آفتابنیوز : از این رو این انتصاب به همان اندازه که ناگهانی است، معنادار هم است. زیرا باوجود پایان موعد فرماندهی سردار محمدعلی جعفری در تابستان 96، اعلام کرده بود که حکم فرماندهیاش بر سپاه سه سال دیگر تمدید شده است. بنابراین، علیالقاعده خداحافظی سردار جعفری از مقام فرماندهی و جایگزینی سردار سلامی، باید سال 99 اتفاق میافتاد، اما گویا برخی اقتضائات صحنه عمل که هنوز همه آن برای ناظران روشن نیست، این زمان را کوتاه کرده است.
حالا سردار حسین سلامی که تا پیش از این قائم مقام فرمانده کل سپاه بود، با یک ارتقای درجه به سرلشکری، به فرماندهی این نهاد انقلابی منصوب شد. فارغ از معانی انتصاب سردار سلامی، نمیتوان از پیام حکمی که از سوی رهبر معظم انقلاب برای سردار جعفری صادر شد هم غافل شد. حضور سردار جعفری در مقام مسئولیت «قرارگاه فرهنگی و اجتماعی حضرت بقیهالله(عج)» را میتوان نشانه اهمیت حوزههای مختلف اجتماعی و فرهنگی در شرایط جدید کشور دانست، حوزههایی که لازم بود یک فرمانده رده بالا، با انگیزه، با سابقه و کارکشتهای از سپاه پاسداران در رأس آن قرار گیرد تا همراه با مدیریت صحنه تضاد با جریان سلطه در منطقه، حوزههای داخلی نیز از نفوذ فرهنگی و اجتماعی مصون بماند. به عبارت دیگر، انتصاب همزمان سردار سلامی و سردار جعفری، نشانه جهتگیری توأمان نسبت به مسائل نظامی و منطقهای و نیز مخاطرات فرهنگی و اجتماعی است و این میتواند علامتی از جهتگیری، نقش و مسئولیت سپاه پاسداران در چهل و یکمین سال استقرار نظام جمهوری اسلامی باشد.گذشته از همه این موارد، مروری بر نام و سابقه فرماندهان سپاه پاسداران انقلاب اسلامی از بدو تشکیل تاکنون، هم مشخص خواهد کرد که این نهاد انقلابی چه فراز و فرودهایی را طی کرده است و حالا، عملکرد و سابقه فرمانده فعلی سپاه پاسداران، چه چشماندازی از آینده این نهاد پیش روی ما میگشاید.
** جواد منصوری؛ نخستین فرمانده
تا محسن رضایی، فرماندهان سپاه پاسداران اغلب از مبارزان پیش از انقلاب بودند. جواد منصوری، نخستین فرمانده سپاه پاسداران انقلاب اسلامی از جمله این افراد است. او که متولد کاشان است، از اعضای حزب ملل اسلامی در پیش از انقلاب بود که مشی مسلحانه را برای مقابله با رژیم شاهنشاهی برگزیده بود. دوران فرماندهی منصوری بر سپاه پاسداران که از اردیبهشت تا اسفند 58 به درازا کشید را میتوان دوره شکلگیری و ساختیابی سپاه دانست. هرچند منصوری عنوان فرماندهی سپاه را برعهده داشت، اما این نهاد بیشتر به صورت شورایی اداره میشد، همچنان که در این دوره، سپاههای استانی شکل گرفته نیز بیشتر به صورت شورایی اداره و فرماندهی میشدند. منصوری پس از خروج از سپاه، راهی وزارت خارجه شد و سمتهایی چون معاون وزیر خارجه و سفیر ایران در چین را تجربه کرد.
** عباس دوزدوزانی؛ فرماندهی 3 ماهه
ایده اولیه تشکیل سپاه پاسداران به عنوان بازوی نظامی و برای صیانت از انقلاب، در هفتههای منتهی به 22 بهمن 57 شکل گرفت. در همان سال نخست فعالیت این نهاد انقلابی یعنی سال 58 که فعالیت برخی گروهکهای ضدانقلاب در کشور شدت گرفت، ضرورت وجود سپاه پاسداران آشکار شد، نهادی که به طور کلی وظیفه مقابله با این تحرکات را بر دوش خود احساس میکرد. درگیری سپاه با این گروهها در دوره فرماندهی جواد منصوری آغاز شد، اما پس از او، عباس دوزدوزانی به عنوان فرمانده سپاه منصوب شد، امری که مخالفت ابوالحسن بنی صدر، رئیس جمهور وقت را در پی داشت و در نهایت، باعث کنارهگیری دوزدوزانی از این سمت، آن هم پس از سه ماه فعالیت شد. مخالفت بنی صدر با دوزدوزانی، هم نشانه جایگاه و تأثیرگذاری این نهاد نوپا بود، هم نشانه زاویه نگاه و منش سپاه با نیروهای سیاسی نزدیک به رئیس جمهوری وقت. اینکه دوزدوزانی پس از خروج از فرماندهی سپاه، وزیر ارشاد کابینه شهید رجایی شد، جهتگیری سیاسی او و فاصله و تقابلش با جریانهای سیاسی دیگر را نشان میدهد. دوزدوزانی با رأی مردم تهران و تبریز نماینده دورههای اول، دوم و سوم مجلس شد و در دولت اصلاحات نیز معاونت وزیر علوم و مشاورت رئیس جمهور را نیز تجربه کرد.
** ابوشریف؛ فرمانده مستعفی
عباس آقازمانی که به ابوشریف معروف بود، جایگزین عباس دوزدوزانی شد. حکم او 2 خرداد 59 از سوی ابوالحسن بنی صدر، به عنوان فرمانده کل قوا صادر شد، اما کمتر از یک ماه بعد ابوشریف از سمت خود استعفا کرد. علت این استعفای زودهنگام را باید در مخالفت بدنه سپاه پاسداران و فرماندهی ردههای میانی با او جست و جو کرد. این مخالفت، دو دلیل داشت؛ نخست و از همه مهمتر، این واقعیت بود که آقازمانی گزینه بنی صدر برای سمت فرماندهی سپاه بود. هرچند رئیس جمهوری در آن زمان فرمانده کل قوا محسوب میشد. از سوی دیگر، سپاه از نیروهای سیاسی، فکری و فرهنگی تشکیل شده بود و این وجوه، بر شاخصه نظامی این نهاد غلبه داشت. این درحالی است که آقازمانی بیش از هرچیزی سابقه نظامی و کار چریکی داشت و این امر با روحیه و مشی غالب در سپاه هماهنگ نبود. همه اینها درحالی بود که ابوشریف خود از اعضای شورای فرماندهی سپاه و از نیروهای تشکیل دهنده این نهاد بود. او نیز مانند جواد منصوری فعالیت سیاسی خود را پیش از انقلاب و با عضویت در حزب ملل اسلامی با مشی مسلحانه آغاز کرد. ابوشریف در سال 60 به سفارت ایران در پاکستان رفت و در سال 61 به عنوان سفیر منصوب شد. او پس از پایان مأموریت در سفارت ایران در پاکستان، سالها در این کشور به تحصیل علوم دینی مشغول بود.
** مرتضی رضایی؛ حکم بنیصدر را نپذیرفت
پس از استعفای ابوشریف، بنیصدر در مقام فرمانده کل قوا، در 22 تیرماه 59 مرتضی رضایی را به عنوان چهارمین فرمانده سپاه پاسداران منصوب کرد. اما رضایی حاضر نشد که حکم صادره از سوی بنیصدر را بپذیرد و سرانجام 6 روز بعد و با صدور حکم انتصاب او به سمت فرماندهی از سوی رهبر انقلاب بود که مرتضی رضایی، سمت فرماندهی را پذیرفت. دوره فرماندهی مرتضی رضایی که برخی رسانهها او را یکی از ناشناخته ترین فرماندهان سپاه نام نهادند، یک سال به درازا کشید. در دوره او بود که حمله نظامی رژیم بعث به ایران آغاز شد و سپاه، بیشترین تلاش خود را معطوف این کرده بود تا فرصت و مجال حضور در جبههها و مقابله با ارتش دشمن را کسب کند، امری که همواره با مخالفت رئیس جمهوری وقت همراه میشد. گفته میشود که مرتضی رضایی بعدها با حکم مقام معظم رهبری (مد ظلهالعالی) به سمت فرماندهی حفاظت اطلاعات و نیز قائم مقامی سپاه منصوب شد.
** محسن رضایی و قوام یافتن سپاه
محسن رضایی میرقائد، پنجمین فرمانده سپاه نیز از زمره کسانی است که پیش از انقلاب سابقه فعالیت نظامی علیه رژیم سابق را دارد. رضایی هنگامی که دانشجوی رشته مکانیک بود، به عضویت گروه اسلامی «منصورون» درآمد. او جزو سه گزینه پیشنهادی شورای فرماندهی سپاه به امام بود که پس از نپذیرفتن شهیدان کلاهدوز و بروجردی، قرعه به نام محسن رضایی افتاد. دوره فرماندهی رضایی که 16 سال به درازا کشید را میتوان دوره قوام یافتن سپاه پاسداران دانست. در دوره فرماندهی رضایی بود که سپاه پاسداران اصلیترین نقش را در مدیریت جنگ برعهده گرفت. بزرگترین فتوحات ایران در جنگ تحمیلی با فرماندهی رضایی به دست آمد. همزمان با جنگ کلاسیک، در جنگ شهری و مقابله با منافقین نیز سپاه توانست توفیقات شگرفی به دست بیاورد. در زمینه امنیت داخلی نیز اطلاعات سپاه در دوره مدیریت محسن رضایی فعالتر از گذشته ظاهر شد که دستگیری اعضا و انهدام حزب توده در سال 62 از جمله آنهاست. از جمله نقاط عطف دوره فرماندهی رضایی، حضور در عرصه سازندگی و اقتصادی و تأسیس قرارگاه سازندگی خاتم الانبیا(ص) در دوران پس از جنگ است. او توانست با کسب موافقت رئیس جمهوری وقت آیتالله هاشمی رفسنجانی، توان فنی و مهندسی سپاه را در دوران صلح، در خدمت سازندگی در آورد، هرچند با گذشت زمان و گسترش این فعالیتها، بحثهای بسیاری در این زمینه درگرفت.
** رحیم صفوی؛ افزایش توان بسیج
سید یحیی رحیم صفوی مشهور به «آقا رحیم»، در اواسط سال 1376 با حکم رهبر معظم انقلاب به فرماندهی سپاه منصوب شد. تفاوت او با فرماندهان پیش از خود این است که او عمده دوران فعالیت و سابقه خود را در سپاه طی و کسب کرده بود. او که از نیروهای اولیه سپاه پاسداران بود، سمتهایی چون معاونت عملیاتی منطقه جنوب، معاونت عملیات کل سپاه، فرماندهی نیروی زمینی و قائم مقامی سپاه را در کارنامه خود داشت. البته او نیز در پیش از انقلاب سابقه فعالیت سیاسی داشت، تا جایی که در سال 56 به دلیل شرکت در فعالیتهای ضد رژیم تحت تعقیب ساواک قرار گرفت و مجبور به فرار از کشور شد. پس از انقلاب، فعالیت خود را با حضور در کمیته انقلاب اسلامی دنبال کرد و پس از تشکیل سپاه، به عنوان فرمانده عملیات سپاه اصفهان منصوب شد. و با شروع غائله کردستان به عنوان فرمانده عملیات سنندج و فرمانده سپاه کردستان به مقابله با ضد انقلاب پرداخت.
از نقاط عطف دوره فرماندهی رحیم صفوی، حادثه کوی دانشگاه و نیز نامه معروف 24 نفر از فرماندهان عالی رتبه سپاه به رئیس دولت اصلاحات است. افزایش توان نیروی بسیج در گردانهای عاشورا و الزهرا و نیز بالا بردن توان موشکی سپاه برای مقابله با تهدیدات هواپایه نیز در دوره مسئولیت او دنبال شد.
** عزیز جعفری؛ تغییرات ساختاری در سپاه
محمدعلی جعفری یا آنطور که میان همرزمان خود شناخته میشد، «عزیز جعفری» از اعضای اولیه سپاه پاسداران انقلاب اسلامی است که از دانشگاه وارد سپاه شد. او دانشجوی معماری و همچنین یکی از عناصر حاضر در جریان تسخیر لانه جاسوسی امریکا در آبان ماه 58 بود. عزیز جعفری از همان سالهای نخست حضور در سپاه، بویژه پس از حمله رژیم بعث در کشور، هم قائل به نقشآفرینی بیشتر سپاه در جنگ بود و هم به ضدیت با رئیس جمهور وقت شهرت داشت. از نخستین عملیاتهای نظامی کوچک، اما موفق ایران، با فرماندهی او در اواخر سال 59 در مناطق جنوبی کشور رقم خورد. او تا پایان جنگ بهصورت پیوسته به عنوان فرمانده قرارگاههای عملیات غرب و جنوب مشغول خدمت شد که علاوه بر آن، معاونت عملیات سپاه سوسنگرد و فرماندهی تیپ عاشورا، قرارگاه قدس و قرارگاه نجف را نیز برعهده گرفت. جعفری پس از پایان جنگ برای ادامه تحصیل به دانشگاه مراجعه کرد و در سال 1371 موفق به اخذ مدرک کارشناسی ارشد در رشته معماری شد. «فارس» در گزارش خود از فرماندهی او نوشته است: «تغییرات ساختاری در سپاههای استانی، تقویت چشمگیر بخش سایبری سپاه که در فضای اینترنت به فرماندهی پدافند سایبری مشهور شد، ورود و مقابله بسیج به بحث تهدیدات نرم، بدست گرفتن مسئولیت امنیت خلیج فارس و حضور در خلیج عدن، گسترش و تقویت نیروی هوافضای سپاه، برخی تغییرات در راستای گسترش اشراف اطلاعاتی سپاه، دفع اغتشاشات پس از انتخابات سال 88، مقابله همه جانبه با گروهکهای تروریستی پژاک در شمال غرب کشور و ایجاد امنیت پایدار در این منطقه و منطقه جنوبشرق، رویدادهای مهم دوره فرماندهی «آقا عزیز» است.» باوجود اینها، نمیتوان پوشیده داشت که دوره فرماندهی جدید، دوره تغییرات شگرف در این نهاد بوده است. در این دوره هم فعالیتهای قرارگاه خاتم الانبیا به عنوان بخش اقتصادی سپاه گسترش یافت و هم مقابله با گروههای تروریستی در کشورهای منطقه، سبب افزایش وزن و نقش سپاه در معادلات داخلی و منطقهای شد.
** حسین سلامی؛ فرمانده جدید
سردار حسین سلامی که حالا فرمانده کل سپاه است، فارغالتحصیل دانشگاه علم و صنعت در رشته مهندسی مکانیک است. او آبان ماه 1359 به سپاه پیوست و عمدتاً در کردستان و جبهه جنوب در لشکرهای 25 کربلا، 14 امام حسین(ع) و قرارگاه دریایی نوح حضور داشت. وی از سال 1376 الی 1384 در سمت معاون عملیات ستاد مشترک سپاه اشتغال به خدمت داشت. او به ضدیت با نظام سلطه و امریکا شهره است و از این رو میتوان این انتصاب را پیامی برای تداوم رویکرد منطقهای ایران برای غرب و امریکا دانست.
منبع: روزنامه ایران