سطح دسترسی به اینترنت، در ایران که پس از اعتراضها به افزایش قیمت بنزین به شدت پایین آمده بود، آرام آرام در حال افزایش است. بر اساس ارزیابی «نتبلاکس» که با رصدِ شبانهروزی انتقال دادهها، سطح دسترسی به اینترنت را در کشورها ارزیابی میکند، هم اکنون این میزان در ایران به حال طبیعی درآمده است. این در حالی است که زمان آغاز اعتراضها به ۷ درصد و حتی کمتر رسیده بود. پایین آمدن سطح دسترسی به اینترنت همزمان که تهدیدی برای اقتصاد کلان است، اقتصاد خرد را هم تحت تاثیر قرار میدهد.
اقتصاد خرد، شامل بنگاهها و خرده مشاغل است. بنگاههای کوچک و افرادِ خوداشتغال بیش از تمام اجزای اقتصاد خرد از قطع اینترنت متضرر میشوند؛ به ویژه بنگاههای خدماتی و افرادی که برای آنها کار میکنند. تاکسیهای اینترنتی از این جمله هستند. صدها هزار نفر برای این شرکتها کار میکنند که شامل افرادی میشوند که یا بیکار هستند یا اشتغال پارهوقت دارند. این دسته از رانندگان تا پیش از کاهش سطح دسترسی به اینترنت با اپلیکیشن waze مسیریابی را انجام میدادند اما حالا چند روزی است که شرکتها به آنها اپلیکیشنهای دیگری را معرفی کردهاند؛ مانند: نقشه و مسیریابِ بلد و نقشه و مسیریابِ نشان. اگر در این چند روز کنار دست این رانندگان نشسته باشید نارضایتی آنها را خوب متوجه شدهاید؛ اما جز جایگزین کردن با waze چاره دیگری وجود ندارد.
راننده یکی از شرکتهای اینترنتی میگوید: شرکت؛ این اپلیکیشنها را معرفی کرد و از ما خواست که جایگزین کنیم اما این اپلیکیشنها قدرت waze و پشتیبانی فنی آن را ندارند و رانندگان را در خیابان گیج میکنند. گاهی مسیرمان را به خاطر راهنمایی اشتباه سخنگوی اپلیکیشن گم میکنیم. من ساکن تهران هستم و تاحدی مسیرها را آموختهام اما مهاجران شهرستانی بدون waze توان یافتن مسیر خود را ندارند. آنها بیش از حد به این اپلیکیشن وابسته هستند و از کار افتادن آن برابر از کارافتادن خودشان و در نتیجه بیکاری تا زمان برقراری دسترسی قابل قبول به waze است.
پس از حوادث دی ماه سال ۹۶ و کاهش سطح دسترسی به اینترنت، شرکتهای تاکسیرانی به این فکر افتادند که اپلیکیشنهای بومی را برای همیشه جایگزین waze کنند اما با وجود اینکه دو سال از آن زمان میگذرد هنوز موفق به این کار نشدهاند؛ چراکه غول اینترنتی google مالک این شرکت است. بر اساس اطلاعاتی که منتشر شده گوگل در سال ۲۰۱۳ شرکت waze را به قیمت ۱ میلیارد دلار خریداری میکند و متعهد میشود که هر یک از ۱۰۰ کارمند آن سالی حدود ۱میلیون دلار درآمد داشته باشند. از این رو نمیتوان waze را با هیچ اپلیکیشن دیگری حداقل تا زمانی که شرکتهای بومی از سرمایهگذارانی قوی بهرهمند شوند، جایگزین کرد.
اقتصاد شرکتهای اینترنتی در اغما
شرکتهای اینترنتی با اتکا به اینترنت پرسرعت و ابرتکنولوژی 5G در حال توسعه هستند. اینگونه هم سهم بیشتری از بازار به دست میآورند و هم دستمزد و پاداش مکفی به کارکنان خود پرداخت میکنند. در ایران اما به دلیل کاهش سرعت اینترنت در مواقع این چنینی و در کل پایین بودن میانگین سرعت اینترنت نسبت به دیگر کشورها، شرکتها قادر به توسعه بازار و حمایت از کارکنان خود نیستند.
از این رو پس از مدتی با راه اندازی یک شرکت؛ شرکتهای جدید قادر به رقابت با آنها نیستند و تعطیل میشوند. این سرنوشت استارتآپهای ایرانی است؛ استارتآپهایی که در روزهای کند شدن اینترنت قادر به ارسال یک ایمیل هم نیستند. به همین خاطر رو به زوال میگذارند و دست به تعدیل کارکنان خود میزنند.
مالک یکی از این شرکتها که در زمینه فروش لوازم دستِ دوم کار میکند و مایل به انتشار نامش نیست میگوید: چهار سال پیش این اپلیکیشن را راهاندازی و با ۱۰ نفر از دوستانم کار را آغاز کردم. وقت زیادی را برای معرفی اپلکیشن خود صرف کردم و سعی کردم با ارائه خدماتِ جانبی جذاب، کاربرانی را جذب کنم. آرام آرام اما با تنگتر شدن رقابت میان اپلیکیشنهای فروش اجناس دست دوم در حال از دست دادن کاربران بودیم اما این هم مانع نشد که با به کاربردن خلاقیت بخشی از کاربران را به استفاده مجدد ترغیب کنیم؛ به ویژه آنکه دو نفر از دوستانم حاضر شدند در این کار مبالغی را سرمایهگذاری کنند و از کانالهایی که دارند برای توسعه اپلیکیشن بهره ببرند.
وی میافزاید: با این همه برای ماندگاری ناچار به تبلیغ بر روی اینستاگرام و تلگرام و فروش اجناس پرمشتری بر روی این شبکهها شدیم. به جرات میتوانم بگویم که راهاندازی اینستاگرام کار ما را توسعه داد و زمینه آشنایی بسیاری را با اپلیکیشن ما فراهم ساخت اما از دو سال پیش و به دنبال وقایع دی ماه و البته کند شدن سرعت اینترنت در هنگام استفاده کاربران از اینستاگرام و بعدتر هم با فیلتر شدن تلگرام آرام آرام کاربران اپلیکیشن کمتر و کمتر شد تا جایی که حدود نیمی از آنها را تا نیمه دوم سال ۹۷ از دست دادم. خالصِ درآمد من در این مقطع به نصف سال ۹۵ رسید و در نیمه دوم سال ۹۸ به یک سوم کاهش یافت. تمام برنامههایی که برای توسعه اپلیکیشن داشتم برهم ریخت و دیگر نتوانستم پول لازم برای پرداخت حقوق دوستانم را فراهم کنم. به ناچار با ۴ نفر از آنها قطع همکاری کردم.
مالک این شرکت با بیان اینکه سه نفر از این عده مستاجر بودند و دو نفر از آنها به تازگی تشکیل زندگی داده بودند، گفت: من بسیار شرمنده آنها شدم اما کاری که راه انداختهام به خاطر ضعف زیرساختها امکان ادامه حیات ندارد. حالا ۷ نفر هستیم و در چنین شرایطی هیچ امیدی به آینده این کسب و کار نداریم. ممکن است که سال جاری یا سال آینده برای همیشه این اپلیکیشن را از دسترس عموم خارج کنیم و کار دیگری را برای خود دست و پا کنم. شاید به سراغ مسافرکشی بروم، شاید برای همیشه از ایران بروم. نه من و نه هیچ یک از دوستانم با این وضع به آینده توسعه اپلیکیشنها در ایران امیدوار نیستیم و ترجیح میدهیم دیگر هیچ ایدهای را عملیاتی نکنیم!
دل فروشندههای اینترنتی پرخون است
فروشندههایی که بر بسترِ وب(web) و شبکههای اجتماعی فعالیت میکنند هم دل خونی دارند. تخمین زده میشود که بین ۱۵۰ تا ۴۰۰ هزار نفر در فضای مجازی اشتغال دارند. درصد بالایی از این افراد که تخمینی از تعداد آنها وجود ندارد فروشنده هستند. این افراد یا اجناس شرکتهای دیگر را میفروشند یا اجناسی که در کارگاههای خانگی تولید میکنند را به فروش میرسانند. به هرشکل با کاهش سطح دسترسی به اینترنت فروششان متوقف شده است و به بیان روشن بیکار هستند. یک نفر از فروشندگان خانم که اجناسی مانند عروسکِ چوبی، پارچهای و مجسمه در اینستاگرام میفروشد، میگوید: تا پیش از فیلتر شدن تلگرام این اپلیکیشن را به اینستاگرام ترجیح میدادم اما زمانی که تلگرام از دست رفت اینستاگرام را جایگزین کردم.
وی ادامه میدهد: اما اینستاگرام در روزهای عادی سال سرعت پایینی دارد و در روزهای اخیر به کل از دسترس خارج شده است. فروش من هم به صفر رسیده و قادر نیستم مزد روزانه هفتههای گذشته پیک موتوریها را پرداخت کنم؛ آنهم در شرایطی که آنها عیالوار هستند. البته این روزهای برای جابهجایی مسافر به سطح شهر میروند اما درآمدشان کاهش یافته است. تا زمانی که اینستاگرام فعال نشود نمیتوانم آنها را به سر کار برگردانم و در چند روز اول راهاندازی این شبکه اجتماعی هم قادر به پرداخت مزد روزانه آنها نیستم؛ چراکه از محل فروش اجناس برای خرید مواد اولیه ساخت عروسک چوبی و پارچهای استفاده میکنم. از این رو ضربه بدی به کسب و کار من وارد شده است.
حاکمیت؛ حق قانونی کسب و کارهای اینترنتی را بپذیرد
«رضا الفت نسب» دبیر انجمن صنفی کسب و کارهای اینترنتی در پاسخ به این پرسش که آیا با دولت بر سر اتصال اینترنت کسب و کارها مذاکراتی داشتهاید، میگوید: اینترنت بخشهای مختلف کشور آرام آرام در حال اتصال است اما با وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات صحبت کردیم و از آن خواستیم که کمک کند تمام کسب و کارهای اینترنتی دارای نماد الکترونیک به شبکه ملی اطلاعات منتقل شوند. در مورد آسیبی که به کسب و کارها به خاطر قطع اینترنت وارد شده هم باید گفت، که این تصمیمی بوده که در سطوح عالی گرفته شده است. بنابراین هرگاه که آنها تصمیم بگیرند میتوانند اینترنت را مجدد برقرار کنند. میخواهم بگویم که کاهش دسترسی به اینترنت تصمیم وزیر ارتباطات نبود که با مذاکره با این وزارتخانه یا با دولت آن را حل کنیم.
وی در پاسخ به این پرسش که چه تعداد کسب و کار از کاهش سطح دسترسی به اینترنت متاثر شدهاند، میگوید: حدود ۵۰ هزار وبسایت هستند که نماد اعتماد الکترونیک دارند. حدود ۱۲۰۰ کسب و کار اینترنتی دارای مجوز هم داریم. تخمین میزنیم که از این ناحیه برای ۲۰ هزار نفر به صورت مستقیم شغل ایجاد شده است و تعدادی زیادی که نمیتوانیم تعداد آنها را به درستی تخمین بزنیم به صورت غیرمستقیم شاغل شدهاند. این کسب و کارها تحت تاثیر قرار گرفتهاند. این امر موجب شده تا گردش مالی این کسب و کارها پایین بیاید. در نتیجه چند روز دیگر که باید دستمزد کارکنان خود را پرداخت کنند، دچار مشکل میشوند.
دبیرانجمن صنفی کسب و کارهای اینترنتی با بیان اینکه کسب و کارهای رسمی مالیات و... میدهند و نباید از قطع اینترنت متضرر شوند، میگوید: از همین رو میخواهیم که حاکمیت حق قانونی آنها را بپذیرد و زمینه فعالیت آنها را در قالب شبکه ملی اطلاعات فراهم کند. متاسفانه موضوع مهم شبکه ملی اطلاعات به محل منازعه جناحهای سیاسی تبدیل شده است.
وی میافزاید: این در حالی است که مرتب پیامهایی از شهرستانها دور و نزدیک به استان تهران به انجمنهای صنفی میرسد که حاکی از تعطیلی کسب و کارهای اینترنتی و بیکاری صاحبان آنهاست. از سویی فعالیتهای آن دسته از وبسایتهایی که سرورهای میزبان آنها در خارج از کشور قرار دارند، متوقف شده است و نیازمند آن هستند تا میزبانی خود را به داخل کشور منتقل کنند اما سرورهایی که در داخل مستقر هستند، توان پشتیبانی موثری را برای سرویسگیرندگان ندارند. در نتیجه هم از آن طرف ماندهاند و هم از این طرف.
الفت نسب با بیان اینکه ضرری که به کسب و کارها وارد شده را نباید فراموش کنیم، میگوید: کسب و کارهایی که به خاطر عدم توسعه شبکه ملی اطلاعات متضرر شدهاند، میپرسند که «تکلیف برخورد با افرادی که جلوی توسعه این شبکه را گرفتند، چه میشود؟» اگر کوتاهی از جانب دستگاههایِ داخلی است، برایشان مجازات در نظر گیرند. ما نمیخواهیم بانی یکسری ندانم کاریها شویم.
وی در پاسخ به این پرسش که تکلیف کسب و کارهایی که بر بستر اینستاگرام و شبکههای غیررسمی توسعه یافتهاند چه میشود، میگوید: اینستاگرام از نظر دادستانی غیرقابل اعتماد و غیررسمی است و هرگونه خدمات دادن و خدمات گرفتن از آن ممنوع است. بنابراین خارج از دسترس شدن آن در این مواقع از نظر حاکمیت توجیهپذیر است. این در حالی است که قرار بود شبکههای اجتماعی قویِ بومی داشته باشیم که کسب و کارها را در داخل آن میزبانی کنیم و توسعه دهیم. اما چه میکنیم؟ از یک طرف دستری به اینستاگرام را محدود میکنیم و از طرفی دیگر شبکههای بومی امکان توسعه و فراگیر شدن را ندارند. سیاست یک بام و دو هوایی را داریم که قابل فهم نیست.
وی میافزاید: این در حالی است که دود این یک بام و دو هوا به چشم مردم و تمام افرادی میرود که در شبکههای اجتماعی کسب و کار راه انداختهاند. پرسش این است که مشابه اینستاگرام در داخل کشور چه به راه انداختهایم؟ ما ناچار به ساماندهی کسب و کارها هستیم تا بر اثر کاهش سرعت اینترنت تعطیل نشوند. ضمن اینکه ساماندهی کسب و کارها جلوی کلاهبرداری در فضای مجازی را میگیرد.
قطعی اینترنت ۱۷ هزار میلیارد تومان خسارت بر جای گذاشت
کاهش سطح دسترسی به اینترنت اقتصاد کشور را با زیانهای هنگفت مواجه کرده است. در این چند روز مرتب گزارش شد که صنعت قطعهسازی، شرکتهای دانش بنیان، آژانسهای مسافرتی، صرافیها و... قسمتی از فعالیتها یا کل فعالیتهای خود را متوقف کردهاند. بر اساس ارزیابی نتبلاکز توقف فعالیت شرکتها یا کند شدن آن ۴ هزار و ۳۰۰ میلیارد تومان به اقتصاد ایران خسارت وارد کرده است. در یک ارزیابی دیگر به گفته محسن جلال پور (رئیس سابق اتاق بازرگانی) بر اساس جمعبندی بزرگان کشور، قطعی اینترنت ۱.۵ میلیارد دلار به اقتصاد خسارت وارد کرده است؛ یعنی حدود ۱۷ هزار میلیارد تومان. این زیانهای به راحتی جبران نمیشوند و آثار آن در بلندمدت مشخص میشود. باید دید که درآینده قوای سهگانه از کسب و کارهای اینترنتی که بر اساس یک تخمین با احتساب خانوادههای شاغلان حدود ۱ میلیون نان خور دارند، چگونه دفاع خواهند کرد؟
عده زیادی نیاز به مقالات علمی دارن ، عده ای برای سرگرمی که نیاز اولیه هر انسانه نیاز به نت داشتن که با قطعی نت هیچ کدوم ممکن نبود!!!
بنده خوزستانم ۸ روزه که نت قطعه
حال اگر 4300 میلیارد تومان خسارت اینترنت رو قبول کنیم، 48 روز
و اگر 17000 میلیارد رو قبول کنیم، 188 روز
معادل 188 روز صرفه جویی دولت از بنزین، در عرض یک هفته اقتصاد ایران آسیب دید.
اگر خسارات بانکها و امکان عمومی رو هم بیاریم، سالها صرفه جویی سوبسید بنزین از بین رفت.
این تدبیر است؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
و هنوز مردم گول مي خورند.
از طرفی هرکاری که مربوط به دولت باشه باید پاسخگو باشه ومورد سوال همه ی نهادها از کوچیک وبزرگ قرار میگیره اما قطع اینترنت واینهمه خسارات اتفاق میافته وکلی خسارت وارد میکنه وکسی جرات نداره اسم نهاد قطع کننده رو بر زبون بیاره.
بخوان .
... روسیه .
دهقان مصیبت زده را خواب گرفته.....
کارشناس به خیر کند...
یه ...زده باشن
الآنم میگن منتظر دستوریم
علت مدیریت ...امور جامعه است .
برای امور اقتصادی اجتماعی. سیاسی فرهنگی و....بهره گیری از راهکار و خلاقیت ها و....غافلیم .
شهردار بازنشسته "ونیز که ساختار انزلی" دارد .
با قیمت کم برای مشاورت و راهکار ارزان برای امو ر تالاب ها دعوت و بهره گیری شود .
چرا دوباره داری فتنه بپا میکنی؟
واقعا تو نمیفهمی چرا اینترنت قطع شد؟
چره داری مردم رو تحریک میکنی؟
به عقب باز نمیگردیم لااقل ب این مرحله نمیرسیم چون ماموت ها منقرض شدن
وگرنه اگر بحث امنیت بود هر کسی میتونه با اینترنت خانه هم هزاران کار انجام بده ..نظرم رو منتشر کنید بی زحمت ممنون