کد خبر: ۳۴۸۴۴
تاریخ انتشار : ۱۱ دی ۱۳۸۴ - ۱۱:۲۶

گزارشی از ارکستر سمفونيک تهران

آفتاب‌‌نیوز : کوچه پس کوچه هاي لندن تا رقص هاي مجاري

در چند ماهه اخير و به خصوص پس از درگذشت فريدون ناصري، رئيس فقيد ارکستر سمفونيک تهران، اين ارکستر در وضعيتي نا بسامان تر از گذشته همچنان به حيات خود ادامه داده است.
سکان هدايت ارکستر سمفونيک تهران پس از رايزني هاي فراوان به دست شاهين فرهت به عنوان رئيس و علي رهبري به عنوان رهبر دائم داده شد. اما علي رهبري که بدون خواستن دستمزدي آنچناني و تنها براي کمک به ارکستر سمفونيک تهران بازگشته بود به دليل بي توجه اي به يک باره ارکستر سمفونيک را با تمام علاقه اي که به آن داشت تنها گذاشت.
حالا چند هفته اي از آن ماجراهاي عجيب مي گذرد و منوچهر صهبايي به عنوان رهبر مهمان به ايران آمده تا قطعاتي را با اين ارکستر مهجور و غمگين اجرا کند. پيش از اين نيز صهبايي چند باري به ايران سفر کرده و به عنوان مهمان سکان رهبري ارکستر سمفونيک تهران را به عهده داشته است. حاصل اين سفرها چندين بگو مگو و جر و بحث هاي کلان مديريتي بود که هر بار صهبايي را بيش از گذشته نسبت به باز گشت دوباره به ايران نا اميد مي کرد.
او براي شب رهبري خود در تالار وحدت، سمفوني 104 از "ژوزف هايدن"، قطعه مشهور فور تنا امپراتريکس از کارمينا برونا "کارل اروف" و سمفوني 8 از "آنتونين دروژاک" را به همراه دو رقص مجاري از اين آهنگساز به نام اروپاي شرقي به اجرا درآورد. برخلاف گذشته هيچ اثري از آهنگسازان سمفونيک ايراني که همواره جزو رپورتار برنامه صهبايي بود اجرا نشد. در حالي كه بخش زيادي از شهرت منوچهر صهبايي در ايران به خاطر پژوهش وسيع او در موسيقي سمفونيک ايران بوده است که امروزه رو به فراموشي دارد. صهبايي با استفاده از هزينه هاي شخصي و بدون کمک وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي اين آثار را جمع آوري و به وسيله ارکستر هاي مشهور خارجي اجرا و ضبط کرده است. آثار زيادي كه شامل قطعاتي از آهنگسازاني چون ثمين باغچه بان، حشمت سنجري، مرتضي حنانه، پرويز محمود، مصطفي کمال پور تراب وعليرضا مشايخي بوده است.
سمفوني 104 آخرين اثر هايدن است که در سال 1795 ساخته شد. اين اثر در ادامه 12 سمفوني مشهور او در سفر به لندن است. هايدن اوايل دهه 1790 ميلادي سفري به لندن مي کند که 5 سال به طول مي انجامد و کنسرت هاي همگاني را در اين شهر ترتيب مي دهد و حاصل آن 12 اثر سمفوني 93 تا 104 بوده است. تا مدت هاي مديدي پس از مرگ هايدن، اين 12 سمفوني تنها آثار هايدن بودند که به شايستگي اجرا مي شدند و به همين علت مردم نيز اين آثار را از ديگر آثار هايدن متمايز مي دانند. سمفوني 104 بيانگر حال و هواي شهر لندن است. حتي مي توان در بخشي از کشاکش آرشه ها صداي عبور کالسکه ها و رفت و آمد مردم را شنيد. اين اثر برخلاف آنچه که تصور ما از لندن آن سال ها است بسيار شاد و سر خوش ساخته شد. اندوه و مه غريبي که همواره از تيرگي لندن آن سال ها تجسم مي شود در اثر هايدن نشانه اي وجود ندارد. خود هايدن در اين باره مي گويد: "ترجيح مي دهم نيمه شوخ و مضحک زندگي را ببينم." ارکستر سمفونيک تهران با اجرايي نسبتا موفق از اين قطعه سعي در تفهيم نگاه هايدن از حال و هواي آن دوران لندن داشت. br>در ادامه بخش اول برنامه منوچهر صهبايي قطعه مشهور فورتنا امپراتريکس موندي از کارمينا بورنا، اثر بي نظير کارل ارف به اجرا درآمد. اين قطعه که آشناي همه ايرانيان است بارها توسط ديگر رهبران ارکستر سمفونيک به اجرا درآمده است. تمپو ( سرعت قطعه ) در مقايسه با آنچه که پيشتر از اجرا هاي رهبران به نام جهان شنيده شده قابل توجه بود . صهبايي کمي سرعت قطعه را بيشتر کرده بود،به همين علت آن وقار و بزرگي که از قطعه سراغ داريم در اجراي صهبايي حس نمي شد. البته انتخاب تمپو يک قطعه همان موضوعي است که اثر اجرا شده توسط يک رهبر را با اجراي رهبري ديگر متماير مي کند.
سمفوني 8 اثر آنتونين دورژک ديگر قطعه اي بود که توسط منوچهر صهبايي به اجرا در آمد. آنچه که در آثار دورژاک همواره حائز اهميت است علاقه وي به موسيقي هاي محلي و رقص هاي سرزمين مجارستان است. دورژاک هر چند که خود متولد چک بود اما در طول زندگي خود به موسيقي هاي محلي بسيار از فرهنگ هاي مختلف دنيا از قبيل آفريقا و آمريکا به خصوص سرخپوستان علاقه مند شد. سمفوني 8 او بر خلاف ديگر آثارش کمتر به سمت و سوي موسيقي هاي محلي کشانده شده و بيشتر تجربه اين آهنگساز در کمال گريي رمانتيسم است. او بعدها در سمفوني 9 خود با عنوان دنياي جديد اين کمال گرايي را به اوج خود رساند. سمفوني 8 را ريتمي نه جندان شاد آغاز مي کند و در آخر نيز با همان شکل به پايان مي رسد.
از قطعات بسيار مهم شب صهبايي اجراي دو قطعه از مجموعه رقص هاي مجاري است که يکي از اين قطعات را پيش تر در اثر به ياد ماندني ديکتارتور بزرگ ( چارلي چاپلين ) شنيده ايم. آنجا که چارلي آرايشگر صورت مرد را مي تراشد و حرکات او با اين موسيقي همخوان مي شود. رقص هاي مجاري به ياد ماندني ترين آثار دورژاک هستند و پس از سمفوني 9 مهمترين قطعات او به حساب مي آيند.
اجراي اين قطعات توسط صهبايي به دور از انتظار بود چراكه که در رپرتوار برنامه گنجانده نشده بود .
اجراي ارکستر سمفونيک تهران به پايان رسيد و زماني که مردم تالار وحدت ار ترک مي کردند پچ پچ هايي به گوش مي رسيد که مي گفتند با وضعيتي که ارکستر سمفونيک دارد کي مي شود که دوباره اجراي ديگري را بشنويم. حمايت از اين ارکستر جاي شك ندارد اما همواره نسبت به آن کوتاهي شده است. سازهاي فرسوده و حقوق هاي کم از آن جمله اند.
بازدید از صفحه اول
ارسال به دوستان
نسخه چاپی
ذخیره
عضویت در خبرنامه
نظر شما
پرطرفدار ترین عناوین