آفتابنیوز : این پژوهشگر مسائل اجتماعی در گفتوگو با خبرنگار سیاسی آفتاب توضیح داد: نحوه انتصاب هیأت اجرایی و نظارت، جابجایی صندوقها، عدم حضور نمایندگان نامزدها هنگام شمارش آرا و راهاندازی ستادهای شمارش آرا و حدود دو روز سکوت خبری برای اعلام نتایج همگی دلالت بر وضعیتی خاص دارد. اما در مجموع اصلاحطلبان با توجه به آرای اعلام شده باید به برخی واقعیتها که وضعیت آنها را در انتخابات جاری مشخص میکند، توجه کنند.
به اعتقاد وی، در مقابل نزدیک به نیمی از جمعیت واجد شرایط رأی دادن که در انتخابات شرکت داشتهاند هنوز نیمی دیگر تمایل به شرکت ندارند که با احتساب تعداد آرای مخدوش به نظر میرسد سهم کسانی که تمایل به شرکت در انتخابات نداشتند، باز هم بیشتر است. بنابراین اصلاحطلبان در ارزیابی انتخابات، این جمعیت خاموش را نباید نادیده بگیرند.
به گفته وی، اگرچه با توجه به برخی شبهات، روشن کردن اینکه کسانی پیروز واقعی انتخابات بودهاند دشوار است، اما به طور قطع میتوان تأکید کرد که محافظهکاران بازندگان واقعی انتخابات بودهاند. مدنی تصریح کرد: در انتخابات اخیر ظاهرا هیچکس تمایلی به بحث راجع به سهم آرای سازماندهی شده که در دورههای پیشین انتخاباتی خصوصا آخرین انتخابات ریاست جمهوری نقش مهمی ایفا کرد، ندارند. این نکتهای است که اصلاحطلبان در ارزیابیشان از انتخابات خبرگان و همچنین موقعیت نسبی محافظهکاران مستقل از دولت باید به آن توجه جدی داشته باشند.
وی در ادامه افزود: اما در مورد خود اصلاحطلبان باید توجه داشت که پس از پایان کار دولت خاتمی، آنها فرصت بسیار مناسبی داشتند تا ارزیابی جدی و جمعبندی روشنی از 8 سال جنبش اصلاحی و شکستهای متوالی انتخاباتیشان ارائه دهند، اما متأسفانه شواهدی دال بر رسیدن به یک ارزیابی جدی توسط اصلاحطلبان وجود ندارد. بر این اساس موفقیت نسبی اصلاحطلبان بیش از آنکه مدیون عملکرد آنان به سمت متقاعدسازی افکار عمومی باشد محصول عملکرد دولت احمدینژاد و ضعف و ناکارآمدی آن است.
وی با بیان اینکه «اصلاحطلبان باید توجه داشته باشند که تجربه اخیر نباید بهانهای برای نقد نکردن گذشتهشان و ارائه جمعبندی مشخص از آن تجربه باشد»، تصریح کرد: اگر اصلاحطلبان تمامی برنامههای آینده خود را بر پایه تجربه انتخابات اخیر و موفقیت نسبی در آن قرار دهند قطعا این شیرینی پیروزی نسبی چندان دوام نخواهد آورد.
وی در عین حال تأکید کرد: در ارزیابی اصلاحطلبان باید به این نکته هم توجه شود که فراز و فرود دولت هاشمی و همچنین دولت خاتمی 8 سال به طول انجامید، در حالی که فراز و فرود دولت احمدینژاد نزدیک به دو سال طول کشید. بنابراین، ناکارآمدی و ضعف دولت نهم نمیتواند مبنای فعالیت آتی اصلاحطلبان باشد.
مدنی در پاسخ به این سوال که «آیا فضای سیاسی جدیدی پس از این انتخابات شکل گرفته»، گفت: هر چند شکست حامیان دولت در انتخابات اخیر نوید فضای سیاسی بازتری را به فعالان سیاسی و اصلاحطلبان خواهد داد اما ارزیابیهایی که محور آن شکاف بین محافظهکاران است چندان مبنا و استحکامی ندارد زیرا علیرغم اختلافات به وجود آمده در اردوی محافظهکاران آنان همچنان تابع یک فرماندهی واحد هستند که میتواند شکافهای موجود را ترمیم کند.
وی در پایان در پاسخ به اینکه «آیا چشماندازی برای توفیق بیشتر اصلاحطلبان در انتخابات آتی مجلس و ریاست جمهوری وجود دارد؟»، خاطرنشان کرد: نکته مهمی که در تجارب دو ساله اخیر وجود داشته این است که محافظهکاران در برنامهریزی، سازماندهی و اتخاذ تاکتیکهای مناسب معمولا منسجمتر و دقیقتر از اصلاحطلبان عمل کردهاند. بر این اساس تصور من این است که فاصله زمانی بین انتخابات شوراها و انتخابات آتی مجلس مسیر مستقیمی را طی نخواهد کرد و به نظر نمیرسد اردوی محافظهکاران به سادگی موقعیتهای موجود را در اختیار اصلاحطلبان قرار دهند. بنابراین میزان موفقیت اصلاحطلبان و جلب آرای افکار عمومی به سود آنان از یک سو تابعی است از عملکرد اصلاحطلبان و از سوی دیگر از میزان تحرک محافظهکاران و سیاستهای آنان متأثر است.