«آلیس در سرزمین عجایب» که در اواسط قرن نوزدهم میلادی توسط «لوئیس کارول» به نگارش درآمد، داستان دختر کوچکی را روایت میکند، که از درون خانه یک خرگوش به ماجراجویی شگفتآور قدم میگذارد.
در حالی که ممکن است با شخصیتهای عجیب و غریب این داستان آشنا باشید، احتمالا چیز زیادی درباره نویسنده سرزمین عجایب نمیدانید. در ادامه نگاهی دقیقتر به زندگی «کارول»، از روزهای اولیه عجیب و غریب تا میراث ماندگارش میاندازیم.
«چارلز لاتویج دادسون» با نام مستعار «لوئیس کارول» در سال ۱۸۳۲ میلادی در خانوادهای انگلیکانی در انگلستان متولد شد. این نویسنده قبل از ثبت نام در یک مدرسه شبانهروزی در خانه آموزش دید. «کارول» در هر دو مقطع تحصیلی موفق بود. او علاوه بر اینکه از سنین کودکی نگارش شعر و داستان کوتاه را آغاز کرده بود، در ریاضیات نیز سرآمد بود. استعداد او در کار با اعداد یک مدرک افتخاری و بعدها سمت دانشیاری در دانشگاه آکسفورد را برایش به ارمغان آورد. «کارول» به مدت ۲۶ سال در آن دانشگاه به تدریس پرداخت.
ریاضیات نه تنها در فعالیت دانشگاهی «کارول»، بلکه در روند نویسندگی او هم نقش پررنگی را ایفا میکرد. «آلیس در سرزمین عجایب» و دنباله آن با عنوان «آن سوی آینه»، نشاندهنده رویکردی بازیگوشانه به علم حساب است.
«کارول» داستان «ماجراهای آلیس در زیر زمین» را در سال ۱۸۶۴ میلادی تکمیل کرد. او این کتاب را با اقتباس از داستانی نوشت که به سه دختر «هنری لیدل» مشاور «آکسفورد» با نامهای «لورینا، ادیث و آلیس» در جریان یک قایقسواری در سال ۱۸۶۲ میلادی تعریف کرده بود. این سه دختر هشت تا سیزدهساله به اندازهای قصه «کارول» را دوست داشتند که «کارول» در نهایت به درخواست «آلیس» این داستان را به دستنوشته تبدیل کرد.
در سال ۱۸۶۴، «کارول» کتاب دستنویس خود را به «آلیس» داد و حدود یک سال بعد این داستان منتشر شد. علاوه بر اینکه طول داستان افزایش پیدا کرده بود و تصویرگریهای «سر جان تنیل»، تصویرگر مشهور هم به کتاب اضافه شده بود، کتاب منتشرشده با توجه به اضافه شدن شخصیتهایی همچون «کلاهدوز دیوانه» با متن اصلی تفاوتهایی داشت.
چه چیزی باعث شد که «ماجراهای آلیس در زیر زمین» به چنین موفقیتی دست یابد؟ میتوان گفت که علاوه بر ادبیات گیرا و مهارتهای داستانسرایی «کارول»، تماشاگران پیر و جوان از عجیب و غریب بودن شخصیتهای او لذت میبردند. با اینکه داستان درباره شخصیتهایی است که در یک دنیای فانتزی زندگی میکنند،، اما در واقع بسیاری از آنها از دنیای واقعی الهام گرفته شده بودند.
شخصیت «آلیس» این داستان از «آلیس لیدل» الهام گرفته شده بود، شخصیت پرنده «دودو» بر اساس خود «کارول» شکل گرفته بود و از همه جالبتر ایده پشت پوزخند گربه مشهور این داستان احتمالا از پنیر الهام گرفته شده بود.
با این حال ادبیات و ریاضیات تنها مواردی نبودند که «کارول» در آنها استعداد داشت. او همچنین یک عکاس ماهر بود و اغلب تصویر دوستان، خانواده و شخصیت محبوبش یعنی «آلیس لیدل» را در عکسها به ثبت میرساند.
به دنبال موفقیت کتاب «آلیس در سرزمین عجایب»، «کارول» به نویسندگی ادامه داد. او در سال ۱۸۷۱ میلادی، نگارش «آن سوی آینه» را تمام کرد و در سال ۱۸۷۶ شعر نوشت. به دنبال انتشار این آثار ادبی، او مدت طولانی از کار فاصله گرفت و در سال ۱۸۹۵ یعنی سه سال قبل از به پایان رسیدن عمرش نویسندگی را از سر گرفت.
پس از گذشت بیش از ۱۰۰ سال از درگذشت «کارول» میراث ادبی او همچنان پرطرفدار است.