تجربه نشان داده است برخورد قهرآمیز با هیچ معضل اجتماعیای نمیتواند اثر و نتیجه قابل قبولی از خود به جا بگذارد. این روزها اجبار مهاجران افغان به ترک ایران به یکی از معضلاتی تبدیل شده که رفتهرفته بوی خشونت و انزجار به خود گرفته و در این بین، اما هم عوامل اجتماعی و رسانهای دخیل بودهاند و هم مسائل معیشتی و اقتصادی. اما آیا این همه هجمه به افرادی که زمانی نیروی محرکه این سرزمین بودند و در بسیاری از مشاغلی که هیچ ایرانیای حاضر به پذیرششان نبود با حداقل حقوق کار میکردند و چرخ صنعت و تولید و اقتصاد کشور را به حرکت درمیآوردند راهکار درستی برای اخراج مهاجران غیرقانونی از کشور است؟
اینکه تازه بعد از این همه سال مسئولان به این فکر افتادهاند که قوانین برای مهاجران غیرقانونی در تمامی دنیا اجرا میشوند این سوال را پیش میآورد که چرا در گذشته و زمانی که افکار اجتماعی هنوز آماده پذیرش موج مهاجرت افغانها به ایران نبود با این مساله به شکل قانونی برخورد نشد؛ اما حالا که این افراد سالهای سال در این کشور زندگی کردهاند و بسیاری از آنها با دختران یا پسران ایرانی ازدواج کرده و خانواده تشکیل دادهاند این همه اصرار بر اخراج آنها از کجا نشأت میگیرد.
امانالله قرایی، جامعهشناس، دراینباره به تجارتنیوز میگوید: «سروسامان دادن مهاجران افغان راهکار مناسبی است تا هم این افراد بتوانند از حداقل حقوق شهروندی کشوری که در آن به طور قانونی زندگی میکنند بهرهمند شوند و هم مشکلات و معضلاتی که بر اثر افزایش تعداد مهاجران غیرقانونی به کشور ایجاد شده تا حد زیادی رفع شود.»
او میافزاید: «متاسفانه طی سالهای گذشته مردم ما با مشکلات اقتصادی، معیشتی و بیکاری به طور فزایندهای مواجه شدهاند. همین باعث شده در حال حاضر بسیاری از مردم به این فکر بیفتند که یکی از عوامل نبود کار برای جوان ایرانی همین حضور افغانها در کشور است؛ همانطور که میدانیم، کارفرما از این افراد استفاده میکند، زیرا هم میتواند بدون دردسرهای قانونی و بیمه و حقوق پایه و... نیروی کار جذب کند و از طرفی هم هر وقت دلش بخواهد بدون ترس از شکایت و... آنها را از کار اخراج میکند.»
این استاد جامعهشناسی توضیح میدهد: «اگر بادقت به این شرایط توجه کنیم متوجه میشویم که اتفاقاً برای مهاجران غیرقانونی رفتن از ایران بسیار بهتر است تا ماندن و در معرض سوءاستفاده کارفرمایان واقع شدن. ضمن اینکه اکثر این افراد در فقر و محرومیت به سر میبرند و ممکن است عامل بروز برخی از بزههای اجتماعی باشند.»
او ادامه میدهد: «بسیاری از کودکان این افراد حتی اگر یکی از والدینشان ایرانی باشد از داشتن شناسنامه و اوراق هویتی محروماند، از سوی دیگر ثبتنام آنها در مدارس همیشه با مشکل همراه بوده و همین رفتارها زمینهساز بزههای اجتماعی میشود. همانطور که محرومیت افراد ایرانی هم میتواند باعث بروز و افزایش بزههای اجتماعی شود.»
قرایی سپس با اشاره به اینکه تنها مهاجران افغان نیستند که در کشور ما حضور دارند و از امکانات استفاده میکنند میگوید: «مساله اینجاست که مسئولان در تقسیم امکانات کشور بین تمامی افراد حاضر در جامعه تعادل و توازن برقرار نکرده و در نتیجه موفق عمل نکردهاند؛ همین مساله مردم را عاصی کرده است. در حال حاضر بسیاری از دانشجویانی که در دانشگاههای مختلف ایران بهرایگان یا با هزینه کم مشغول تحصیل هستند از کشورهایی نظیر چین، ونزوئلا و... آمدهاند. در حالی که دانشجویان ایرانی برای اینکه بتوانند در دورههای کارشناسی و کارشناسی ارشد حتی در دانشگاههای دولتی تحصیل کنند باید هزینههایی پرداخت کنند که برخی از آنها توانش را ندارند.»
او اضافه میکند: «پس وقتی درباره نارضایتی مردم از حضور مهاجران در کشور صحبت میکنیم نمیتوانیم تمام این بار را گردن مهاجران افغان یا نفرت مردم از این افراد بیندازیم. مردم نارضایتی خود را ابراز میکنند چراکه معتقدند در شرایط کنونی اگر امکانی در کشور فراهم است باید در اختیار افراد جامعه و کسانی که در این آب و خاک به دنیا آمدهاند قرار بگیرد نه اینکه به دیگرانی که هیچ تعلق و عرقی به این سرزمین ندارند داده شود.»
این استاد جامعهشناسی در ادامه به تجارتنیوز میگوید: «به هر حال قوانین در مورد مهاجران در تمامی کشورهای دنیا جاری و ساری است؛ اما ما اگر بخواهیم به فرهنگ مهماننوازی ایرانیمان رجوع کنیم باید در نظر داشته باشیم که برخوردهای قهرآمیز چاره کار نیست. ساماندهی و ارائه مدارک هویتی به مهاجران میتواند آمار بزههایی را که شاید برخی از آنها مرتکب شوند پایین بیاورد. از سوی دیگر نظارت بر جامعه مهاجران را سادهتر و سیستماتیک میکند.»
او صحبتهای خود را اینچنین به پایان میبرد: «متاسفانه رفتارهایی که الان با این مهاجران صورت میگیرد بهنوعی نادیده گرفتن قوانین هم به حساب میآید، چون حتی مهاجرانی که مدرک هویتی دارند و اجازه اقامت گرفتهاند نیز در این جمعآوریهای دستهجمعی در معرض آزار و اذیت قرار میگیرند که این اصلاً روش مناسبی برای ساماندهی نیست.»