آفتابنیوز : آفتاب: اعتیاد زنان، موضوعی که سالها فقط انکار شده و روی آن سرپوش گذاشته میشد، حالا به یکی از محورهای اصلی صحبتهای مسئولان مبارزه با مواد مخدر تبدیل شده است. در همین چند ماه گذشته از طرف مسئولان ستاد مبارزه با مواد مخدر بارها به این موضوع اشاره شده و آمار مختلفی درباره اعتیاد زنان اعلام شده است به طوری که رحمانی فضلی، وزیر کشور و دبیرکل ستاد مبارزه با مواد مخدر درباره دو برابر شدن اعتیاد زنان هشدار داده و مشاور او در امور زنان و خانواده تاکید کرده که عواقب اعتیاد زنان بیشتر از مردان است و باید این موضوع را جدی گرفت. هشدارها و ابراز نگرانیهایی که به گفته کارشناسان اگرچه کافی نیست اما میتواند مقدمهای باشد برای پیشگیری از افزایش تعداد زنان معتاد.
کوروش محمدی، آسیبشناس و رییس انجمن آسیبشناسی اجتماعی ایران و لیلا ارشد، مددکار و مدیرعامل یکی از مراکز کاهش آسیب اعتیاد زنان به نام «خانه خورشید»، در کافهخبر درباره افزایش اعتیاد زنان، دلایل و راههای پیشگیری از آن گفتند و تاکید کردند که سکوت درباره این مساله و پنهان بودن اعتیاد زنان، آن را بیشتر و درمان را سختتر میکند.
به گزارش خبرآنلاین، مشروح این میزگرد را که بخش هایی از آن در روزنامه خبر هم منتشر شده، می خوانید؛
به تازگی هشدارهای زیادی درباره اعتیاد زنان داده میشود و از این خبر میدهند که اعتیاد زنان دوبرابر شده است. چه اتفاقی افتاده که اینقدر درباره این موضوع هشدار داده میشود؟
محمدی: به نظر من این هشدارها به این دلیل نیست که اعتیاد در جامعه بیشتر شده یا قشر معتادان عوض شده بلکه به این دلیل است که مدیریت تغییر پیدا کرده است. در شرایطی مدیریت اینطور پیش میرفت که گفته میشد آماری اعلام نشود و فضا مثبت نشان داده شود. طبیعی است که ظرف چند ماه نمیتواند اعتیاد به این میزان رشد پیدا کرده باشد بلکه این که وزیر کشور میآید و درباره این موضوع حرف میزند به دلیل تغییر رویکرد مدیریتی است و این هشدارها و حرف زدن از آسیبهای اجتماعی و بیان کردن آنها برای جامعه ما غنیمت است.
ارشد: این روند منحصر به مدت خاصی نیست بلکه در سالهای اخیر علاوه بر این که تعداد زنان معتاد زیاد شده، سن اعتیاد هم پایین آمده و آمفتامینها بیشتر مورد استفاده قرار میگیرد که تخریبشان بیشتر است، بنابراین شکی نیست که باید به این مساله رسیدگی شود. اما در عین حال چون ما با مشکل آمار واقعی مواجهیم، نمیتوانیم بگوییم این دوبرابر شدن نشاندهنده مراجعه بیشتر زنان معتاد برای درمان بوده یا سیر اعتیاد به این شدت افزایش پیدا کرده است. در هر حال آنچه مشخص است این است که دریافت اطلاعات و آگاهیهای کافی، صحیح، مناسب و به موقع برای جوانان و نوجوانان وجود ندارد.
شما در مرکزی که در آنجا فعالیت دارید، با این افزایش تعداد مراجعهکننده روبهرو بودهاید؟
ارشد: در مرکزی که ما هستیم، تعداد خاصی را پذیرش میکنیم و در روز به 100 نفر خدمات ارائه میدهیم. با این حال، آنچه دیده میشود و متخصصان این حوزه میبینند و از تعداد مراجعین احساس میکنند این است که تعداد زنان معتاد افزایش پیدا کرده است.
محمدی: اعتیاد زنان مساله پنهانی است و به اندازه مردان آشکار نیست. زنان مگر جرات میکنند به خانوادهشان بگویند من مصرفکننده مواد مخدر هستم و باید برای درمان مراجعه کنم؟ مگر میتوانند اعتیادشان را بروز بدهند که در آمار حساب شود؟ آماری که اعلام شده برآیندی از سطح این آسیب است نه آمار واقعی. ستاد مبارزه با مواد مخدر اعلام میکند آمار اعتیاد زنان حدود 10 درصد معتادان کل کشور است اما آمار ما که با بررسیهای دقیقتر و میدانیتر صورت گرفته نشان میدهند که بیش از 13 درصد است و باید بگویم حتی آمار ما هم نمیتواند واقعی باشد و ممکن است درصد زنان معتاد بیشتر از اینها باشد.
این افزایش به چه دلایلی اتفاق افتاده؟
ارشد: مسائل زیادی میتواند در این افزایش تاثیرگذار باشد. نمیتوان گفت فقط یک عامل وجود دارد بلکه باید به این جنبه از جهات گوناگونی نگاه کرد و آن را آسیبشناسی کرد. اعتیاد یک بیماری پیچیده پیشرونده مزمن است که هم بخش روانی دارد، هم اجتماعی و هم فیزیکی.
محمدی: درباره اعتیاد زنان این تصور وجود داشته که زنان معتاد نمیشوند و اگر هم اعتیاد پیدا کنند جزئی است و زود کنار گذاشته میشود. امروز به این نتیجه رسیدهایم که اعتیاد نه مرز سنی میشناسد نه طبقهای و نه جنسی. امروز فشار این رویکرد بر مدیریت پیشگیری و کنترل مبارزه با مواد مخدر باعث شده دبیر کل ستاد مبارزه با مواد مخدر صادقانه اعلام کند وضعیت ما این است. این اتفاقی است که از قبل افتاده اما حالا دست از کتمان برداشته شده و این موارد بیان میشود تا راه حلی برای آن پیدا شود.
منظورم این است که در رو آوردن به استفاده از مواد مخدر و محرک، دلایل متفاوتی برای زنها و مردها وجود دارد؟
ارشد: بسیاری از موارد ابتلا مشترک است ولی موارد خاصی را هم برای هر کدام از آنها میتوان مهم دانست. فشارهای اجتماعی و محدودیتهایی در انتخاب رشته تحصیلی و شغل از مواردی است که در اعتیاد زنان موثر است. وقتی امکانات تفریحی برای دخترها محدود است، وقتی اطلاعات و آگاهی کافی برای مشکلات سوءمصرف وجود ندارد، وقتی این امکان نیست که دخترها حتی بتوانند به راحتی ورزش کنند و با محدودیتهای ریز و درشتی مواجهند، همه اینها میتواند آنها را به سمت استفاده از مواد مخدر و محرک سوق بدهد.
محمدی: یکسری عوامل کلی هست مانند بیکاری، فقر و اختلافات خانوادگی که روی هر دو جنس تاثیر میگذارد. اما در حوزههای فردی عواملی هم هستند که به تناسب جنس میتوانند در رو آوردن به اعتیاد موثر باشند. به نظر من ما درباره زنان به طور کلی اسیر نگاه جنسیتی بوده و با غفلت زیادی مواجه بودهایم. زن هنوز به شخصیت مستقل در جامعه نرسیده، به حقوق برابر نرسیده و به او نگاه ابزاری میشود. بر اساس تحقیقی که ما انجام دادهایم، مردان عامل مهمی در اعتیاد زنان هستند.
چرا مردان را عامل مهم اعتیاد زنان میدانید؟
محمدی: مردها به دو صورت در اعتیاد زنان نقش دارند. یک عده از آنها مردان هوسران هستند که صفتها و خصلتهای غیرانسانی در آنها زیاد است و در جامعه به زنان نگاه ابزاری دارند و زنان در مواجهه با آنها در زندگی یا در شرایط کاری که از آنها بهرهبرداری جنسی میشوند، دچار سرخوردگی و شکست میشوند و حتی زندگی خانوادگیشان در اثر هوسرانی مردان دچار فروپاشی میشود و به سمت مصرف مواد مخدر گرایش پیدا میکنند. یک عده دیگر از مردان هم هستند که خودشان معتادند و زنانشان را هم وادار به اعتیاد میکنند. بنابراین با توجه به بررسیهای ما، نوع نگاهی که جامعه به زنان دارد باید تغییر پیدا کند. اگر بخواهیم فقط به عوامل سطحی اشاره کنیم باید به این موارد فرعی اشاره کنیم که زنان قرص لاغری نخورند و مواردی از این قبیل؛ اما باید به ریشه توجه کنیم و نگاه کلی را هدف قرار بدهیم.
ارشد: همانطور که ما در بین مراجعانمان هم میبینیم بسیاری از زنانی که به ما مراجعه میکنند توسط پدر، برادر یا همسرشان معتاد شدهاند.
در این تقسیمبندی، جای اعتیاد خودخواسته زنان خالی نیست؟ مگر عدهای به دلیل لذت به مصرف مواد مخدر رو نمیآورند؟
ارشد: همه ما به دنبال حال خوش هستیم. وقتی مجال و فرصتی برای لذت بردن و داشتن حال خوش وجود نداشته باشد، این احتمال که فرد به دنبال کسب لذت از طریق این روشها برود زیاد میشود بنابراین نمیتوان گفت اراده خود فرد نقش داشته بلکه او ناچار و ناآگاهانه به این سمت کشیده شده چون فرصتهای دیگری در اختیار نداشته است.
محمدی: من هم با کلمه خودخواسته درباره اعتیاد مخالفم. نمیتوانیم بگوییم این یک انتخاب است که افراد انجام میدهند. سلسله عواملی هستند که دست در دست هم میدهند تا فرد را به سمت مواد مخدر ببرند و اگر بگوییم اعتیاد خودخواسته است پس دیگر جایی برای رسیدگی به آن علل باقی نمیماند. اگر در وادی اعتیاد بخواهیم بگوییم افراد خودخواسته به سمت اعتیاد میروند دیگر جایی برای پیشگیری باقی نمیماند چون میگوییم انتخاب خود افراد است و انواع توجیهها پیش میآید. باید برگردیم ببینیم چه شده که فرد اعتیاد را انتخاب کرده است. در کدام خانواده بزرگ شده است؟ چه الگوهایی به او داده شده است؟ چه امکانات و فرصتهایی در اختیار او گذاشته شده است؟ چه کارهای فرهنگی در این زمینه انجام شده است؟ نهادهای دیگر توانستهاند با افراد اجتماع به درستی وارد تعامل شوند و مضرات اعتیاد را به او بشناسانند؟ چرا این فرد خودخواسته به طرف مذهب یا دانش کشیده نشده است؟ نمیتوان گفت خودخواسته بوده است بلکه پشت آن بسیاری از مسائل وجود دارد.
کوروش محمدی: نگرانی دیگری که در کنار اعتیاد به مواد مخدر و محرک وجود دارد و باید درباره آن هم هشدار داده شود، رواج مصرف قلیان و سیگار در بین دختران است. این موضوع در جامعه ما هنوز به فرهنگ تبدیل نشده ولی با رشدی که در مصرف آنها میبینیم، جای نگرانی دارد چراکه دریچهای است برای ورود آنها به مصرف مواد مخدر.
اما بعضی از معتادان به عنوان یک کار لذتبخش به مصرف مواد مخدر اشاره میکنند.
محمدی: آن برمیگردد به تفاوتهای فردی به لحاظ روانشناختی. از لحاظ شخصیتی ما درباره اعتیاد دو تیپ شخصیت داریم. یک نوع، تیپ همخوان نام دارد که ترک آنها بسیار مشکل است و با مواد مخدر و اعتیاد به شدت همخوانی دارند و فکر میکنند کار خوبی میکنند و جایگزینی برای آن وجود ندارد. این عده میگویند این کار لذتبخش است و حتی با این که دچار عواقب آن هم میشوند باز هم نمیخواهند درمان شوند. تیپ دوم غیرهمخوان است. گروهی که در اثر یک سلسله عوامل معتاد شدهاند و دیگر نمیگویند لذتبخش است بلکه میگویند گیر افتادهام و دنبال راهحل و درمان برای آن میروند.
ارشد: امروز دیگر اعتیاد زنان منحصر به یک قشر خاص نیست که بگوییم فقط در طبقه خاصی وجود دارد. در بین مراجعان ما کسانی هستند که تحصیلات بالا دارند یا در خانوادههایی با شرایط مناسب و تحصیلکرده زندگی میکنند ولی به دلایل گوناگون به مصرف مواد مخدر رو آوردهاند.
محمدی: به نظر من درباره اعتیاد زنان ممکن است در آینده با بحرانی مواجه شویم که نتیجه غفلت امروز ما از این مساله است. این که گفته شود در این حوزه مشکلی وجود ندارد و اعتیاد را مردانه کنیم میتواند در آینده عواقب زیادی برای ما داشته باشد. نگرانی دیگری که در کنار اعتیاد به مواد مخدر و محرک وجود دارد و باید درباره آن هم هشدار داده شود، رواج مصرف قلیان و سیگار در بین دختران است. این موضوع در جامعه ما هنوز به فرهنگ تبدیل نشده ولی با رشدی که در مصرف آنها میبینیم، جای نگرانی دارد چراکه دریچهای است برای ورود آنها به مصرف مواد مخدر.
در کنار این که درباره افزایش اعتیاد زنان هشدار داده میشود، مراکز ترک اعتیاد ویژه آنها هم تاسیس میشود؟
ارشد: زنها هم میتوانند به مراکز درمان ترک اعتیاد که مردها مراجعه میکنند بروند اما به دلایل مختلف مثل انگ و برچسب خوردن و نگاهی که به آنها میشود خیلی به آن مراکز مراجعه نمیکنند و ترجیح میدهند به مراکزی مراجعه کنند که مخصوص زنان باشد. من خودم به اقدامات تفکیک جنسیتی معتقد نیستم ولی یادم است وقتی ما این مرکز زنان را تاسیس کردیم، زنهای معتاد خیلی خوشحال بودند و میگفتند با احساس امنیت و راحتی بیشتری به این مرکز مراجعه میکنند.
محمدی: در هر استانی تعداد محدودی مراکز هستند که به زنان اختصاص داشته باشند. درصد بسیار کمی از زنان به مراکز مشترک که هم زنان میتوانند مراجعه کنند و هم مردان، مراجعه میکنند که این موضوع دلایل خاص خودش را دارد بنابراین خوب است که برای زنان پایگاههای اختصاصی ترک اعتیاد ایجاد شود. اما در عین حال نکته اصلی این است که به خاطر برچسبهایی که میخورند حتی به آن مراکز هم چندان مراجعه نمیکنند. کاری که باید انجام داد این است که ورودیها را ببندیم، چارهای جز این نداریم که رویکردمان را ببریم به سمت پیشگیری.
لیلا ارشد: وقتی امکانات تفریحی برای دخترها محدود است، وقتی اطلاعات و آگاهی کافی برای مشکلات ناشی از سوءمصرف وجود ندارد، وقتی این امکان نیست که دخترها حتی بتوانند به راحتی ورزش کنند و با محدودیتهای ریز و درشتی مواجهند، همه اینها میتواند آنها را به سمت استفاده از مواد مخدر و محرک سوق بدهد.
و چطور میتوان پیشگیری کرد؟
محمدی: نشاط بخشی از زندگی اجتماعی ماست. هیجانات افراد میتواند با نشاط به درستی تخلیه شود ولی وقتی نباشد به روشهای ناصحیح این هیجانها تخلیه میشود. الان در شرایطی هستیم که نشاط اجتماعی در جامعه ما پایین است و این به افزایش آمار افسردگی در جامعه کمک میکند مخصوصا این که برای مردان گزینههای زیادی برای تخلیه کردن این هیجانها وجود دارد ولی زنها همین گزینهها را هم ندارند.
ارشد: مصرف مواد مخدر و محرک عوارض روانی، جسمانی و اجتماعی دارد. مهم است به فرد بگوییم و به او این آگاهی را بدهیم که درست است که ممکن است لذتی در انتظار تو باشد اما عواقبی که این کار دارد بسیار زیاد است. اما باید به درمان هم اشاره کنم و این که چون مخصوصا در درمان شیشه، مشاوره اهمیت خاصی دارد، جای خالی این احساس میشود که بیمهها هزینههای مشاوره را پوشش دهند. در کنار اینها باید به مسائلی مانند بهبود قوانین و توانمند کردن زنها اشاره کنم و این که فراهم کردن فرصتهای تحصیلی و شغلی مناسب میتواند از رو آوردن آنها به انواع آسیبهای اجتماعی که اعتیاد یکی از آنهاست، جلوگیری کند.
محمدی: آموزش اصلیترین کاری است که در پیشگیری باید انجام داد. اما همانطور که میبینیم آموزشهای اجتماعی در جامعه ما به شدت دچار نقص است. همینطور که اشاره شد ما از مواد مخدر یک غول میسازیم و به جای این که روی عواقب آن تاکید کنیم روی این تاکید میکنیم که کار خوبی نیست بعد که بچهها با این مواد روبهرو شدند به این برمیخورند که اتفاقا تجربه لذتبخشی است اما از این غافل هستند که این لذت همیشگی نیست. این معتادانی که امروز میبینیم خروجی نسل قبل هستند و اگر میگویند دنبال اعتیاد میروم که به من لذت بدهد، در اثر مشکلات و عوامل اجتماعی به اینجا رسیدهاند. اگر میخواهیم کاری کنیم باید روی نسل آینده کار کنیم.
ارشد: ما شیوههای فرزندپروری را آموزش ندیدهایم و به طور تجربی از پدر و مادرمان یاد گرفتهایم که چطور باید با فرزندان برخورد کرد. نتیجه این شده که کولهپشتی بچههای ما سنگین باشد از مشکلاتی که در دوران کودکی و نوجوانی برایشان ایجاد میشود، پر از ترسها، خشمها، مقایسهها و تبعیضها. بسیاری از آنها در خانواده شاهد رفتارهای اعتیادی والدین خود هستند مانند تظاهر، پنهان کردن واقعیتها و نشان ندادن احساسات واقعی. وقتی به آنها مهارتها را آموزش نمیدهیم و آگاهی نمیدهیم، اینطور میشود که وقتی به مشکل برمیخورند و مهارت کافی برای حل مساله ندارند و به آنها سیگار یا موادمخدر پیشنهاد میشود به عنوان چیزی که میتواند مشکلشان را حل کند، آن را میپذیرند. هنوز هم که هنوز است فرزندان ما شیوههای فرزندپروری و والدی را آموزش نمیبینند و نسل آینده با همین ناآگاهیها بزرگ میشوند. باید ابزاری به فرزندانمان بدهیم که در هنگام پیش آمدن مشکلات بتوانند از آنها استفاده کنند اما جعبه ابزار فرزندان ما خالی است و به سمت اعتیاد میروند. ما یا اینقدر مشکل را بزرگ میکنیم و آن را سیاه نشان میدهیم یا به سادگی از آن میگذریم. در برنامههای تلویزیونی یا در مدارس چقدر اطلاعات مناسب و درست به جوانان داده شده است؟ جای اینطور مسائل در کتابهای درسی کجاست؟
محمدی: نقش آموزش و پرورش در اینجا بسیار مهم است چون میتواند یک نسل واکسینه شده را به جامعه تحویل دهد. سالهاست گفته میشود درباره مسائلی که در جامعه ما تابو است مثل اعتیاد یا روابط جنسی، آموزش و پرورش راهکارهایی را در نظر بگیرد و با توجه به سنین مختلف آموزشهایی را به دانشآموزان بدهد اما متاسفانه میبینیم که هیچ اتفاقی نمیافتد و نتیجه این غفلتها میشود همین شرایطی که امروز در آن قرار گرفتهایم.