آفتابنیوز : آفتاب: در برنامه چهارم توسعه به مباحثی از جمله اقتصاد دانش محور، رقات پذیری و سرمایه اجتماعی به جد پرداخته شد که با توجه به رویکردهای دولت نهم، این مباحث زیاد مورد توجه جدی قرار نگرفت و عملاً کارایی برنامه کاهش یافت.
احمد شکیبا عضو هیات علمی پژوهشکده علوم انسانی و مطالعات اجتماعی با اعلام این مطلب که برای ارزیابی عملکرد برنامه چهارم توسعه باید شاخصهای اجرایی این برنامه ارائه شود گفت: برای ارزیابی عملکرد برنامه چهارم توسعه باید شاخصهای اجرایی برنامه را دید تا بتوان عملکرد قطعی آن را ارزیابی کرد..
وی با اشاره به این که تجربه برنامهریزی بعد از انقلاب خود را در برنامه سوم نشان داد افزود: در برنامه چهارم توسعه به مباحثی از جمله اقتصاد دانش محور، رقات پذیری و سرمایه اجتماعی به جد پرداخته شد که با توجه به رویکردهای دولت نهم، این مباحث زیاد مورد توجه جدی قرار نگرفت و عملا کارایی برنامه کاهش یافت.
شکیبا گفت: در زمان نوشتن برنامه چهارم توسعه نقدی به برنامه داشتم که درخصوص عملیاتی و اجرایی بودن برنامه بود زیرا ساختار مدیریت کشور مبتنی بر مدیریت تمام حوزهها در کوتاه مدت است و عمدتا مدیران ما به بیشتر از دو یا سه سال فکر نمیکنند و ممکن است بعد از رفتن یک مدیر در یک حوزه، پروژهای به صورت کامل تعطیل شود.
وی با بیان این که با چنین سیستم مدیریتی، امکان تحقق اهداف و عملکردها نیست درباره توسعه صنعت و بهرهبرداری از منابع نفتی که در قالب سند چشمانداز ابراز کرد: در همایشی که در سال 85 در مورد اهداف سند چشم انداز توسعه 20 ساله برگزار کردیم، پیش بینی شده بود که برای توسعه نفت در مدت 10 سال، هفت میلیون بشکه استحصال نفت درحوزههای نفتی داشته باشیم که با انتقاد شدید کارشناسان نفتی مواجه شد.
وی ادامه داد: این کارشناسان به این اعتقاد بودند که نهایتا باید در خوش بینانهترین حالت تا پنج میلیون بشکه نفت از میادین استحصال شود، زیرا عملاً در سطح دوم بهداشت از چاههای نفت هستیم و برای استحصال باید تزریق گاز و یا هوا به میادین را انجام دهیم که علاوه بر این که هزینههای استحصال بالاست، هزینههای تصمیمگیری در مورد نحوه استحصال نیز بالاست.
این کارشناس اقتصادی محقق نشدن بعضی از جنبههای برنامه چهارم توسعه را طبیعی دانست و تصریح کرد: تاکنون همه برنامههایی که نوشته شده است میزان عملیاتی بودنشان زیر سوال بوده و این موضوع طبیعی است زیرا برنامه ادعایی است بر اساس منابع بالقوه و توان بالقوه و بالفعلی که در حوزههای مختلف وجود دارد و به عبارت دیگر پیش بینی یک گروه کاری با تعامل با وزارتخانهها و نهادهای تصمیم گیرنده و تولید کننده..
او ادامه داد: دولت در زمینه طرح تحول اقتصادی و هدفمندکردن یارانهها گام بزرگی برداشته است اما در طرح هدفمند کردن یارانهها باید پیش فرضهایی را رعایت کرد وگرنه در حد طرح باقی میماند مثلا از جمله این پیش فرضها هزینههای اتلاف انرژی است که از زمان تولید محصول تا رسیدن به دست مشتری به وجود میآید و در این بین این هزینهها را باید مردم پرداخت کنند یا دولت؟
این عضو هیات علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات طبیعی در خصوص برنامه پنجم توسعه یادآور شد: برنامه پنجم توسعه با آزادسازی قیمتها یک نوع آزادسازی اقتصادی را دنبال میکند و تجربه نشان میدهد که این بحث آزادسازی در کشورهای توسعه یافته و در حال توسعه دیگر هم اجرایی شده و این بحث با حیات اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و حیات جامعه ارتباط مستقیم دارد.
وی در پایان ابراز کرد: اعتقاد به برنامهریزی در کشور باید فرهنگسازی شود تا بتوان عملکرد تمام ارگانها را ارزیابی کرد و بر اساس منافع ملی به دست آمده یا عدم اجرای برنامهها آنها را بازخواست کرد.
در برنامه چهارم توسعه به مباحثی از جمله اقتصاد دانش محور، رقات پذیری و سرمایه اجتماعی به جد پرداخته شد که با توجه به رویکردهای دولت نهم، این مباحث زیاد مورد توجه جدی قرار نگرفت و عملاً کارایی برنامه کاهش یافت.