آفتابنیوز : دکتر بابک ناخدا*- البته قصد نگارنده از این نوشتار پاسخگویی به مجری محترمه نیست چرا که ایشان قطعا دستورات اتاق فرمان را در جلوگیری از ارایه توضیحات شفاف و آگاهی رساننده میهمان محترم برنامه آقای دکتر قرهیاضی اجرا میکردند. ولی مخاطب اصلی اینجانب کسانی هستند که از روي آگاهی و با دید جناحی و در نظر گرفتن منافع زودگذر خود سفارش چنین کارهایی را میدهند. کسانی که دانسته به منافع کشور و مردم فهیم آن ضربه زده و تیشه به ریشه علم و تکنولوژي در این کشور میزنند.
امروزه در عصر ارتباطات و اطلاعات و به مدد اینترنت و سایر فناوريهاي اطلاع رسانی کمتر کسی است که چیزي در مورد مهندسی ژنتیک و بیوتکنولوژي یا فناوري زیستی و توانمنديهاي خارقالعاده آن نشنیده باشد. امروزه در حالی که بیش از 179 میلیون هکتار از اراضی جهان در 28 کشور دنیا به کشت محصولات تراریخته و حاصل از مهندسی ژنتیک اختصاص دارد و بیش از 18 میلیون کشاورز از منافع فراوان این تکنولوژی بهرهمند گشتهاند و در حالی که تاکنون حتی یک مورد گزارش موثق و مستدل از اثرات سوء این محصولات بر سلامت انسان یا محیط زیست و یا موجودات غیر هدف گزارش نشده است و سرویسهای علم و فناوری بطور مستمر از پیشرفتهای شگرف در حوزه مهندسی ژنتیک و ویراستاری ژنوم انواع موجودات زنده و تولیدات محصولات جدید کشاورزی با خواص برتر زراعی و تغذیهای خبر میدهند، با کمال تاسف رسانه ملی به جای حمایت از این فناوری دوستدار سلامت انسان و محیط زیست در کنار برخی رسانههای جهتدار و به نفع مافیای سم و کود و بذر، کلیه هم و غم خود را بر علیه این فناوری بکار گرفته است. جالب اینکه شبکه دو سیما به برکت وجود مشاوران نخبه خود حتی بضاعت فکری و عقلی لازم برای ترجمه یک متن بسیار ساده انگلیسی را هم نداشته و با بهرهگیری ناشیانه از ابزار رسانه و به صورت کاملا یک طرفه و با توهین به شعور مخاطب و با نشان دادن یک سند نامربوط به موضوع، سعی در القای تفکرات سراسر غلط خود به بیننده دارد. غافل از اینکه در دنیای امروز اکثر مخاطبان چنین برنامههایی از حداقل سواد انگلیسی برای تشخیص سره از نا سره اطلاع دارند.
این در حالی است که از حجم عظیم تولیدات جهانی تراریخته هر ساله مقادیر معتنابهی به شکل دانههاي روغنی خام یا فرآوري شده و یا سایر محصولات و تولیدات گیاهی به کشور وارد و مورد مصرف قرار میگیرد. جالب است که بدانید با توجه به سطح زیر کشت و درصد تولید محصولات تراریخته در کشورهای مختلف و آمار واردات به کشور، تقریبا 100% محصولات عمده وارداتی مانند ذرت، سویا، پنبه و کلزا به کشور تراریخته هستند.
متاسفانه مشکل بیشتر افرادی که در کشور بر طبل مخالفت با گیاهان تراریخته میکوبند این است که این حضرات نه تنها هیچ اطلاعی از فرآیند تولید گیاهان تراریخته ندارند بلکه اساسا با موضوع اصلاح نباتات و تکامل و ژنتیک و فرآیند گزینش طبیعی و موتاسیون و ... در کل بیگانه هستند! مطالعه لازم در این حوزه را ندارند و فقط به برخی شنیده ها و شایعات از دهه 70 میلادی بسنده میکنند. این موجودات هیچ نقد علمی و کارشناسانه با استناد به مقالات علمی معتبر در رد محصولات تراریخته ارایه نمیدهند. تنها استنادشان به مقالات مجعول و غیر علمی برگشت خورده است. اینها تنها کاری که بلد هستند، انگ زدن و برچسب زدن و شانتاژ تبلیغاتی با ترفندهای پوپولیستی برای رسیدن به پست و مقام و منصب است و گرنه درد این آقایان و خانم ها، علم و خوداتکایی و صرفه جویی اقتصادی و حفظ محیط زیست و منابع طبیعی و سلامت شهروندان که نیست. اینها اگر درد مردم داشتند چرا تا حالا در برابر ورود بیش از 5 میلیارد دلار محصولات تراریخته از خارج از کشور و ورود میلیاردها لیتر سموم شیمیایی و میلیون ها تن انواع کودهای شیمیایی بی خاصیت از چین موضع گیری نمیکردند. چرا الان که دانشمندان با غیرت این کشور در راه تولید داخلی محصولات اصلاح شده ژنتیکی اقدام کرده اند به جوش و خروش آمده اند؟! هر بار که از آقایان درخواست میشود که ادله علمی ارایه دهند و بحث کارشناسی کنند فقط با سفسطه و آسمان ریسمان بافتن و سعی در ارتباط دادن دانشمندان غیور کشور به لابی صهیونیسم و فتنه 88 و اینگونه خزعبلات سعی در تخطئه علم و فناوری در کشور دارد. هر جا هم نشست علمی بوده و افراد صاحب نظر حوزه مهندسی ژنتیک و بیوتکنولوژی حضور دارند و قرار است بحث کارشناسی صورت گیرد، با بی احترامی جلسه را ترک میکنند.
خوشبختانه به همت دانشمندان فهیم و کاردان کشورمان هم اکنون این رشته تحصیلیمهندسی ژنتیک و بیوتکنولوژی در بسیاري از دانشگاههاي کشور تدریس میشود و مراکز تحقیقاتی و پژوهشی متعددي در این زمینه مشغول فعالیت هستند. همچنین شرکتهاي مختلف دانش بنیان در زمینههاي گوناگون این علم شکل گرفتهاند و میرود که ایران در زمینه بیوتکنولوژي نیز مانند نانوتکنولوژی، فناوری هستهای و سلولهای بنیادی به یکی از قطبهاي مهم علمی جهان تبدیل شود.
اما صد افسوس که عدهاي در داخل کشور با بیگانگان و دشمنان قسم خورده این مرز و بوم همآوا شده و به بلندگوهاي آنها در داخل کشور تبدیل شدهاند. این عده خواسته یا ناخواسته و از روي جهل و ناآگاهی با ارایه اخبار غلط، غیرعلمی و غیر مستدل، آب به آسیاب دشمن ریخته و با ایجاد رعب و وحشت در عامه مردم و مصرفکنندگان موجب فناوريهراسی شده و موجبات تشویش اذهان عمومی را فراهم میآورده و بر این کار خود نام اطلاع رسانی مسئولانه هم میگذارند!
من قبلا نیز این سوال را از این حضرات مطرح کردهام که آیا ارائه اطلاعاتی نظیر انتقال صفات رذیله خوكها و درندهخویی کوسهها به انسانها از طریق بیوتکنولوژي و یا نابودي و عقیم کردن جمعیت هدف با استفاده از گیاهان تراریخته به مقامات عالیرتبه نظام و درج تیترهایی همچون "محصولات ترانسژنیک همچنان قربانی میگیرند"، "تراریختهها دشمنان تنوع زیستی و قاتلان شهروندان" و عناوینی از این دست، مسؤولانه است؟ آیا نباید با ارایه دهندگان این اطلاعات نادرست برخورد قانونی صورت گیرد؟ آیا با بحران غذایی و اقتصادي جاري و انفجار جمعیت در کشورهاي در حال توسعه براي افزایش تولیدات کشاورزي و تأمین امنیت غذایی مردم و جامعه که به احتمال قوي در آینده توسط کشورهاي پیشرفته و دشمنان کشور به عنوان حربهاي نظامی و سیاسی براي فشار به کشور و ملت به منظور به زانو در آوردن "جمعیت هدف" و به کرسی نشاندن اهداف پلید خود استفاده خواهد شد، راهی جز استفاده از تکنولوژيهاي نوین براي نیل به خودکفایی در تولید محصولات استراتژیک داریم؟ آیا با بحران آب و گرم شدن کره زمین و تغییرات وسیع آب و هوایی میتوانیم و مجاز هستیم که چشم خود را بر پیشرفت تکنولوژیک در بخش کشاورزي ببندیم و به صرف دروغ پردازي برخی افراد مغرض و یا نادان آنها را نادیده بگیریم؟ چه کسی در آینده پاسخگوي این خیانت آشکار به این مرز و بوم و مردم شریف آن خواهد بود؟ ما مطمئن هستیم که ارایه اینگونه اطلاعات غلط با هدفی خاص و نه به قصد خدمت به کشور و مردم صورت میگیرد. در غیر این صورت با اندکی مطالعه بر هر کسی محرز خواهد شد که محصولات تراریخته نه تنهاتاکنون هیچگونه ضرري براي مصرف کننده در پی نداشته (یا حداقل ضرر آن تاکنون به اثبات نرسیده)، بلکه در بسیاري موارد سالمتر، مفیدتر و مغذيتر از محصولات غیر تراریخته هستند که بدون هیچ ارزیابی و نظارتی با مصرف بیرویه سموم و کودهاي شیمیایی تولید و روانه بازار میشوند و از این رهگذر ثروتهاي بادآوردهاي را نصیب شرکتهاي بزرگ چند ملیتی و مافیاي سم و کود و بذر میکنند.
لازم است از این سینهچاکان مدعی دروغین طرفداري از محیط زیست، تنوع زیستی و سلامت انسانها پرسیده شود آیا به خود اندکی زحمت دادهاند تا مقایسه مختصري در مورد صنایع و تکنولوژيهاي مورد استفاده در کشور از نظر میزان خسارتزا یا تهدیدآمیزبودن آنها براي محیط زیست و سلامت انسان و دام داشته باشند؟ آیا بیوتکنولوژي براي محیط زیست و سلامت انسان و دام مضر و تهدیدآمیز است یا سموم شیمیایی آفتکش و صدها صنایع آلاینده که روزانه صدها تن غبار و مواد سمی و آلاینده وارد محیط زیست میکنند؟ آیا هرگز آماري از تهدیدات زیستمحیطی صنایع خودروسازي، نفت و گاز و پتروشیمی، چرم و لاستیک، رنگ و رزین، ذوب فلزات، سیمان و مانند آن تهیه کردهاند؟ براستی کدامیک بیشتر مخرب و اثرگذار هستند؟ بیوتکنولوژي، که با تولید میکروارگانیسمهاي مفید مانند باکتريهاي نفتخوار و یا با تولید فیلترهاي بیولوژیک با انواع آلودگیهاي محیط زیست مبارزه میکند یا سایر صنایع آلاینده؟ آیا اینان در سفر به حومه شهرها، دشتها و درختان پوشیده از پلاستیکهاي رنگارنگ و بطريهاي آب و نوشابه را که تا صدها سال بدون تغییر در طبیعت باقی میمانند به چشم ندیدهاند؟ آیا اینها براي محیط زیست و سلامت انسان و دام زیانبار هستند یا بیوتکنولوژي که با تولید پلاستیکهاي زیست- تخریبپذیر یا تجزیه شونده به دنبال یافتن راههاي آلودگیزدایی و پاکسازي محیط زیست است؟ لازم به یادآوري است که حتی در این پروسه نیز تأکید بیوتکنولوژي بر مکانیزمهاي خود پالایی با استفاده از عوامل سازگار با محیط زیست است. آیا هیچ اندیشیدهاید که دفن زباله در حومه شهرها و جنگلها تا چه زمانی میتواند ادامه داشته باشد؟ آیا میدانید که پساب همین زبالههاي مدفون شده در عمق زمین، حیات بسیاري از موجودات خشکیزي و آبزي و حتی حیات انسانها را تهدید میکند؟ هزاران هکتار از اراضی جنگلی این سرزمین و بسیاري درختان کهنسال به خاطر همین بیمبالاتی و دفن غیراصولی زباله در جنگلها از بین رفته اند. آیا این تهدید آشکار تنوع زیستی نیست؟ حال اگر بیوتکنولوژي به مدد فناوري نوین با مهندسی ژنتیک و تولید باکتريهاي مفید به هضم بیولوژیک و تجزیه فیزیکی این زبالههاي مرگبار مبادرت ورزد و حتی از باقیمانده آنها براي حاصلخیزي خاكها به منظور اجتناب از مصرف کودهاي شیمیایی بهره گیرد، دشمن سلامت انسانها و تنوع زیستی است؟
سرکار خانم دکتر آیا شما تا به حال یکی از این قربانیان بیوتکنولوژي را به چشم خود دیدهاید یا حتی سراغ دارید که این چنین جانبدارانه سنگ آنها را به سینه میزنید؟ اگر شما یا صدا و سیما و رسانههای وابسته فکری و گروهی آن فرق گزارشهاي صحیح و مستند علمی را از گزارشهاي فراوان جعلی که اتفاقا به سفارش شرکتهاي عظیم چند ملیتی و صهیونیستها براي بازداشتن کشورهایی همچون ایران از دستیابی به علوم و فنون پیشرفته منتشر میشود تشخیص نمیدهید، این مشکل خودتان است؛ چرا آرامش روانی مردم را به بازي میگیرید؟ چندین سال پیش عکسهایی از بیماران مختلف پوستی را روي اینترنت منتشر و ادعا کرده بودند که اینها عوارض پوشیدن لباسهایی است که از پنبههاي تراریخته بافته شده است. خوب اینها ادعاهایی است که هر فرد تحصیل کردهاي که اندکی با زیستشناسی آشنایی داشته باشد به سادگی به واهی بودن آنها پی میبرد، ولی ممکن است مردم عادي را به وحشت بیاندازد.
حال حتی به فرض محال که حرف شما درست باشد و بیوتکنولوژي مضاري هم داشته باشد، آیا به صرف اینکه تولید خودرو ممکن است منجر به تصادف و مرگ افراد و آلودگی محیط زیست شود نباید آن را تولید کرد و باید این تکنولوژي را کنار گذاشت؟ آیا تا به حال به بقایاي سموم دفع آفات نباتی و کودهاي شیمیایی در محصولات کشاورزي فکر کردهاید؟ آیا از آمار بسیار بالاي سرطان دستگاه گوارش در شمال کشور در نتیجه آلودگی نیتراتی آبهاي زیر زمینی ناشی از مصرف بی رویه کودهاي نیتراته خبر دارید؟ آیا بهرهمندي تولید کنندگان و مافیاي سم و کود از رانتهاي بادآورده به ضرر ملک و ملت است یا استفاده از تکنولوژيهاي نوین در تولید گیاهانی که نیاز به مصرف سم و کود کمتري داشته و باعث حفظ سلامت محیط زیست و انسان و دام و آبزیان و جلوگیري از آلودگی آبهاي سطحی و زیرزمینی و خاكها میشوند؟ حداقل روزانه صدها گزارش منجر به جرح و فوت ناشی از تصادفات رانندگی و یا عیب و نقص فنی به دلیل عدم رعایت استانداردهاي ایمنی در خودروها منتشر میشود؛ آیا تا به حال باوجود سطح وسیع زیر کشت محصولات تراریخته حتی یک مورد مرگ یا آلرژی ناشی از مصرف این محصولات بطور رسمی گزارش شده است؟
مسؤولیت اطلاع رسانی غلط و جهتدار به مردم با کیست؟ مسؤولیت دروغپردازيدر رسانه ملی و بازي با امنیت روانی جامعه با کیست؟ آیا این اکاذیب که سعی شده در قالب اطلاعات علمی به جامعه قبولانده شود مصداق بارز تشویش اذهان عمومی نیست؟ آیا هیچ مدرك و مستند علمی مستدلی براي این خیال بافیهاي علمی وجود دارد؟ چه کسی مسؤول و پاسخگوي عقب ماندگی تکنولوژیک کشور در زمینه کشاورزي خواهد بود؟ ترا به خدا و به آنچه اعتقاد دارید قدري بیاندیشید و با مسئولیت بنویسید و برنامه بسازید.
*عضو هیأت مدیره انجمن ایمنی زیستی ایران
صدار و سیما نباید با علوم و فنون به صورت گزینشی و سلیقه ای برخورد کند. قطعا علم ابزاری برای رسیدن به هدف است و چه خوب است که ما در تمام شئون زندگی از جمله در کشاورزی که متاسفانه در کشور ما هنوز به صورت سنتی و کم بازده و پرهزینه باقی مانده از دستاوردهای علمی نوین به بهترین نحو بهره برداری نماییم.