روزنامه امریکایی "لس آنجلس تایمز" در مقالهای درباره چشمانداز مذاکرات هستهای ایران و قدرتهای جهانی ضمن دشوار خواندن حصول توافقی تازه میان طرفین مینویسد:دولت اصولگرا در ایران با خواستههای حداکثری به مذاکرات وین آمد و اصرار داشت که امریکا تمام تحریمهای اقتصادی خود علیه ایران پیش از آنکه تهران هر اقدامی برای محدود کردن غنیسازی اورانیوم انجام دهد را لغو کند. اقدامات تهران نه تنها از سوی امریکا بلکه از سوی متحدان اروپایی آن کشور نیز با واکنشهای تندی مواجه شده است.
به گزارش آفتابنیوز؛ وزیر خارجه امریکا روز جمعه گفت به نظر نمیرسد ایران در حال حاضر جدی باشد. دیپلماتهای بریتانیایی، فرانسوی و آلمانی گفتهاند ایران برنامه هستهای خود را به سرعت پیش برده و از پیشرفت دیپلماتیک عقبنشینی کرد. در اینجا به عبارت "غیردیپلماتیک" باید توجه کرد؛ چرا که از این پس اروپاییها نیز مقصر هرگونه بنبستی در مذاکره را نه امریکا، بلکه ایران خواهند دانست. سوال بزرگتر این است: آیا مقامهای ایران اصولا خواهان توافق هستند؟ به نظر میرسد ایرانیها میدانند که مصالحه برای دستیابی به توافق ضروری است، اما مشخص نیست که آیا گروه تازه از اصولگرایان در قدرت در ایران مایل و قادر به رسیدن به این مرحله هستند یا خیر.
"لس آنجلس تایمز" در ادامه میافزاید: "اگر ایران به افزایش غنی سازی اورانیوم ادامه دهد دولت بایدن و متحداناش ممکن است آنچه برخی دیپلماتها گزینه "ب" مینامند؛ یعنی تحریمهای اقتصادی تازه و اجرای سختتر تحریمهای موجود را انتخاب کنند. این موضوع ممکن است در نگاه نخست مانند بازگشت به استراتژی شکست خورده در دوره ترامپ به نظر برسد، اما بیشتر شبیه سیاست تحریمی اوباما علیه ایران در یک دهه گذشته است، زیرا با هماهنگی متحدان امریکا انجام خواهد شد. تحریمهای تازه با هدف سوق دادن ایران به سمت ارائه امتیاز است نه تسلیم کامل آن گونه ترامپ تصور میکرد.
ایران در این مورد یک نکته معتبر را مطرح میکند؛ اینکه نمیتواند مطمئن باشد رئیسجمهوری بعدی امریکا به تعهدات بایدن پایبند خواهد بود و این درسی است که از دوره ترامپ آموخت. در نتیجه، انعقاد یک توافق کامل پیش از انتخابات ۲۰۲۴ دشوار خواهد بود.
با این وجود، تاخیر در زمانبندی حصول توافق ممکن است برای بایدن هم مناسب باشد. جمهوریخواهان احتمالا در شرایط فعلی علیه هرگونه توافقی با ایران موضعگیری خواهند کرد. بایدن احتمالا در حال حاضر خواستار بحث در مورد امتیاز دادن به ایران نیست. ایران با سرسختی به بایدن این فرصت را میدهد که در مقابل، او نیز سرسخت به نظر برسد.
بایدن یا جانشین او ممکن است با یک انتخاب ناخوشایند روبرو شوند. مطمئنا توافق هستهای ارزش آن را دارد که زمان بیشتری برای مذاکره درباره آن صرف شده، انعطافپذیری بیشتری نشان داده شود و دورهای بیشتر گفتگوهای غیر مولد تحمل شود تا از وارد جنگ شدن جلوگیری شود.
چرا از سرگیری مذاکرات در وین تضمین کننده عدم وقوع جنگ نخواهند بود؟
همچنین شبکه روسی "راشازتودی" در مقالهای با اشاره به اینزکه به نظر میرسد علیرغم از سرگیری مذاکرات بر سر احیای برجام، ایران و امریکا به سوی جنگ پیش میروند، مینویسد: "بایدن در طول کارزار انتخابات ریاست جمهوری خود در سال ۲۰۲۰ متعهد شد که بار دیگر امریکا را به برجام دوره اوباما بازگرداند. با این وجود، او از زمان به قدرت رسیدن سیاست ترامپ را دنبال کرد و کارزار فشار حداکثری علیه ایران برای مجبور کردن به مذاکره مجدد را ادامه داده است. برای ایران که اکنون در مذاکرات غیرمستقیم با امریکاییها شرکت میکند، تنها هدف از مذاکره لغو تحریمها است. در مقابل، ایران پس از آن موافقت میکند که دوباره به برجام پایبند باشد. با این وجود، همه چیز به این سادگی نیست؛ با توجه به آنکه امریکا حتی پیش از آغاز مذاکرات تهدید به تشدید تنش دیپلماتیک و نظامی را انجام داده است.
ژنرال "کنت مک کنزی" رئیس فرماندهی مرکزی آمریکا (سنتکام) چهارشنبه گذشته به نشریه "تایم" گفته بود در صورت شکست دور کنونی مذاکرات گزینههای نظامی آماده شدهاند. همزمان با ادامه فشار امریکا بر ایران برای پذیرش شرایط تازه به منظور توافق مجدد، ایران نیز به غنی سازی اورانیوم با خلوص ۶۳ درصد ادامه میدهد. همچنین، متحدان امریکا از جمله اسرائیل میخواهند توافق تازه مستلزم در بر گرفتن مسائلی، چون محدود شدن برنامه موشکی ایران و پایان دادن حمایت ایران از متحدان منطقهایاش از یمن تا لبنان باشد.
اسرائیل با ادعای آنکه ایران به دنبال دستیابی به سلاح هستهای است با اعمال فشار بر دولت بایدن تهدید به اقدام نظامی علیه ایران را ادامه میدهد. در ماه اکتبر فاش شد که اسرائیل در حال آموزش دادن افراد برای حمله به تاسیسات هستهای ایران بوده است.
"نفتالی بنت" نخستوزیر اسرائیل میگوید ایران با هدفی روشن به مذاکرات در وین آمده است: پایان دادن به تحریمها در ازای تقریبا هیچ چیز. بیش از سه دهه است که مقامهای اسرائیلی مدعی هستند ایران به سلاح هستهای دست خواهد یافت. "شیمون پرز" رئیسجمهوری اسبق اسرائیل در سال ۱۹۹۲ میلادی هشدار داده بود که ایران تا سال ۱۹۹۹ میلادی به بمب هستهای دست مییابد. "بنیامین نتانیاهو" نیز در آن زمان مدعی شده بود ایران سه تا پنج سال با تولید سلاح هستهای فاصله دارد. بیش از سه دهه است که اثبات شده این ادعاها همگی نادرست بودهاند. با این وجود، به نظر میرسد این ادعاها هنوز هم اهمیت دارند و دولت امریکا واقعا آن را جدی میگیرد.
به نظر میرسد بریتانیا در مورد پیشبینی اسرائیل جدی است، زیرا "یائیر لاپید" وزیر خارجه اسرائیل و همتای بریتانیایی او در پس زمینه مذاکرات وین با یکدیگر دیدار کردند و بر سر برنامهای ده سال برای تقویت روابط دو کشور به توافق رسیدند. در ماه اکتبر، امریکا محدویتها و تحریمهای تازهای را علیه دو شرکت ایرانی و دو فرد ایرانی اعلام کرد. بایدن در ماه آگوست گفته بود اگر دیپلماسی با شکست همراه باشد ما آماده استفاده از گزینههای دیگر هستیم. یکی دیگر از تحولات خطرناک در ماه اکتبر حمله پهپادی به پایگاه نظامی امریکایی در التنف سوریه بود. دولت بایدن معتقد بود ایران پشت سر این حمله بوده است. اگر امریکا اقدام تلافیجویانهای را در قبال حمله اوایل سال جاری در سوریه و عراق بدون تایید کنگره انجام دهد، این امر میتواند باعث آشفتگی قابل توجهی در منطقه شود. اگر ایران یا اهداف ان کشور مورد حمله قرار گیرند، میتواند پاسخ تهران را به همراه داشته باشد. هیچ مدرکی دال بر وجود برنامه مخفیانه تسلیحات هستهای ایران وجود ندارد. هدف واقعی واشنگتن و تل آویو تحت فشار قرار دادن تهران برای امتیاز دادن درباره اتحادهای منطقهای و برنامه تسلیحاتی است. در واکنش به ترور "محسن فخریزاده" دانشمند هستهای ایران و اقدامات خرابکارانه دیگر اسرائیل علیه تاسیسات هستهای ایران، تهران غنی اورانیوم را با رویکردی تهاجمیتر ادامه داده است. همچنین، ایران در پاسخ به اقدامات بایدن، مانورهای دریایی را انجام داده است".
"راشا تودی" در پایان مینویسد: "خطر رویارویی نظامی میان ایران و غرب روز به روز در حال افزایش است و اگر مذاکرات وین به ثمر نرسد به نظر میرسد بایدن استراتژی دیگری جز این نداشته باشد. استفاده از قدرت نظامی و تحریم علیه ایران تنها گزینهها خواهند بود. ایران خواستار لغو تحریمهاست، اما نمیخواهد قدرت منطقهایاش تضعیف شود".