شرایط این روزهای استقلال طوری پیش میرود که انگار قرار نیست هیچ بهبودی در وضعیت این تیم رخ دهد. وقتی استقلال بعد از جدایی جواد نکونام و با هدایت موقت سهراب بختیاری زاده توانست هوادار بحران زده را شکست دهد بارقهای از امید را بین استقلالیها ایجاد کند. حتی با اینکه معرفی پیتسو موسیمانه با اینکه در شب شکست غیرمنتظره مقابل ذوب آهن اتفاق افتاد، به اتفاقی خوشایند برای استقلالیها مبدل شد و انگار که لیگ قرار بود از اول برای این تیم آغاز شود، اما دو شکست اخیر مقابل خیبر خرم آباد و تراکتور دوباره این تیم را در فضایی از ناامیدی فرو برده است.
از شب گذشته موج جدیدی از شدیدترین انتقادات علیه استقلال آغاز شده است. درحالی که طی هفتههای گذشته نوک تیز حملات متوجه باشگاه و مدیریت استقلال بوده، اما بعد از شکست مقابل تراکتور تندترین انتقادات به عملکرد بازیکنان بوده است. از پیشکسوتان استقلال گرفته که با مصاحبههای عجیب غیرفنی دلیل افت استقلال را به پرسه زدن بازیکنان در خیابانها و کافهها نسبت میدهند تا سلبریتیهای طرفدار استقلال که با ادبیات تند، خواستار اخراج دسته جمعی بازیکنان از تیم محبوب شان شده اند. سلبریتیهایی مثل محسن تنابنده و بهرام افشاری بعد از باخت مقابل تراکتور که چهارمین شکست پیاپی استقلال بوده با انتشار استوریهای تند آرزو کردند کهای کاش همه اعضای فعلی این تیم اخراج شوند و حضور آنها در استقلال فقط به مثابه یک خواب بد بوده باشد! البته در هفتههای اخیر دیگر سلبریتیهای استقلالی هم از عملکرد بازیکنان این تیم به تندی انتقاد کردند، اما سوال اینجاست که آیا این همه تخریب و نقد بی رحمانه چاره کار آبیها خواهد بود؟ اگر روزی یکی از این بازیگرهای محبوب و پرطرفدار در اثری ضعیف به هنرنمایی بپردازد آیا بازیکنان استقلال صاحب این حق هستند که به تندی آنها را نقد کنند؟ قطعا جواب این سوال منفی است ضمن اینکه واقعا این حجم از انتقاد و تحقیر چه دردی را از استقلال بی روحیه و بیمار دوا میکند؟
از بحث سلبریتیها و بازیگران که بگذریم، این روزها پیشکسوتان استقلال و حتی آنهایی که افتخار یک فصل بازی کردن در این تیم را داشته اند هم حسابی از خجالت بازیکنان تیم محبوب شان درمیآیند و حتی اتهاماتی را متوجه آنها میکنند که واقعا جای سوال و ابهام دارد. قطعا نقد زیادی به وضعیت فنی این روزهای استقلال وارد است، اما بی شک خود بازیکنان این تیم هم به شدت تحت فشار هستند و از اینکه تیم شان هر روز بیشتر از روز قبل در باتلاق بحران فرو میرود عصبی و ناراحت هستند. با این شرایط، این همه نقد رنگارنگ از آقایانی که بیرون گود نشسته اند نمیتواند دردی از استقلال بیمار دوا کند. کاش اگر منتقدان استقلال واقعا دلشان برای این تیم میسوزد و راه چاره را میدانند، کمیهم به فکر آرامش استقلال آن در روزهای حساس قبل از بازی با الهلال باشند و صبر پیشه کنند تا بلکه سرمربی آفریقایی بتواند در گذر زمان کمیاز دردهای آبیها را التیام بخشد.