برای اطمینان تدارکی دیدند که در صورت خطای کماندار، دیگ به طور خودکار شعلهور شود.
وقتی سرانجام در میان لحظاتی دلهرهآور تیر از کمان جهید و مشعل را شعلهور کرد، اکثر تماشاچیان تصور کردند که پیکان ربولو در داخل دیگ فرود آمده است. با این حال نه پیکان در مشعل فرود آمد و نه هرگز چنین چیزی در دستور کار بود. برای آتش گرفتن مشعل عظیم لازم بود که پیکان فقط دقیقاً از روی دیگ عبور کند تا سوخت گازی داخل آن مشتعل شود، کاری که انجام هم شد.
اگر با دقت و مجدد به صحنه پرتاب نگاه شود پس از شعلهور شدن مشعل، تیر آتشین در زمینه تصویر دیده میشود که در دل تاریکی با قوسی نزولی به مسیر خود ادامه میدهد.
پیکان خمیده و زغالی بعداً در خارج از استادیوم، در منطقهای که به همین منظور دور آن طنابکشی کرده بودند، پیدا شد و اکنون در موزه المپیک در لوزان سوئیس نگهداری میشود.
ربولو که اکنون ۶۸ سال دارد میگوید: «هیچ ترسی نداشتم و عملا مثل یک ربات بودم. روی موقعیتیابی و زدن هدف تمرکز کرده بودم و اولین حس من بعد از پرتاب احساس رضایت بود. میدانستم که افراد زیادی سخت کار کردهاند. اگر تیر شعلهور اشتباه میرفت کل مراسم به شدت، و البته به درستی، مورد انتقاد قرار میگرفت. خیلی خوشحال شدم که همه را در آرامش دیدم.»
آنتونیو ربولو پس از این المپیک به شهرتی جهانی دست یافت. جیم ایستون، رئیس شرکت تیرو کمانسازی ون نایز، ربولو را «دومین کماندار شناختهشده جهان بعد از رابین هود» نامیده بود.
با این حال خود او میگفت از زندگی آراماش به عنوان یک کابینتساز در مادرید خوشحالتر است.