در آستانه تشکیل دولت جدید مرور آنچه در حوزه محیط زیست ایران به عنوان چالشهای اصلی مطرح است میتواند کارگشا باشد. از اطراف تهران و همه شهرهای بزرگ طرحهای مختلف انتقال آب برای هدایت آب شرب و مصرفی در حال اجراست. برای نمونه مکانیابی شهر جدید پرند در اقلیمی بیابانی و کاملاً خشک در کنار فرودگاه بینالمللی امام خمینی صورت گرفته است، ولی معلوم نیست چرا کمترین تدبیر لازم در زمینه تأمین آب نشده است. با مکانیابی پروژههای صنعتی در مناطق صنعتی در داخل فلات ایران، و استقرار جمعیت بیشتر، نیاز به انتقال آب درون سرزمینی باز هم بیشتر افزایش یافته است. هر برنامه انتقال آب موجب بر هم زدن تعادل اکولوژیک در مبدا و مقصد انتقال میشود. افزودن شهرکهای جدید به مناطق خشک، یا توجه نکردن به بحران آب در طرحهایی با عنوانهای «واگذاری زمین به مردم برای ساخت ویلا و خانههای یک طبقه تا سه طبقه» یا «واگذاری زمینهای دولتی به مردم در قالب طرح خودمالکی» منجر به فشار دولتهای فعلی بر دولتهای بعدی برای اجرای طرحهای جدید انتقال آب خواهد شد.
حدود ۶۶ درصد از دشتهای کشور در معرض پدیده فرونشست است (حدود ۱۲ میلیون هکتار)، که عمدتاً به دلیل برداشت از سفرههای آب زیرزمینی رخ میدهد. متوسط حجم منابع آب تجدیدپذیر طبیعی ۱۱۰ میلیارد مترمکعب است و میزان منابع آب تجدیدپذیر قابل بهرهبرداری در حد میانگین، حدود ۷۰ میلیارد مترمکعب تخمینزده میشود. کسری تجمعی سفرههای زیرزمینی به ۱۳۰میلیارد مترمکعب رسیده و بر اساس آمار وزارت نیرو در سالهای ۹۲ تا ۹۷ میزان آب تجدیدپذیر در کشور، از ۱۴۰ میلیارد مترمکعب به ۱۰۵ میلیارد مترمکعب رسیده است. در سالهای گذشته، ۷۴ میلیارد مترمکعب بیش از ظرفیت از سفرههای آب زیرزمینی برداشت شده و این روند ادامه دارد. تعداد سمداران (کَل، بز، قوچ، میش، آهو، جبیر، گوزن، گورخر، شوکا و…) به نسبت به زمان تأسیس سازمان محیط زیست ۹۰ درصد کمتر شده است. محیط زیست یک اکوسیستم است اگر یک جزء آن حذف شود تمام چرخههایی که به آن وابسته است زنجیروار تخریب خواهد شد. حفاظت ملی بیش از پنجاه سال پیش در ایران آغاز شد و امروزه نزدیک به ۱۰ درصد از کشور حفاظت شده و باقی مانده است. حدود ۱۰۰ گونه از جانوران مهرهداران آسیبپذیر یا در معرض خطر هستند.
در سالهای اخیر، تعداد روزهایی که تهران و شهرهای بزرگ از کیفیت هوای پاک و سالم برخوردار بوده است را میتوان با انگشتان یک دست شمارش کرد. خشک شدن تالابها با تولید گردو غبار و فعالیتهای صنعتی، با افزایش ذرات و گازهای خطرناک در هوا، و همچنین افزایش حمل و نقل با افزایش آلایندهها در هوا به ویژه در شهرها همراه شده است. آلودگی صنعتی شهرها، که بیشتر تحت اثر سوختهای هیدروکربوری خودروها ایجاد میشوند، به ویژه در نیمه دوم سال با وارونگی هوا تنفس در شهرها را مشکل میکند.
بازار انرژیهای تجدیدپذیر ایران عمدتاً با پروژههای در حال ساخت نیروگاههای آبی هدایت میشود که برآورد شده تا ۲۰۳۰ نزدیک به ۱۶۵۰ مگاوات به کل ظرفیت کشور اضافه میشود. علاوه بر آب، ایران در حال برنامهریزی برای توسعه ظرفیت خورشیدی خود است تا سهم انرژیهای تجدیدپذیر در ترکیب انرژی خود را از حدود یک درصد در سال ۲۰۱۸ به ۱۶ درصد تا سال ۲۰۳۰ افزایش دهد. ایران توانایی تولید ۴. ۵ تا ۵. ۵ کیلووات-ساعت در هر مترمربع در روز انرژی خورشیدی دارد. براساس توانمندی انرژی خورشیدی ایران – با متوسط ۲۸۰ روز آفتابی در سال – فرصت گستردهای برای گسترش انرژیهای تجدیدپذیر در سالهای آینده وجود دارد.
سدسازی بیرویه در ایران یکی از مهمترین علت خشک شدن تالابها و رودخانههای کشور است. تالابهای ارومیه، بختگان، گاوخونی، پریشان و در شرایط بحرانی قرار دارند و علت به وجود آمدن چنین وضعیتی تأمین نشدن حقابه آنها است. برای حوضه آبریز دریاچه ارومیه ۱۰۴ سد تعریف شده بود که از این تعداد ۵۶ سد در دست بهرهبرداری است و حقابه مورد نیاز دریاچه در پشت این سدها ذخیره میشود. این سدها بدون آینده نگری بسیار قابل لمس ایجاد شد و چاههای زیادی اطراف دریاچه ارومیه حفر شد، در صورتیکه بسیار قابل لمس بود که این کارها باعث خشک شدن دریاچه میشود.
مسئولان محلی در حریم تالاب میانکاله مجوز احداث تأسیسات پتروشیمی را در ساحل دریای کاسپین داده بودند که البته بسیار آلودهکننده بود و هست. پس از اعتراض شدید متخصصان محیط زیست، دولت سیزدهم در اوایل سال ۱۴۰۱ خوشبختانه با این پروژه مخالفت کرد و قوه قضاییه دستور توقف ساخت و ساز را صادر کرد. دریای مازندران (کاسپین) بزرگترین توده آبی بسته در جهان است ۱۲۶ گونه و زیر گونه از ماهیان در این دریاچه زندگی میکنند. منبع اصلی آلودگی در دریای کاسپین رودخانه ولگا با مقادیر زیادی فاضلاب صنعتی و شهری است. آب جاری در ۱۳۰ رودخانه به دریای کاسپین ریخته میشود و آبهای آلوده بزرگترین منبع آلودگی آن است. برداشت بیرویه شن و ماسه و آلودگی ناشی از فاضلابهای خانگی، شهری و صنعتی دو عامل مهم تخریب رودخانههای حوزه آبریز این دریا است.. اکنون چالش تأسیس پتروشیمی در محدوده منطقه حفاظت شده میانکاله در جنوب شرق دریای کاسپین از نگرانیهای جدی در ایران است. افزایش جمعیت، توسعه شهرنشینی، گسترش صنعت و استفاده غلط از منابع طبیعی باعث بروز آلودگی شدید محیط زیستی در خلیج فارس شده که اکوسیستم آن را تا ۴۷ برابر حدطبیعی، آلوده نموده و بدین طریق آبزیان و موجودات آن را با خطر نابودی مواجه ساخته است. استقرار انواع صنایع و استخراج منابع نفت و گاز و حمل و نقل و و تردد ناوهای جنگی و ترافیک دریایی باعث گردیده خلیج فارس شرایط ویژهای داشته باشد. وجود تأسیسات پالایشگاهی و پتروشیمی در دریا و ساحل، این پهنه آبی را به یکی از آلودهترین دریاهای جهان مبدل ساخته است.