منتجب نیا در گفتگو با آفتاب
رقابت جدی بین هاشمی و کروبی خواهد بود
آفتاب‌‌نیوز : 
مجموعه گروه های دوم خرداد پس از انتخابات مجلس هفتم اقدام به برگزاری جلسات مشترک کردند. این جلسات را به واقع می توان آغاز ورود زود هنگام طیف اصلاح طلب به انتخابات ریاست جمهوری قلمداد کرد .چه تحولات عمده ای در این برهه صورت گرفت و در جلسات مشترک بر چه محورهایی بحث شد؟
پس از انتخابات مجلس هفتم که جناح اصلاح طلب اکثریت خود رادر مجلس از دست داد و طبیعتا پایگاهش در قوه مقننه تضعیف شد گروه های هجده گانه دوم خرداد تصمیم گرفتند که ارتباط و هماهنگی شان را بیشتر کنند و جلسات مستمری داشته باشند. بر خلاف گذشته که جلسات در دفتر احزاب یا بصورت متناوب در محل های مختلفی تشکیل می شد این بار تصمیم گرفته شد که جلسات شورای هماهنگی گروه های دوم خرداد هفته ای یک بار و آن هم در دفتر کروبی تشکیل گردد. این جلسات روزهای یکشنبه و با حضور کلیه و یا اکثریت قریب به اتفاق دبیران و نمایندگان احزاب دوم خردادی برگزار شد. در جلسات متعدد محور بحث ها ارزیابی وضعیت گذشته، کالبد شکافی جریان اصلاح طلب و آسیب وارده به آن در انتخابات اخیر بود.سپس آئین نامه ای برای شورای هماهنگی گروه های دوم خرداد تهیه شد . در این فاصله نزدیک شدیم به زمانی که باید بحث انتخابات ریاست جمهوری مطرح می شد.گرچه هنوز کمتر از یکسال به انتخابات باقی مانده بود ولی در جلسات شورای هماهنگی بحث های کلی آغاز شد.تصمیم بر آن شد که در انتخابات ریاست جمهوری شرکت کرده و حضوری فعال و گسترده داشته باشیم.در امر ایجاد ساز و کارهای لازم برای حضور در انتخابات و زمینه مشارکت حداکثری مردم بحث های مختلفی مطرح شد که در آن زمان به مصادیق انتخابات منجر نگردید.حتی روی ملاک ها هم کمتر بحث شد بلکه بیشتر به بحث های کلی تر و مقدم تر از آن پرداخته شد. در میان گروه ها، مجمع روحانیون مبارز چون در این گونه موارد پیشقدم بود بحث انتخابات ریاست جمهوری را مطرح کرد و اولین تصمیم را گرفت مبنی بر اینکه ما باید در انتخابات ریاست جمهوری حضوری فعال و بدون قید و شرط داشته باشیم.
پس از این مرحله بود که طرح کاندیداتوری مهندس میر حسین موسوی مطرح شد؟
بله. بدنبال آن بحث شد که حضور در انتخابات بدون کاندیدا معنا ندارد . در جلسه مجمع روحانیون مبارز مهندس موسوی مطرح شد.چرا که موسوی به دلایل مختلف از جمله وجهه و جاذبه ای که بین مردم دارد و شایستگی هایی که در ایشان یافت می شود بهترین گزینه ای بود که می تواند مردم را به صحنه دعوت کند.سپس افرادی از مجمع روحانیون مامور شدند که با مهندس موسوی مذاکره کنند. در تمامی این جلسات مهندس موسوی به بیان اشکالات پرداخت و رسما خبری از آمدن با نیامدن خود نداد و فقط مشکلاتی را که سر راه ریاست جمهوری آینده است بازگو کرد. از صحبت های ایشان اینگونه استناد نمی شد که جوابشان صد در صد منفی است و همچنان امید به پذیرش ایشان بود . در کنار مجمع روحانیون، گروه های دیگری هم همین مذاکرات را با ایشان داشتند.سرانجام در یکی از جلسات شورای هماهنگی گروه های دوم خرداد تصویب شد که سه نفر از بزرگان با موسوی دیدار داشته باشند و از ایشان بخواهند سریع و روشن نظر خود را اعلام کند چون قبل از آن ایشان به برخی افراد پاسخ منفی داده و زمینه نفی پذیرش توسط وی شکل گرفته بود. اقایان خاتمی، کروبی و موسوی خوئینی ها با موسوی دیدار داشته و در نهایت وی جواب منفی خود را اعلام کرد.موسوی گفته بود که جوابش از ابتدا هم منفی بود و عدم اعلامش به خاطر احترام به شخصیت ها بوده و در عین حال افزود به علت گذر زمان صلاح بر اینست که دنبال فرد دیگری بروند و پاسخ وی را اعلام کنند.
پس از پاسخ منفی میر حسین موسوی برخی خبرها مبنی بر مذاکره با موسوی خوئینی ها جهت پذیرش کاندیداتوری بود.این موضوع تا چه میزان صحت دا رد؟
برخی از دوستان خارج از مجمع روحانیون مبارز بحث کاندیداتوری موسوی خوئینی ها را مطرح کردند. در شورای مرکزی مجمع هم تصویب شد که چند نفر با خوئینی ها دیدار کنند. در دیدار نمایندگان با خوئینی ها ایشان صددرصد پیشنهاد نامزدی خود را رد کرد.در حداقل دو جلسه ای که با خوئینی ها برگزار شد کروبی هم حضور داشته و اصرار داشت که ایشان بپذیرد ولی این امر میسور نشد.
سپس سراغ کروبی رفتید و از وی برای کاندیداتوری دعوت به عمل آوردید.
وقتی کاندیداها به این شکل اعلام انصراف کردند شورای مرکزی مجمع روحانیون مبارز تصویب کردند که از کروبی رسما دعوت به عمل آورد.کروبی از ابتدا از گزینه های ما بر ای انتخابات بود اما خود ایشان اصرار کرد که سراغ دیگران بویم.وقتی کاندیداهای دیگر پاسخ منفی دادند طبیعتا ایشان متعین شدند این در حالی است که خود کروبی با طرح نامزدی خود بشدت مخالفت می کرد و می گفت نه در این جلسه و نه در جلسات آتی اجازه بررسی نامزدی اش را نخواهد داد تا اینکه خود به نتیجه نهایی برسد.در نهایت با اصرار اعضای مجمع و در جلسه ای د رغیاب کروبی پیرامون کاندیداتوری وی بحث شد و همه بر شایستگی و اصلحیت ایشان متفق بودند. در این میان چند نفر اظهار نگرانی کردند که نکند آمدن ایشان برای وی که دبیر کل مجمع و شیخ اصلاحات است به منزله ریسک باشد و ما نباید وی را خرج کنیم.بیشتراعضا امید بالایی به رای آوردن وی داشتند و با اکثریت قریب به اتفاق تصویب شد که از کاندیداتوری کروبی حمایت شود.البته کروبی پس از چند هفته مطالعه برای کاندیداتوری اعلام آمادگی کردند.در این فاصله که کروبی با پیشنهاد اعضای مجمع رو حانیون و برخی شخصیت ها ی مملکتی طرح کاندیداتوری خود را بررسی می کرد شاهد این بودیم که جبهه مشارکت و سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی دکتر معین را به عنوان کاندیدا معرفی کرده و معین هم اعلام آمادگی کرد.اعلام کاندیداتوری کروبی مدت زمانی پس از اعلام آمادگی معین صورت گرفت، گرچه بحث و تبادل نظر با ایشان چند ماه پیش آغاز شده بود و دعوت مجمع از کروبی هم مدتی قبل از ماجرای کاندیداتوری معین ارائه شده بود.
شما اشاره کردید که همزمان با جلسات شورای هماهنگی گروه های دوم خردادهر یک از گروه ها به تشکیل جلسات درون حزبی می پرداختند. آیا در این حین امکان تبادل نظر گروه ها با یکدیگر در خصوص نامزد اختصاصی شان وجود نداشت ؟به عبارتی مجمع روحانیون از کاندیداتوری معین و جبهه مشارکت و سازمان مجاهدین انقلاب از نامزدی کروبی مطلع نبودند؟
این مسائل در جلسات به بحث گذاشته نشد.گرچه همه می دانستند یکی از گزینه های مجمع روحانیون ،کروبی است و ما هم اطلاع داشتیم که بین چند گروه زمزمه هایی مبنی بر نامزدی معین مطرح می شود .ولی این احزاب در خصوص نامزدی معین خیلی سریع به نتیجه رسیدند قبل از اینکه دیگران در جریان باشند.
بسیاری این تعدد کاندیدا بین جبهه مشارکت و مجاهدین انقلاب و مجمع روحانیون را امری طبیعی و نتیجه اختلاف سلایق و گسل های فکری میان این دو طیف می دانند.شما با این گزاره موافقید؟
برخی بحث ها هست که هم اکنون زمان طرحش نیست و ما این را به پس از انتخابات مو کول می کنیم. ولی بطور اشاره عرض می کنم که دوستان مشارکت و مجاهدین انقلاب دیدگاه های دارند که بعضا با دیدگاه های مجمع روحانیون و شخص کروبی قابل تطبیق نیست و سلیقه هایی دارند که مجمع آنها را نمی پذیرد و متقابلا آنها نیز با برخی دیدگاه های مجمع همسو نیستند.این امر موجب شد که مجمع روحانیون فردی را انتخاب کند که همفکر خود باشد و آن شخص طبیعتا کروبی است.
از سوی برخی رسانه های جناح محافظه کار این گونه القا می شود که اصلاح طلبان در اندیشه یک کاندیدای دقیقه نود هستند و این احتمال پررنگ است که در نهایت فردی از سوی اصلاح طلبان معرفی شده و فضای انتخابات را تحت الشعاع قرار دهد.آنهاحتی این گونه عنوان می کنند که مهندس موسوی در دقایق پایانی وارد عرصه می شود. این احتمالات تا چه میزان قابل انطباق با واقعیات موجود است؟
هر احتمالی ممکن است اما اینکه گروه های دوم خرداد روی فرد دیگری خارج از کروبی و معین اجماع کنند این امر کاملا منتفی است . چنین شخصی هم در مجموعه نیست که بتواند اجماع را تحصیل کند و اگر بود ما حتما سراغش رفته بودیم. درباره ورود احتمالی مهندس موسوی هم این موضوع کاملا خلاف واقع است و وی بطور قاطع جواب منفی داده ند و احتمال ورودشان به عرصه انتخابات صددرصد منتفی است.
احتمال اینکه یکی از این دو کاندیدای جناح اصلاح طلب –کروبی یا معین- به نفع دیگری کنار رود وجود دارد؟
در این خصوص باید گفت که کروبی نه کنار میرود و نه به مصلحت جامعه است که چنین شخصیتی برای به دست آوردن اجماع کناره گیری کند و مجوزی هم ازلحاظ عقلی برای این کار وجود ندارد.ایشان رسما اعلام کردند که من به هیچ قیمت کناره گیری نمی کنم. احتمال کنار رفتن معین منتفی نیست گرچه هنوزخبری از کناره گیری احتمالی وی منتشر نشده است.اما سربسته می توانم بگویم که کاندیدای منحصربه فرد جناح اصلاحات در انتخابات، شخص کروبی است.این در آینده روشن خواهد شد.
حمایت برخی چهره های فعال در اردوگاه راست از کاندیداتوری کروبی شائبه های گوناگونی پیرامون دلایل این استقبال ایجاد کرد.حال آنکه خاستگاه فکری و جناحی کروبی در نقطه مقابل آنان قرار دارد.به نظر شما علل این اقدام از جانب محافظه کاران چیست؟و آیا احتمال تخریب چهره ایشان وجود دارد؟
جریان تخریب شخصیت کروبی از ابتدا فعال بود و روزبه روز فعال تر می شود.به اشکال مختلف هم تلاش می کنند به ایشان ضربه وارد کنند.هر وقت از کروبی احساس خطر می کنند سعی در تخریب وجهه ایشان دارند.این افراد از جناحهای مختلف هستند.جناح راست سابقه این اقدام را داشته و طبیعی است از حضور کروبی احساس نگرانی کند.برخی افراد جریان اصلاح طلب هم که چندان علاقه ای به حضور کروبی ندارند در این دام گرفتار شده و به تخریب شخصیت ایشان پرداخته اند.حمایت برخی چهره های جناح راست می تواند دو توجیه داشته باشد.یکی اینکه این جریان تخریبی بیاید و با این کار به کروبی ضربه بزند چون می داند جریان راست در جامعه آن پایگاه لازم و کافی را ندارد و هر کس منتسب به آنها باشد ضربه می خورد. پس افرادی راعلم می کنند که از کروبی حمایت کنند.اما علت دوم را می توان در این کلام جستجو کرد که فضیلت چیزی است که حتی دشمنان هم ناچارند آن را بپذیرند.چه بسا افرادی که از کروبی در انتخابات حمایت می کنند اعتقاد دینی راسخ دارند و با وجود اینکه سلیقه سیاسی شان با کروبی موافق نباشد ولی به علت اعتقاد کروبی به مبانی نظام و آرمان های امام (ره) و انقلاب از حضور وی در عرصه استقبال می کنند.
توسط همین جریانات انتقادات اعضای مجمع روحانیون از هاشمی رفسنجانی بزرگنمایی می شود.اما واقعیت امر هم آن است که برخی اعضای مجمع خود شخصا و یا به نقل از کروبی به انتقاد صریح از دوران سازندگی و یا کاندیداتوری احتمالی هاشمی می پردازند.علت این رویکرد چیست؟
مواضع مجمع روحانیون مبارز به عنوان یک تشکیلات صنفی –سیاسی با مواضع اشخاص حتی آنهایی که عضو شورای مرکزی هستند متفاوت است.حتی احتمال دارد که مواضع کروبی با مواضع اشخاصی که از ایشان حمایت می کنند نیز متفاوت باشد .سیاست مجمع روحانیون که مورد باور کروبی هم هست این است که کمترین تخریبی نسبت به هیچ شخصیت و کاندیدایی صورت نگیرد.این رویه را در دوران دوم خرداد و پیش از آن نیز داشتیم این را یک وظیفه ملی می دانیم که حرمت افراد را حفظ کنیم.ما شاید بصورت کلی از مواضع برخی جناح هادانتقاد کنیم و این حداقل فعالیت تشکیلاتی و حزبی است ولی پرداختن به تخریب دیگران مورد نظر ما نیست .برخی افرادی که نسبت به آقای هاشمی نظر دارند و آنها را بیان داشته اند نظر شخصی شان بوده نه نظر مجمع و کروبی.
پیشنهادی در جناح اصلاحات مطرح شد مبنی بر بکار گیری روش نظر سنجی برای اجماع بر یک کاندیدا.به عبارتی مقبولیت اجتماعی معین یا کروبی تعیین کننده ورود وی به فینال رقابت های انتخاباتی باشد.این در حالی است که در نظر سنجی های مختلف منتشر شده جایگاه اماری کروبی چندان مطلوب نیست .آیا این موضوع ارتباطی به عدم پیوستن مجمع روحانیون به پیشنهاد اجماع بر اساس نظرسنجی دارد؟
تاکنون کسی ا ز مجمع روحانیون نخواسته که وارد نظر سنجی شود.در عین حال نظر سنجی به عنوان یک راه و طریقی برای به دست آوردن میزان محبوبیت اجتماعی شخص قابل قبول است اما این نظر سنجی در شرایطی می تواند مرجع باشد که شرایط دو نفر مذکور از لحاظ معیارها برابر باشد.نباید نظرسنجی را به عنوان تنها معیار انتخاب کنیم.علاوه بر آن نظرسنجی ها به نفع کروبی بوده است.
منظور شما کدام یک از نظرسنجی هاست؟در اغلب نظرسنجی ها ی انجام شده هاشمی رفسنجانی نفر نخست بوده و فاصله درصدی کروبی با وی زیاد بوده است؟
در آخرین نظر سنجی معتبری که توسط خبرگزاری جمهوری اسلامی (ایرنا)انجام شده، هاشمی نفر اول و کروبی نفر دوم بوده است. در عین حال گروه های دانشگاهی که به استان های مختلف سفر و در آن جا نظر سنجی انجام می دهند گزارش داده اند که در برخی استان ها کروبی نفر اول و در بعضی دیگر پس از هاشمی ،نفر دوم بوده است.
یکی از پیچیدگی های انتخابات آتی تعدد کاندیداها و به عبارتی ترافیک نامزدهاست.چه اینکه بسیاری هنوز فضای ژلاتینی انتخابات را دجار تحول می دانند و پیش بینی می کنند که در نهایت به یک صف بندی مشخص و کم حجمی منجر شود.به عقیده شما سرنوشت فضای موجود با کاندیداهای متعدد چه خواهد بود؟
من معتقدم تعدد کاندیداها در یک کشور اول بالذات به صلاح آن است و نشانگر باز بودن فضای جامعه و موجب رشد سیاسی خواهد شد.رمز موفقیت یک جناح در این است که کاندیداهای متعدد نداشته باشد ولی برای رشد جامعه تعدد کاندیداها مطلوب است.کمبود کاندیداها به میرایی و ایستایی جامعه می انجامد.در جناح اصلاح طلب فعلا دو کاندیدای جدی وارد صحنه شده اند و چند کاندیدای دیگر هم هستند که زیاد جدی تلقی نمی شوند و در نهایت به یک کاندیدا در اصلاح طلبان منتهی می شویم.در جناح محافظه کار نیز برای نخستین بار این تشتت به وجود آمده است. این تشتت موجب رشد و رونق بازار جناح محافظه کار شده و بایستی این اختلاف نظر را به فال نیک گرفت.سرانجام آن حصارهای تشکیلاتی شکسته شده و برخی کاندیداها به خود اجازه داد ه اند که خارج از تصمیمات شورای هماهنگی نیروهای انقلاب وارد شوند.حال اینکه تا چه اندازه این فضا باقی می ماند بستگی به حضور هاشمی دارد.اگر هاشمی وارد صحنه شود کاندیدای محافظه کاران را به حداقل می رساند.احتمالا یک یا دو نفر در کنار هاشمی باقی خواهند ماند و این جریان در مقابل اصلاح طلب ها قرار می گیرند.به عبارتی جریان محافظه کار از هاشمی حمایت خواهد کرد و جبهه ای متشکل از دو یا سه کاندیدا مقابل اصلاح طلبان گشوده می شود.در طیف اصلاح طلبان جز سه گروه کارگزاران سازندگی ،حزب اسلامی کار و خانه کارگر که از هاشمی حمایت خواهند کرد سایر گروه ها یا از دو کاندیدای مطرح –کروبی یا معین – و یا از کاندیدای منحصر به فردشان حمایت خواهند کرد.در صورت ورود هاشمی به صحنه رقابت جدی بین هاشمی و کروبی خواهد بود.در صورت عدم ورود هاشمی میان شورای هماهنگی نیروهای انقلاب و گروه های خارج از آن در طیف محافظه کاران اختلاف شدیدی بروز می یابد و به احتمال زیاد بلوک راست دچار تشتت و پراکندگی می شود. در چنین شرایطی اگر کاندیدای اصلاح طلبان واحد باشد به احتمال زیاد در مرحله نخست انتخابات شانس پیروزی می یابد.
در صورتی که انتخابات به دور دوم کشیده شود رقابت نهایی میان کدام چهره ها خواهد بود؟
برای اولین بار این احتمال وجود دارد که این انتخابات به دور دوم کشیده شود چون احتمال احراز نصف بعلاوه یک آرا توسط کاندیداها ضعیف است.اگر انتخابات وارد مرحله دوم شود رقابت نهایی یا میان هاشمی و کروبی یا کروبی و فرد دیگری از جناح محافظه کار خواهد بود.
با این تعبیر شما قائل به وجود انتخابات سه قطبی میان کاندیدای اصلاح طلب، محافظه کار و هاشمی نیستید؟ شما هاشمی را جز گزینه های محافظه کاران می دانید ،این در حالی است که آنان کاندیداهای منحصر به خود را داشته و برخی لایه های آنان حتی با نامزدی هاشمی مخالفت می کنند.
به احتمال قوی فضای انتخابات سه قطبی است: کروبی، هاشمی و یک یا دو نفر از محافظه کاران.در صورت ورود هاشمی اکثریت قریب به اتفاق محافظه کاران از ایشان حمایت می کنند و تنها اقلیتی در این جناح از وی حمایت نخواهند کرد.وقتی که محافظه کاران از هاشمی حمایت کردند دیگر هاشمی وجهه اصلاح طلبی نخواهد داشت.محافظه کاران به دو شاخه یکی به رهبری هاشمی و دیگری بامحوریت کاندیدای مجزا تقسیم شده و اصلاح طلبان در نهایت به وحدت می رسند.
مجموعه گروه های دوم خرداد پس از انتخابات مجلس هفتم اقدام به برگزاری جلسات مشترک کردند. این جلسات را به واقع می توان آغاز ورود زود هنگام طیف اصلاح طلب به انتخابات ریاست جمهوری قلمداد کرد .چه تحولات عمده ای در این برهه صورت گرفت و در جلسات مشترک بر چه محورهایی بحث شد؟ پس از انتخابات مجلس هفتم که جناح اصلاح طلب اکثریت خود رادر مجلس از دست داد و طبیعتا پایگاهش در قوه مقننه تضعیف شد گروه های هجده گانه دوم خرداد تصمیم گرفتند که ارتباط و هماهنگی شان را بیشتر کنند و جلسات مستمری داشته باشند. بر خلاف گذشته که جلسات در دفتر احزاب یا بصورت متناوب در محل های مختلفی تشکیل می شد این بار تصمیم گرفته شد که جلسات شورای هماهنگی گروه های دوم خرداد هفته ای یک بار و آن هم در دفتر کروبی تشکیل گردد. این جلسات روزهای یکشنبه و با حضور کلیه و یا اکثریت قریب به اتفاق دبیران و نمایندگان احزاب دوم خردادی برگزار شد. در جلسات متعدد محور بحث ها ارزیابی وضعیت گذشته، کالبد شکافی جریان اصلاح طلب و آسیب وارده به آن در انتخابات اخیر بود.سپس آئین نامه ای برای شورای هماهنگی گروه های دوم خرداد تهیه شد . در این فاصله نزدیک شدیم به زمانی که باید بحث انتخابات ریاست جمهوری مطرح می شد.گرچه هنوز کمتر از یکسال به انتخابات باقی مانده بود ولی در جلسات شورای هماهنگی بحث های کلی آغاز شد.تصمیم بر آن شد که در انتخابات ریاست جمهوری شرکت کرده و حضوری فعال و گسترده داشته باشیم.در امر ایجاد ساز و کارهای لازم برای حضور در انتخابات و زمینه مشارکت حداکثری مردم بحث های مختلفی مطرح شد که در آن زمان به مصادیق انتخابات منجر نگردید.حتی روی ملاک ها هم کمتر بحث شد بلکه بیشتر به بحث های کلی تر و مقدم تر از آن پرداخته شد. در میان گروه ها، مجمع روحانیون مبارز چون در این گونه موارد پیشقدم بود بحث انتخابات ریاست جمهوری را مطرح کرد و اولین تصمیم را گرفت مبنی بر اینکه ما باید در انتخابات ریاست جمهوری حضوری فعال و بدون قید و شرط داشته باشیم.
پس از این مرحله بود که طرح کاندیداتوری مهندس میر حسین موسوی مطرح شد؟
بله. بدنبال آن بحث شد که حضور در انتخابات بدون کاندیدا معنا ندارد . در جلسه مجمع روحانیون مبارز مهندس موسوی مطرح شد.چرا که موسوی به دلایل مختلف از جمله وجهه و جاذبه ای که بین مردم دارد و شایستگی هایی که در ایشان یافت می شود بهترین گزینه ای بود که می تواند مردم را به صحنه دعوت کند.سپس افرادی از مجمع روحانیون مامور شدند که با مهندس موسوی مذاکره کنند. در تمامی این جلسات مهندس موسوی به بیان اشکالات پرداخت و رسما خبری از آمدن با نیامدن خود نداد و فقط مشکلاتی را که سر راه ریاست جمهوری آینده است بازگو کرد. از صحبت های ایشان اینگونه استناد نمی شد که جوابشان صد در صد منفی است و همچنان امید به پذیرش ایشان بود . در کنار مجمع روحانیون، گروه های دیگری هم همین مذاکرات را با ایشان داشتند.سرانجام در یکی از جلسات شورای هماهنگی گروه های دوم خرداد تصویب شد که سه نفر از بزرگان با موسوی دیدار داشته باشند و از ایشان بخواهند سریع و روشن نظر خود را اعلام کند چون قبل از آن ایشان به برخی افراد پاسخ منفی داده و زمینه نفی پذیرش توسط وی شکل گرفته بود. اقایان خاتمی، کروبی و موسوی خوئینی ها با موسوی دیدار داشته و در نهایت وی جواب منفی خود را اعلام کرد.موسوی گفته بود که جوابش از ابتدا هم منفی بود و عدم اعلامش به خاطر احترام به شخصیت ها بوده و در عین حال افزود به علت گذر زمان صلاح بر اینست که دنبال فرد دیگری بروند و پاسخ وی را اعلام کنند.
پس از پاسخ منفی میر حسین موسوی برخی خبرها مبنی بر مذاکره با موسوی خوئینی ها جهت پذیرش کاندیداتوری بود.این موضوع تا چه میزان صحت دا رد؟
برخی از دوستان خارج از مجمع روحانیون مبارز بحث کاندیداتوری موسوی خوئینی ها را مطرح کردند. در شورای مرکزی مجمع هم تصویب شد که چند نفر با خوئینی ها دیدار کنند. در دیدار نمایندگان با خوئینی ها ایشان صددرصد پیشنهاد نامزدی خود را رد کرد.در حداقل دو جلسه ای که با خوئینی ها برگزار شد کروبی هم حضور داشته و اصرار داشت که ایشان بپذیرد ولی این امر میسور نشد.
سپس سراغ کروبی رفتید و از وی برای کاندیداتوری دعوت به عمل آوردید.
وقتی کاندیداها به این شکل اعلام انصراف کردند شورای مرکزی مجمع روحانیون مبارز تصویب کردند که از کروبی رسما دعوت به عمل آورد.کروبی از ابتدا از گزینه های ما بر ای انتخابات بود اما خود ایشان اصرار کرد که سراغ دیگران بویم.وقتی کاندیداهای دیگر پاسخ منفی دادند طبیعتا ایشان متعین شدند این در حالی است که خود کروبی با طرح نامزدی خود بشدت مخالفت می کرد و می گفت نه در این جلسه و نه در جلسات آتی اجازه بررسی نامزدی اش را نخواهد داد تا اینکه خود به نتیجه نهایی برسد.در نهایت با اصرار اعضای مجمع و در جلسه ای د رغیاب کروبی پیرامون کاندیداتوری وی بحث شد و همه بر شایستگی و اصلحیت ایشان متفق بودند. در این میان چند نفر اظهار نگرانی کردند که نکند آمدن ایشان برای وی که دبیر کل مجمع و شیخ اصلاحات است به منزله ریسک باشد و ما نباید وی را خرج کنیم.بیشتراعضا امید بالایی به رای آوردن وی داشتند و با اکثریت قریب به اتفاق تصویب شد که از کاندیداتوری کروبی حمایت شود.البته کروبی پس از چند هفته مطالعه برای کاندیداتوری اعلام آمادگی کردند.در این فاصله که کروبی با پیشنهاد اعضای مجمع رو حانیون و برخی شخصیت ها ی مملکتی طرح کاندیداتوری خود را بررسی می کرد شاهد این بودیم که جبهه مشارکت و سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی دکتر معین را به عنوان کاندیدا معرفی کرده و معین هم اعلام آمادگی کرد.اعلام کاندیداتوری کروبی مدت زمانی پس از اعلام آمادگی معین صورت گرفت، گرچه بحث و تبادل نظر با ایشان چند ماه پیش آغاز شده بود و دعوت مجمع از کروبی هم مدتی قبل از ماجرای کاندیداتوری معین ارائه شده بود.
شما اشاره کردید که همزمان با جلسات شورای هماهنگی گروه های دوم خردادهر یک از گروه ها به تشکیل جلسات درون حزبی می پرداختند. آیا در این حین امکان تبادل نظر گروه ها با یکدیگر در خصوص نامزد اختصاصی شان وجود نداشت ؟به عبارتی مجمع روحانیون از کاندیداتوری معین و جبهه مشارکت و سازمان مجاهدین انقلاب از نامزدی کروبی مطلع نبودند؟
این مسائل در جلسات به بحث گذاشته نشد.گرچه همه می دانستند یکی از گزینه های مجمع روحانیون ،کروبی است و ما هم اطلاع داشتیم که بین چند گروه زمزمه هایی مبنی بر نامزدی معین مطرح می شود .ولی این احزاب در خصوص نامزدی معین خیلی سریع به نتیجه رسیدند قبل از اینکه دیگران در جریان باشند.
بسیاری این تعدد کاندیدا بین جبهه مشارکت و مجاهدین انقلاب و مجمع روحانیون را امری طبیعی و نتیجه اختلاف سلایق و گسل های فکری میان این دو طیف می دانند.شما با این گزاره موافقید؟
برخی بحث ها هست که هم اکنون زمان طرحش نیست و ما این را به پس از انتخابات مو کول می کنیم. ولی بطور اشاره عرض می کنم که دوستان مشارکت و مجاهدین انقلاب دیدگاه های دارند که بعضا با دیدگاه های مجمع روحانیون و شخص کروبی قابل تطبیق نیست و سلیقه هایی دارند که مجمع آنها را نمی پذیرد و متقابلا آنها نیز با برخی دیدگاه های مجمع همسو نیستند.این امر موجب شد که مجمع روحانیون فردی را انتخاب کند که همفکر خود باشد و آن شخص طبیعتا کروبی است.
از سوی برخی رسانه های جناح محافظه کار این گونه القا می شود که اصلاح طلبان در اندیشه یک کاندیدای دقیقه نود هستند و این احتمال پررنگ است که در نهایت فردی از سوی اصلاح طلبان معرفی شده و فضای انتخابات را تحت الشعاع قرار دهد.آنهاحتی این گونه عنوان می کنند که مهندس موسوی در دقایق پایانی وارد عرصه می شود. این احتمالات تا چه میزان قابل انطباق با واقعیات موجود است؟
هر احتمالی ممکن است اما اینکه گروه های دوم خرداد روی فرد دیگری خارج از کروبی و معین اجماع کنند این امر کاملا منتفی است . چنین شخصی هم در مجموعه نیست که بتواند اجماع را تحصیل کند و اگر بود ما حتما سراغش رفته بودیم. درباره ورود احتمالی مهندس موسوی هم این موضوع کاملا خلاف واقع است و وی بطور قاطع جواب منفی داده ند و احتمال ورودشان به عرصه انتخابات صددرصد منتفی است.
احتمال اینکه یکی از این دو کاندیدای جناح اصلاح طلب –کروبی یا معین- به نفع دیگری کنار رود وجود دارد؟
در این خصوص باید گفت که کروبی نه کنار میرود و نه به مصلحت جامعه است که چنین شخصیتی برای به دست آوردن اجماع کناره گیری کند و مجوزی هم ازلحاظ عقلی برای این کار وجود ندارد.ایشان رسما اعلام کردند که من به هیچ قیمت کناره گیری نمی کنم. احتمال کنار رفتن معین منتفی نیست گرچه هنوزخبری از کناره گیری احتمالی وی منتشر نشده است.اما سربسته می توانم بگویم که کاندیدای منحصربه فرد جناح اصلاحات در انتخابات، شخص کروبی است.این در آینده روشن خواهد شد.
حمایت برخی چهره های فعال در اردوگاه راست از کاندیداتوری کروبی شائبه های گوناگونی پیرامون دلایل این استقبال ایجاد کرد.حال آنکه خاستگاه فکری و جناحی کروبی در نقطه مقابل آنان قرار دارد.به نظر شما علل این اقدام از جانب محافظه کاران چیست؟و آیا احتمال تخریب چهره ایشان وجود دارد؟
جریان تخریب شخصیت کروبی از ابتدا فعال بود و روزبه روز فعال تر می شود.به اشکال مختلف هم تلاش می کنند به ایشان ضربه وارد کنند.هر وقت از کروبی احساس خطر می کنند سعی در تخریب وجهه ایشان دارند.این افراد از جناحهای مختلف هستند.جناح راست سابقه این اقدام را داشته و طبیعی است از حضور کروبی احساس نگرانی کند.برخی افراد جریان اصلاح طلب هم که چندان علاقه ای به حضور کروبی ندارند در این دام گرفتار شده و به تخریب شخصیت ایشان پرداخته اند.حمایت برخی چهره های جناح راست می تواند دو توجیه داشته باشد.یکی اینکه این جریان تخریبی بیاید و با این کار به کروبی ضربه بزند چون می داند جریان راست در جامعه آن پایگاه لازم و کافی را ندارد و هر کس منتسب به آنها باشد ضربه می خورد. پس افرادی راعلم می کنند که از کروبی حمایت کنند.اما علت دوم را می توان در این کلام جستجو کرد که فضیلت چیزی است که حتی دشمنان هم ناچارند آن را بپذیرند.چه بسا افرادی که از کروبی در انتخابات حمایت می کنند اعتقاد دینی راسخ دارند و با وجود اینکه سلیقه سیاسی شان با کروبی موافق نباشد ولی به علت اعتقاد کروبی به مبانی نظام و آرمان های امام (ره) و انقلاب از حضور وی در عرصه استقبال می کنند.
توسط همین جریانات انتقادات اعضای مجمع روحانیون از هاشمی رفسنجانی بزرگنمایی می شود.اما واقعیت امر هم آن است که برخی اعضای مجمع خود شخصا و یا به نقل از کروبی به انتقاد صریح از دوران سازندگی و یا کاندیداتوری احتمالی هاشمی می پردازند.علت این رویکرد چیست؟
مواضع مجمع روحانیون مبارز به عنوان یک تشکیلات صنفی –سیاسی با مواضع اشخاص حتی آنهایی که عضو شورای مرکزی هستند متفاوت است.حتی احتمال دارد که مواضع کروبی با مواضع اشخاصی که از ایشان حمایت می کنند نیز متفاوت باشد .سیاست مجمع روحانیون که مورد باور کروبی هم هست این است که کمترین تخریبی نسبت به هیچ شخصیت و کاندیدایی صورت نگیرد.این رویه را در دوران دوم خرداد و پیش از آن نیز داشتیم این را یک وظیفه ملی می دانیم که حرمت افراد را حفظ کنیم.ما شاید بصورت کلی از مواضع برخی جناح هادانتقاد کنیم و این حداقل فعالیت تشکیلاتی و حزبی است ولی پرداختن به تخریب دیگران مورد نظر ما نیست .برخی افرادی که نسبت به آقای هاشمی نظر دارند و آنها را بیان داشته اند نظر شخصی شان بوده نه نظر مجمع و کروبی.
پیشنهادی در جناح اصلاحات مطرح شد مبنی بر بکار گیری روش نظر سنجی برای اجماع بر یک کاندیدا.به عبارتی مقبولیت اجتماعی معین یا کروبی تعیین کننده ورود وی به فینال رقابت های انتخاباتی باشد.این در حالی است که در نظر سنجی های مختلف منتشر شده جایگاه اماری کروبی چندان مطلوب نیست .آیا این موضوع ارتباطی به عدم پیوستن مجمع روحانیون به پیشنهاد اجماع بر اساس نظرسنجی دارد؟
تاکنون کسی ا ز مجمع روحانیون نخواسته که وارد نظر سنجی شود.در عین حال نظر سنجی به عنوان یک راه و طریقی برای به دست آوردن میزان محبوبیت اجتماعی شخص قابل قبول است اما این نظر سنجی در شرایطی می تواند مرجع باشد که شرایط دو نفر مذکور از لحاظ معیارها برابر باشد.نباید نظرسنجی را به عنوان تنها معیار انتخاب کنیم.علاوه بر آن نظرسنجی ها به نفع کروبی بوده است.
منظور شما کدام یک از نظرسنجی هاست؟در اغلب نظرسنجی ها ی انجام شده هاشمی رفسنجانی نفر نخست بوده و فاصله درصدی کروبی با وی زیاد بوده است؟
در آخرین نظر سنجی معتبری که توسط خبرگزاری جمهوری اسلامی (ایرنا)انجام شده، هاشمی نفر اول و کروبی نفر دوم بوده است. در عین حال گروه های دانشگاهی که به استان های مختلف سفر و در آن جا نظر سنجی انجام می دهند گزارش داده اند که در برخی استان ها کروبی نفر اول و در بعضی دیگر پس از هاشمی ،نفر دوم بوده است.
یکی از پیچیدگی های انتخابات آتی تعدد کاندیداها و به عبارتی ترافیک نامزدهاست.چه اینکه بسیاری هنوز فضای ژلاتینی انتخابات را دجار تحول می دانند و پیش بینی می کنند که در نهایت به یک صف بندی مشخص و کم حجمی منجر شود.به عقیده شما سرنوشت فضای موجود با کاندیداهای متعدد چه خواهد بود؟
من معتقدم تعدد کاندیداها در یک کشور اول بالذات به صلاح آن است و نشانگر باز بودن فضای جامعه و موجب رشد سیاسی خواهد شد.رمز موفقیت یک جناح در این است که کاندیداهای متعدد نداشته باشد ولی برای رشد جامعه تعدد کاندیداها مطلوب است.کمبود کاندیداها به میرایی و ایستایی جامعه می انجامد.در جناح اصلاح طلب فعلا دو کاندیدای جدی وارد صحنه شده اند و چند کاندیدای دیگر هم هستند که زیاد جدی تلقی نمی شوند و در نهایت به یک کاندیدا در اصلاح طلبان منتهی می شویم.در جناح محافظه کار نیز برای نخستین بار این تشتت به وجود آمده است. این تشتت موجب رشد و رونق بازار جناح محافظه کار شده و بایستی این اختلاف نظر را به فال نیک گرفت.سرانجام آن حصارهای تشکیلاتی شکسته شده و برخی کاندیداها به خود اجازه داد ه اند که خارج از تصمیمات شورای هماهنگی نیروهای انقلاب وارد شوند.حال اینکه تا چه اندازه این فضا باقی می ماند بستگی به حضور هاشمی دارد.اگر هاشمی وارد صحنه شود کاندیدای محافظه کاران را به حداقل می رساند.احتمالا یک یا دو نفر در کنار هاشمی باقی خواهند ماند و این جریان در مقابل اصلاح طلب ها قرار می گیرند.به عبارتی جریان محافظه کار از هاشمی حمایت خواهد کرد و جبهه ای متشکل از دو یا سه کاندیدا مقابل اصلاح طلبان گشوده می شود.در طیف اصلاح طلبان جز سه گروه کارگزاران سازندگی ،حزب اسلامی کار و خانه کارگر که از هاشمی حمایت خواهند کرد سایر گروه ها یا از دو کاندیدای مطرح –کروبی یا معین – و یا از کاندیدای منحصر به فردشان حمایت خواهند کرد.در صورت ورود هاشمی به صحنه رقابت جدی بین هاشمی و کروبی خواهد بود.در صورت عدم ورود هاشمی میان شورای هماهنگی نیروهای انقلاب و گروه های خارج از آن در طیف محافظه کاران اختلاف شدیدی بروز می یابد و به احتمال زیاد بلوک راست دچار تشتت و پراکندگی می شود. در چنین شرایطی اگر کاندیدای اصلاح طلبان واحد باشد به احتمال زیاد در مرحله نخست انتخابات شانس پیروزی می یابد.
در صورتی که انتخابات به دور دوم کشیده شود رقابت نهایی میان کدام چهره ها خواهد بود؟
برای اولین بار این احتمال وجود دارد که این انتخابات به دور دوم کشیده شود چون احتمال احراز نصف بعلاوه یک آرا توسط کاندیداها ضعیف است.اگر انتخابات وارد مرحله دوم شود رقابت نهایی یا میان هاشمی و کروبی یا کروبی و فرد دیگری از جناح محافظه کار خواهد بود.
با این تعبیر شما قائل به وجود انتخابات سه قطبی میان کاندیدای اصلاح طلب، محافظه کار و هاشمی نیستید؟ شما هاشمی را جز گزینه های محافظه کاران می دانید ،این در حالی است که آنان کاندیداهای منحصر به خود را داشته و برخی لایه های آنان حتی با نامزدی هاشمی مخالفت می کنند.
به احتمال قوی فضای انتخابات سه قطبی است: کروبی، هاشمی و یک یا دو نفر از محافظه کاران.در صورت ورود هاشمی اکثریت قریب به اتفاق محافظه کاران از ایشان حمایت می کنند و تنها اقلیتی در این جناح از وی حمایت نخواهند کرد.وقتی که محافظه کاران از هاشمی حمایت کردند دیگر هاشمی وجهه اصلاح طلبی نخواهد داشت.محافظه کاران به دو شاخه یکی به رهبری هاشمی و دیگری بامحوریت کاندیدای مجزا تقسیم شده و اصلاح طلبان در نهایت به وحدت می رسند.
گزارش خطا
ارسال به دوستان
نسخه چاپی
ذخیره عضویت در خبرنامه 
انتشار یافته: ۰
ناشناس
| 
۱۶:۵۹ - ۱۳۸۴/۰۳/۲۱
پاسخ
از سن ايج هاي آقاي كروبي متشكريم و حتماٌ به ايشون راي مي ديم . 
پربحث ترین عناوین
پرطرفدار ترین عناوین
لینک های مفید