سیدحسن موسوی چلک، رئیس انجمن مددکاران اجتماعی ایران میگوید:ما یک مشکل جدی را نه تنها درباره افغانستانیها، بلکه درباره مهاجران داریم. ما بلاتکلیفیم. در مسابقات المپیک میبینید چقدر افراد مهاجر بهکشورهای دیگر میروند، تابعیت میگیرند و مسابقه میدهند. این نشان دهنده آن است که سیاست مهاجرتی کشورها مشخص است. ما در ایران هیچ سیاست مهاجرتی نداریم. درواقع افغانستانی توانمند را همانطور میبینیم که یک فرد مجرم را.
او با بیان اینکه کشورها برای اتباع سایر کشورها سازوکار تعریف میکنند، ادامه میدهد: گروه اول مهاجران هستند یعنی کسانی که قانونی وارد میشوند و پاسپورت دارند و شهروند کشور میزبان محسوب میشوند. کشورهای مختلف، سیاست مهاجرتی قانونی خود را مشخص کردهاند.
موسوی چلک اظهار میکند: گروه دوم، کسانی هستند که مجبور بهفرار از کشور خود شدند. در افغانستان، گروه عمدهای مجبور بهفرار از کشور خود شدند که به اینها آواره میگویند. طبق کنوانسیونها، کشورها موظفند آوارگان را بپذیرند و بهآنها خدمات بدهند، منتهی سازوکار پذیرفتن این آوارگان، تابع سیاستهای کشور میزبان است. برخی کشورها اینها را تبدیل بهپناهنده با سازوکار قانونی میکنند. بخشی از کشورها عدهای از این آوارگان را نمیپذیرند. سازمان مهاجرت کشور میزبان، آنها را نمیپذیرند. این برخورد هوشمندانه است و رهاشده و بلاتکلیف نیست. مردم هم میدانند چه کنند. هرچند وقت یکبار، فرصت مهاجرپذیری را میبینید که اعلام میشود.
او با اشاره به اینکه ما بلاتکلیفیم و هر زمان موجی ایجادشود، برخورد واکنشی داریم. اخراج میکنیم، جمعآوری و ردمرز میکنیم، میگوید: ما عراقیها را هم داریم که درباره آنها بلاتکلیفیم. زمانی که حاکمیت سیاست مهاجرتی خود را مشخص نکند این مشکلات را داریم. قرار شد طبق برنامه هفتم توسعه، وزارت کشور و دبیرخانه شورای عالی امنیت ملی، تکلیف را روشن کند. سازمان ملی مهاجرت، الان بهصورت غیرقانونی شکل گرفته است. قانون برنامه هفتم توسعه، تکلیف کرده است وزارت کشور و دبیرخانه شعام، این کار را انجام دهد. طبیعی است ایران که در جوار افغانستان است، زودتر از بقیه کشورها درگیر مشکلات افغانستان شود.
رئیس انجمن مددکاران اجتماعی ایران ادامه میدهد: قرار شد طبق برنامه هفتم، سامانههای آماری لینک شوند تا بتوانید وضعیت مهاجران را رصد کنیم. آیا ایرانیهایی که دچار فقر هستند، مرتکب جرم نمیشوند؟ نکته دیگر آن است که ما جاهایی فکر میکنیم افغانستانیها حق ما را در حوزه اشتغال خوردهاند. هم درست است و هم نادرست. کارفرماها علاقمند بهکارگرانی هستند که بیمه ندارند، ارزان و بدون دردسر و فعالیت سخت هستند که صدایشان هم درنمی آید. بخشی از مردم ما نگران این هستند که فرصتهای اشتغال را گرفتهاند.