سید محمود ابراهیمی* - گزارش خبری انعکاس یافته از شبکه یک خبرگزاری صدا و سیما با نقش آفرینی مجری طرح واکسن ضد سرطان (بر پایه ویروس زنده سرخک) و متخصصان بالینی یکی از بیمارستانهای تهران که با شور و شعف، انجام موفقیتآمیز فاز اول بالینی این واکسن جدید را در مبتلایان به تومور که بستری و تحت درمان در بیمارستان بودند را به تصویر کشید، بسیار شوکآور و نگرانکننده است. این در صورتیست که هر نوع ماده بیولوژیکی که در فاز تحقیقاتی قرار دارد قبل از تزریق به داوطلبان باید فرمول آن و نتایج کنترل کیفی آن بهمراه جزئیات آن به تایید وزارت بهداشت برسد.
وقتی از انعکاس چنین گزارشی مبنی بر استفاده از ویروس زنده در مبتلایان به سرطان، انگشت به دهان میمانیم که در یابیم: اولا، ویروس سرخک ویروسی است که در بسیاری از نقاط جهان از جمله ایران ریشهکن شده یا در مرحله حذف بیماری قرار دارد. این معنایش اینست که تهیه و استفاده از ویروس زنده وحشی سرخک تحت هر شرایط و تحت هر بهانه توسط محققان بدون هماهنگی با آزمایشگاهها و مراکز مرجع و وزارت بهداشت مقدور نیست. بدون تردید هر آزمایشگاهی نیز از لحاظ سطح ایمنی در حدی نیست که حق استفاده و کار تحقیقاتی بر روی ویروس زنده سرخک را داشته باشد. کما اینکه نشت آزمایشگاهی برخی از ویروسها ناشی از خطای آزمایشگاهی در جهان فجایع عظیم انسانی را رقم زده است. به نحوی که ویروس کرونا نیز میتواند یکی از این موارد نشتی باشد که خسارات همه جانبه بسیار زیادی را از خو بجای گذاشت.
دوما، افرادی که دارای تومور هستند و در بیمارستان بستری و تحت درمان قرار دارند، قطعا از نظر شرایط روحی و حتی سیستم ایمنی و جسمی در شرایط بسیار بدی هستند. حتی خیلی از این بیماران، تحت شیمیدرمانی و یا در حال مصرف برخی از داروهای سرکوبگر ایمنی هستند. صرفنظر از اینکه مطالعات مداخلهای بر روی بیمارانی که تحت درمان با مصرف داروهای مختلف هستند، بدلیل عوامل مداخلهگر ارزش علمی چندانی ندارد. اما واقعیت اینکه چنین بیمارانی بخاطر سرکوب سیستم ایمنی شرایط دریافت ویروس زنده سرخک ولو اینکه تخفیف حدت یافته باشد را ندارند. کما اینکه این ویروسهای تخفیف یافته میتواند در بدن افراد ضعیف با موتاسیون به ویروسهای غیر قابل کنترل با قدرت شیوع گسترده مبدل شود. ویروس سرخک نیز بخاطر اینکه RNA دار بوده و ناپایدار است بسیار مستعد موتاسیون است. بههمین خاطر در پروتکل مصرفی واکسنهای زنده تخفیف حدت یافته، استفاده از این واکسنها در زنان باردار و افرادی که دچار ضعف سیستم ایمنی هستند و یا نوزادان مبتلا به نقص ایمنی قدغن شده است.
سوما، فرد مبتلا به سرطان که در بیمارستان بستری است فردیست ناامید و آسیبپذیر که از روی ناچاری تن به ناز طبیبان داده است. چنین فردی برای رهایی از بیماری و نجات، تن به هر درمانی را میدهد و با رضایت، داوطلبانه هر روش درمانی جدیدی را میپذیرد. این در صورتیست که پزشکان باید ضامن سلامت بیمار باشند و از بکارگیری درمانهایی که میتواند وضعیت بیمار را بدتر کند پرهیز کنند. چرا که مبتلایان تحت بستری از حقوق ویژهای تحت «پروتکل منشور حقوق بیمار» برخور است و پزشک معالج و بیمارستان موظف به رعایت منشور حقوق بیمار هستند؛ لذا از نظر اخلاقی صحیح نیست که چنین افرادی بعنوان موارد آزمایشگاهی قربانی ندانمکاری و طرحهای غیرعلمی و غیراصولی یکسری افراد خاص شوند. در این قضیه رئیس دانشگاه، رئیس بیمارستان، اعضاء کمیته اخلاق دانشگاه و حتی متخصصانی که در اجرای چنین طرحی نقش داشته اند باید مطابق با منشور حقوق بیمار پاسخگو باشند. وزارت بهداشت نیز بدون درنگ مکلف است که به این قضیه ورود قاطع پیدا کند.
چهارم، مطابق با متن مصاحبه مجری طرح تولید واکسن ضد سرطان (بر پایه ویروس زنده سرخک) که از در رسانه ها منعکس شده است. این تیم، بذر ویروس زنده سرخک را از واکسن تخفیف حدت یافته سرخک جدا نموده و سپس مورد دستکاری از طریق کشت ویروس و سپس مراحل برداشت و تخلیص ویروس در آزمایشگاه انجام داده است که این واقعا از نظر علمی یک مسئله مهم و یک فول آشکار است. دقیقا این خطای علمی به مثابه فول محققان تولید واکسن نورا علیه کروناست که در نهایت سرانجام آن مشخص گردید...
واقعیت امر اینکه واکسن سرخک حاوی سویههای زنده و ضعیف شده ویروس سرخک است که حاوی ویروس تخفیف حدتیافته از ویروسهای جهشیافتهای تهیه میشوند که خاصیت آنتیژنی آنها به ویروس نوع وحشی شبیه بوده، اما قادر نیستند که تمام مراحل بیماریزایی را در میزبان ایجاد نمایند. از جمله مشکلات و مضرات اینگونه واکسنها، بویژه در مورد ویروسهای ناپایدار RNA دار مثل سرخک، خطر بازگشت حدت در واکسن طی تکثیر ویروسی در میزبان (بویژه میزبانی با نقص سیستم ایمنی) میباشد که احتمال وقوع آن از نظر تئوری وجود دارد.
با توجه به اهمیت موضوع و اینکه بحث از منشور حقوق بیمار و ریشه کنی ویروس سرخک در ایران است و اینکه مطابق با پروتکلهای بینالمللی هرگونه تزریق یا تلقیح ویروسهای زنده به افراد مبتلا به نقص سیستم ایمنی یا دارای ضعف سیستم ایمنی و یا زنان باردار ممنوع است. قانوناً وزارت بهداشت مسئول است که سریعا به این موضوع ورود قاطع داشته باشد.
از همه مهمتر اینکه، محصولی که مجری این طرح بعنوان واکسن ضدسرطان تولید کرده است که متعاقب آن توسط کادر بالینی بیمارستان به افراد توموری که تحت بستری بودهاند تلقیح یا تزریق شده است، فاقد هر گونه بررسی پیش بالینی آن توسط مراکز علمی مستقل و معتبر بوده است.
وانگهی از آنجا که به اقرار مجری طرح، بذر ویروس از واکسن زنده سرخک جدا شده است. باید گفت که چنین ویروسهایی بدلیل پاساژ بالا و ارزیابیهای زیادی که بر روی آن انجام میگیرد اصلا قابلیت آنکولایتک (لیز سلول توموری) را ندارد. ضمن اینکه بدلیل واکسیناسیون اجباری با واکسن سرخک در کودکی، افراد بالغ و کودکان دارای آنتی بادی علیه این ویروس در بدن هستند که اصلا چنین ویروسی قابلیت تکثیر و خاصیت آنکولایتیک در افراد توموری را ندارد.
همچنین برای اینکه ویروس سرخک تخفیف حدت یافته در بدن، خاصیت آنکولایتیک را داشته باشد، باید از تیتر مشخصی استفاده نمود که اینهم برای افراد توموری دارای ضعف سیستم ایمنی قدغن است. موارد بالا موید اینست که واکسن ضد سرطان بر پایه ویروس سرخک فاقد هر گونه ارزش علمی و کارایی بوده است؛ لذا باید بررسی شود که چگونه آنان اقدام به انجام فاز بالینی اول کرده و ویروس زنده را به افراد توموری که در بیمارستان بستری بودهاند، تزریق کردهاند. شرایط کشت ویروس سرخک و نحوه تخلیص آن و ارزیابیهای پیش بالینی این تحقیقات توسط چه کمیسیونی بررسی و مورد تایید قرار گرفته است؟
متاسفانه این اقدامات که حتی تضییع حقوق قانونی و شرعی بیماران تحت درمان است، مسبوق به سابقه است و ادامه این روش بسیار نگران کننده است. کما اینکه در اجرای پروژه غیر علمی پلاسما درمانی در همین بیمارستان با استفاده از تریبون عمومی، بحدی تبلیغات زیاد و خلاف واقع بر روی پروژه پلاسما درمانی انجام شد، بحدی که مجری پروژه در منصب رئیس دانشگاه، تنها روش درمانی موثر در درمان کرونا را پلاسما درمانی اعلام نمود. متاسفانه تریبوندارها با ارائه یکسری آمارهای غیرواقعی، باعث گسترش طرح خسارتبار پلاسما درمانی در کشور شدند. در نهایت بحدی این پروژه غیر علمی که با چنین آمارهای تخیلی مزین شده بود، تبعات جانی به همراه داشت که وزارت بهداشت مجبور به توقیف آن شد.
بعلاوه، مرور مقالات منتشره، موید اینست که در یک مقطع از زمان بالغ بر ۳۰ مقاله در رابطه با انجام فاز بالینی اثر کورکومین زردچوبه و برخی ادویه جات بر روی بیمارانی که به امید معالجه تحت بستری بودهاند، در همین بیمارستان انجام گرفته است. بدین نحو که یکی از محققان این دانشگاه، ماده موثره ادویه زردچوبه (کورکومین) را در بیمارانی که در بیمارستان بستری بودهاند، در قالب کپسول و با غلظت مشخصی خوراندهاند. هر مطالعه آنان نیز طبق مندرجات مقالات نامبردگان، بالغ بر ۷۰ بیمار بستری شده در همین بیمارستان انجام گرفته است. این در صورتیست که هرچند زردچوبه تا حدی اثر ضد التهابی دارد اما مصرف آن در قالب قرص با غلظت بالا میتواند با عوارض کمخونی، آلرژی، ناباروری، سنگ صفرا، سنگ کلیه، و از همه مهمتر تداخل دارویی در بیماران و ... همراه باشد. اقدامی کاملا خلاف حقوق شرعی و قانونی بیماران است که باید در اسرع وقت مورد واکاوی همهجانبه قرار گیرد. یعنی این تیم بالغ بر ۳۰ مقاله از اثر کروکومین و برخی ادویهجات بصورت انجام طرح تکفازی بالینی در بیماران مختلف که در بیمارستان تحت مداوا و بستری بودهاند انجام دادهاند. اصلا معلوم نیست که ۳۰ پروژه تکفازی به چه هدفی بوده است... قاعدتا فردی که بعنوان بیمار سرطانی در بیمارستان بستری است، حتما تحت درمان و دریافت انواع داروهاست؛ حال چه تضمینی است که آن داروها با ماده موثره زردچوبه ایجاد تداخل نکرده باشد و سلامت بیمار تحت مداوا به خطر نیفتاده باشد؟
در پایان، شرایط کنونی نظام سلامت، وارث سالیان متمادی از سوء مدیریتها، بعضا مقالهسازیها و شعارگراییها از جانب کسانی است که در تصمیمگیریها هم نظام سلامت را قربانی تعارض منافع و شرکتداری کردهاند و هم بدون توجه به توسعه زیرساختها فقط تولید مقاله را ترویج دادهاند. امید است برای اعاده حقوق بیماران تحت درمان و برای تضمین نظام سلامت جامعه، اقدامات عجیب برخی افراد خاص که نتیجه آن، تضییع آشکار حقوق بیماران بستری شده و تحت درمان است، مورد بازبینی قرار گیرد. ان شاء الله
به بیان شاعر: بدگهر را علم و فن آموختن/ دادن تیغی بدست راهزن؛ تیغ دادن در کف زنگی مست/ به که آید علم ناکس را بدست!
* متخصص در زمینه ویروس و واکسن