یکی از مواردی که ما اغلب در مورد مسائل مربوط به سلامت روانمان از آن غافلیم این است که آنها چیزی بیشتر از ذهن ما را درگیر میکنند؛ افسردگی هم از این قاعده مستثنا نیست. افسردگی میتواند اعضای زیادی از بدن را تحت تأثیر قرار دهد که در ادامه به برخی از آنها میپردازیم.
افت عملکرد کلیه
افسردگی هم بر زنان و مردانی اثر میگذارد که بیماری مزمن کلیوی دارند و هم زنان و مردانی که کلیههای سالمی دارند. ضمناً افسردگی، روند گسترش بیماری کلیوی را تسریع میکند. یکی از علتهای ممکن این تأثیر میتواند افزایش پروتئینهای التهابی باشد که فرایندهای خودایمنی را برانگیخته میکنند.
مشکلات گوارشی
مغز ما ارتباط تنگاتنگی با سیستم گوارشمان دارد. گوارش نسبت به هیجانات حساس است و هیجانات میتوانند ناراحتیهایی برای این سیستم ایجاد کنند. افسردگی میتواند بر انقباضات و حرکات در مجاری گوارشی اثر بگذارد. بدین ترتیب افراد مبتلا به افسردگی ممکن است مشکلاتی مانند تهوع، نفخ، اسهال یا یبوست داشته باشند. یکی از توضیحات احتمالی این علائم، انتقالدهنده عصبی در مغز و روده به نام سروتونین است.
بیشتر سروتونین بدن در روده تولید و ذخیره میشود. محققان علاقه زیادی به ارتباط "روده و مغز" دارند که امیدوارند بتواند تأثیر سلامت روانی و گوارشی بر یکدیگر را نشان دهد. علاوه بر سروتونین، میکروبهای موجود در روده نیز به عنوان عوامل مؤثر احتمالی در حال بررسی هستند.
علاوه بر این، افرادی که در حال حاضر مشکلاتی در گوارش خود دارند با ابتلا به افسردگی، ناراحتیهای گوارشیشان تشدید خواهد شد.
افسردگی سطح هورمونهای استرس را بالا میبرد و این هورمونها بر سطح قند خون اثر گذاشته و موجب مقاومت به انسولین میشوند. این ارتباط دوطرفه است؛ کسانی که دیابت دارند نیز بیشتر ممکن است به افسردگی دچار شوند.
ریسک حمله قلبی
افرادی که از افسردگی رنج میبرند میتوانند دچار فشارخون بالا و افزایش ضربان قلب شوند. این اتفاقها همگی منجر به بیماری قلبی میشوند. هورمونهای استرسی که گفتیم بر قلب نیز تأثیر منفی میگذارند.
مشکلاتی در رگهای خونی
فشارخون بالا، میزان خون جاری در رگها را کاهش میدهد و این رگها جمع شده و آسیبپذیر میشوند، در نتیجه رگها نمیتوانند مواد مغذی و اکسیژن کافی به سلولها و بافتها برسانند.
دردهای مبهم
افراد مبتلا به افسردگی ممکن است دردهای مبهمی داشته باشند که بر مفاصل، اندامها یا کمر آنها تأثیر میگذارد. برخی افراد در سراسر بدن درد دارند که ممکن است مزمن و ناتوانکننده باشد.
شخص مبتلا به درد مزمن ممکن است افسرده باشد؛ اما درد جسمی و روحی نیز میتواند یکی از علل ایجاد افسردگی باشد. محققان هنوز در حال تلاش برای درک چگونگی ارتباط بین درد جسمی و افسردگی و همچنین چگونگی تأثیر آن بر یکدیگر هستند.
یکی از نظریهها این است که هر دو میتوانند ناشی از اختلال در تنظیمکنندههای عصبی مانند سروتونین باشند. برخی از افراد مبتلا به افسردگی و درد در صورت مصرف داروی ضدافسردگی که بر بازجذب سروتونین و نوراپی نفرین در مغز تأثیر میگذارد، احساس بهتری خواهند داشت.
نظریه دیگر این است که افراد مبتلا به افسردگی ممکن است درد متفاوتی را احساس کنند. مطالعهای در سال ۲۰۱۵ در مورد پردازش درد نشان داد افرادی که مبتلا به افسردگی شدید هستند در مقایسه با افرادی که افسرده نیستند آستانه تحمل درد کمتری دارند.
یک مطالعه در سال ۲۰۱۷ نشان داد که یکی از شایعترین انواع درد در بزرگسالان، یعنی کمردرد، میتواند مستقیماً با افسردگی ارتباط داشته باشد. البته کمردرد همیشه هم با افسردگی مرتبط نیست. وضعیت بدنی نادرست و عضلات ضعیف، دلایل شایعتری برای کمردرد هستند؛ اما خوب است بدانید که افسردگی نیز موجب کمردرد میشود که میتواند به دلیل ایجاد التهاب به عنوان واکنشی از سوی بدن نسبت به افسردگی باشد.
سردرد و مشکلات حافظه
افسردگی میتواند باعث اختلال حواس و از دست رفتن حافظه کوتاهمدت شود. افسردگی افراد را فراموشکارتر کرده و توانایی آنها برای تمرکز کردن را کاهش میدهد. افسردگی میتواند سردردهای مزمن ایجاد کند که به آنها سردردهای تنشی میگویند. این سردرد به صورت ضربانهای خفیفی عموماً در اطراف ابروها تعریف میشود.
آرتریت
آرتریت و افسردگی ارتباط نزدیکی با هم دارند. افسردگی میتواند باعث آرتریت شود و برعکس. فاکتور اصلی، التهابی است که به دلیل این بیماریها روی میدهد. افسردگی بر طول مدت آرتریت نیز اثر گذاشته و علائم آن را تشدید میکند.
کاهش یا افزایش وزن
افرادی که افسردگی دارند ممکن است تغییراتی در اشتهای خود احساس کنند که میتواند منجر به افزایش وزن یا کاهش وزن ناخواسته شود. افزایش وزن نیز مشکلاتی برای سلامتی ایجاد میکند؛ مانند بیماری قلبی و دیابت. کمبود وزن نیز همینطور به قلب آسیب زده، قدرت باروری را کاهش داده و خستگی ایجاد مینماید.
تغییرات وزن و افسردگی ارتباطی دوطرفه دارند؛ یعنی از آن طرف هم کاهش وزن و هم افزایش وزن میتوانند موجب ایجاد افسردگی در فرد و یا بدتر شدن علائم افسردگی شوند.
مشکلات خواب
افرادی که افسردگی دارند معمولاً بیخوابی و مشکلات خواب را نیز تجربه میکنند. این عارضه میتواند باعث احساس خستگی طی روز شده و مدیریت عوارض جسمی و روانی را سختتر هم بکند.
کمبود خواب نیز به نوبه خود مشکلات زیادی برای سلامتی ایجاد میکند. کمبود خواب در بلندمدت موجب فشارخون بالا، دیابت، مشکلات مربوط به وزن و انواعی از سرطان میشود.
خستگی
افراد افسرده اغلب احساس میکنند که هر چقدر هم بخوابند، هرگز احساس آرامش نمیکنند. آنها ممکن است به سختی از خواب بیدار شوند یا در انجام کارهای روزمره مانند حمام کردن یا انجام کارهای خانه مشکل داشته باشند.
اگرچه داشتن انرژی کم قطعاً میتواند با خواب ضعیف مرتبط باشد، تحقیقات نشان داده است که رابطه بین افسردگی و خستگی پیچیدهتر است. خستگی نه تنها یکی از شایعترین عوارض فیزیکی افسردگی است، بلکه یکی از چالش برانگیزترین درمانها است. یک مطالعه در سال ۲۰۱۰ نشان داد که حتی پس از شروع یک داروی ضدافسردگی، خستگی در حدود ۸۰ درصد از افراد مبتلا به افسردگی شدید ادامه دارد.
افسردگی و خستگی ممکن است بخشی از چرخهای باشد که در آن انرژی کم و کاهش انگیزه باعث تشدید افسردگی میشود.
در نهایت این که:
حال بد و احساس افسردگی برای هر کسی میتواند روی بدهد و همیشه هم یک اختلال روانی نیست؛ اما اگر چند علائم افسردگی را دارید توصیه میکنیم با پزشک مشورت کنید. درمان افسردگی با دارو، گفتگو و دیگر روشهای درمانی هم به سلامت روانتان کمک میکند، هم به سلامت جسمتان.