آفتابنیوز : آفتاب: رضا ساکی در ایسنا نوشت: کاغذپاره به کاغذی گفته میشود که بخشی از آن پاره باشد. کاغذپاره گاه کاغذی سفید است که چیزی روی آن نوشته نشده است و گاه کاغذی است که چیزی روی آن نوشته شده است. کاغذپاره در زندگی معمولی همیشه کاغذپاره است، اما در ادارهها و سازمانهای دولتی و بینالمللی کاغذپاره نداریم.
مثلا یک چک بانکی تا وقتی سالم است، چک است، اما وقتی پاره شد، به آن کاغذپاره میگویند، اما کاغذپارهای که هنوز اعتبار دارد و پای امضاکنندهاش گیر است. پس اگر کسی به یک چک قبل از پارگی کاغذپاره بگوید، اشتباه کرده است و اگر بعد پارگی هم کاغذپاره بگوید، اشتباه کرده است، چون آن چکی پاره است، نه کاغذی پاره.
قراردادها هم همینطور هستند. مثلا کسی نمیتواند به سند یک خانه بگوید کاغذپاره! یک سند ششدانگ کاغذپاره نیست و اگر حسابی پارهپوره بشود، باز هم سند خانه است. یعنی برخی نوشتهها و سندها هستند که اگر کسی آنها را جر هم بدهد، از ارزش و سندیت آنها کم نمیشود. مثلا صدام عهدنامه ۱۹۷۵ الجزایر را پاره کرد، ولی خودش هم میدانست که کارش بیهوده است.
برای اینکه بدانیم یک نوشته کاغذپاره است یا نیست، راه حلهای مختلفی وجود دارد. یکی از آن راهها این است که بدانیم هیچ دولتی برای کاغذپاره سه بار در ژنو حاضر نمیشود و اگر چیزی کاغذپاره باشد، وزیران خارجه کشورهای مهم دنیا برای آن کاغذپاره دو بار در ژنو جمع نمیشوند و تا صبح حرف نمیزنند! پس به برگههای آرمدار و مهردار و امضادار نمیتوان گفت کاغذپاره، چون مردم تا صبح برای سرنوشت همان چیزی که دیگران به آن کاغذپاره میگفتند، بیدار میمانند و دعا میکنند!
یکی دیگر از روشهای شناخت کاغذپاره از غیرکاغذپاره این است که باید بدانید کاغذپارهها نمیتوانند روند زندگی آدم را مختل کنند، مثلا اگر زیردستتان کتبا شما را اخراج کند، نوشتهاش کاغذپاره است و ارزشی ندارد، ولی اگر یک آدم بانفوذ شما را اخراج کند، چیزی که مینویسد، کاغذپاره نیست و اتفاقا کاغذی حسابی است که میتواند شما را بیچاره کند.
خلاصه که انسان باید فرق کاغذپاره را از غیرکاغذپاره بداند و بداند اگر پدرش روی کاغذ ساندویچ بنویسد با من تماس بگیر، آن کاغذ دیگر کاغذپاره نیست!
به هر حال حالا که بعد از 10 سال به خیر گذشت، اما امیدواریم دیگر در شناخت کاغذپاره از غیرکاغذپاره دچار اشتباه نشویم.