سرویس بین الملل- دو ماه گذشته، خلیج فارس شاهد ناآرامی بیشتری نسبت به دو سال گذشته بوده است. وضعیت بدتر شده و متاسفانه هیچ کار خاصی برای تنشزدایی صورت نگرفته است. در کمتر از هشت هفته گذشته، شش نفتکش به دلیل حملات مینی در آبها آسیب دیده و یا متوجه تهدید شدهاند. یک پهپاد امریکایی توسط ایران در آسمان ساقط شد. دولت ترامپ مدعی شد که یک پهپاد ایرانی را نیز ساقط کرده است. یک نفتکش ایرانی با بیش از 2 میلیون بشکه نفت خام از سوی دولت بریتانیا در جبل الطارق متوقف شده است. ایران نیز نفتکشی بریتانیایی را توفیف کرد. تنها خبر خوب آن است که جنگی تمام عیار با شلیک یکی از طرفین هنوز آغاز نشده است. آخرین تصمیم کمککننده به عدم بروز جنگ ماه گذشته از سوی "دونالد ترامپ" رییس جمهوری امریکا اتخاذ شده بود که فرمان حمله علیه ایران را لغو کرد. با این حال، چه کسی میداند که در ماه های آینده امریکا در مورد ایران چه موضع و وضعیتی خواهد داشت؟
به گزارش آفتابنیوز؛ نشریه "نیوزویک" در گزارشی با اشاره به این که ترامپ برخلاف تیم امنیت ملی و مشاوران تندروی خود تمایلی به جنگ با ایران ندارد، مینویسد: "او به خوبی میداند تهران به راحتی محاصره و تسلیم نخواهد شد. منازعه نظامی به نفع ترامپ نیست چرا که او در کارزار انتخاباتی خود وعده دور نگه داشتن امریکا از آغاز جنگی دیگر در خاورمیانه را داده بود. با این حال، واقعیت آن است که ترامپ کار کافی برای جلوگیری از جنگ انجام نمیدهد. پائول "پیلار" افسر اطلاعاتی سابق امریکا اخیرا در مقالهای نوشته بود که ترامپ درصدد خروج از بحرانی است که توسط خود او ساخته شده است با این حال، او نمیتواند از این جعبه خود ساخته خارج شود شاید در نهایت کاری کند که جعبه برگردانده شود و نتیجهای معکوس داشته باشد".
"نیوزویک" در ادامه مینویسد که ترامپ باید سریعا اقداماتی را انجام دهد. این نشریه در ادامه راهنمایی سه مرحلهای را برای کمک به ترامپ به منظور تنشزدایی با ایران ذکر کرده است:
مرحله نخست: انتخاب و اعزام یک نماینده دارای قدرت از سوی ترامپ برای حل و فصل بحران با ایران
اخیرا "رند پائول" سناتور امریکایی از ترامپ چراغ سبز برای ایفای نقش به منظور میانجیگری با ایران دریافت کرد. ترامپ با این موضوع موافقت کرد. این مسئله سبب باز شدن اندک پنجرهای برای مذاکره میان ایران و امریکا شد. با این حال، ادامه این وضعیت تلف کردن وقت است به خصوص آنکه رییس جمهوری به پائول قدرت و صلاحیتی برای مذاکره با ایران نداده است.
"محمد جواد ظریف" وزیر خارجه ایران و "حسن روحانی" رییس جمهوری آن کشور وقت خود را با رایزنی با فردی که قدرت تصمیمگیری ندارد تلف نمیکنند. در نتیجه، ترامپ باید به طور بلند و شفاف از طریق سخنرانی عمومی و حساب کاربری خود در توئیتر نام فرستنده خاصاش برای تماس با ایران را اعلام کند تا نشان داده شود که آن فرد از قدرت و صلاحیت تصمیمگیری برخوردار است. اکر در این موضوع ابهام وجود داشته باشد ایران انگیزهای برای صدور مجوز مذاکره با امریکا نخواهند داشت و نخواهند توانست به کارامدی دیپلماسی با امریکا اعتماد کنند.
مرحله دوم: مشخص ساختن این که از ایران چه میخواهیم آن هم به طور شفاف
تا به امروز دولت ترامپ خواستههای متعددی را از ایران مطرح کرده است. "مایک پمپئو" وزیر خارجه امریکا فهرستی از 12 خواسته را از ایران مطرح کرده است: از خروج نیروهای نظامی و شبه نظامی مورد حمایت ایران از عراق و سوریه تا تعلیق برنامه موشکی ایران. در مقابل، ترامپ درباره توافق هستهای تازهای با ایران میگوید که مانع از دستیابی آن کشور به سلاح هستهای شود. "جان بولتون" مشاور امنیت ملی او اما میگوید که جایی برای مذاکره با ایران وجود ندارد. اینها همگی پیامهای متضادی هستند. تهران اکنون ذهنیتی درباره آن چه واشنگتن میخواهد ندارد. ترامپ نمیتواند به عنوان یک رییس جمهوری به این وضعیت ادامه دهد. او باید موضع شفاف و مشخصی اتخاذ کند و به صراحت اهداف امریکا را بیان کند. تنها در آن صورت است که مسیر برای گفت و گو باز خواهد شد.
مرحله سوم: آغاز مذاکره
هر توافقی نیازمند مذاکره برای باز شدن جزئیات است. مانند تمام مذاکرات، موفقیت یا شکست در اینجا بستگی به این دارد که هر دو طرف درجهای از پراگماتیسم (عملگرایی)، صبر و تعقل را از خود نشان دهند تا مشخص شود که جواب بله را میپذیرند. با این حال، واشنگتن و ایران حتی به بحث درباره جزئیات نیز نخواهند رسید اگر ابتکار عملی برای آغاز مذاکره از خود نشان ندهند.
بحث بر سر یک توافق هستهای تازه به نظر میرسد خواستهای زیادهخواهانه و حداکثری برای آغاز یک مذاکره است. اکنون بیاعتمادی میان امریکا و ایران بسیار شدید است. با این حال، آب شدن یخ این بی اعتمادی با برداشتن گامهای کم و بیش امکانپذیر است.
ایالات متحده میتواند از شدت تحریم نفتی علیه ایران بکاهد و در عوض ایران خود را متعهد به اجرای کامل تمام مفاد برجام سازد. در آن زمان، دستکم واشنگتن و تهران میتوانند کانالهای ارتباطی را در سطوح عالی سیاسی و نظامی خود ایجاد و باز کنند. دو طرف میتوانند به سرعت پیامهایشان را با یکدیگر مورد تبادل قرار دهند نه آن که به طرف ثالثی برای انتقال پیامها نیاز داشته باشند. این وضعیت مانع از بروز جنگ میشود. سیاست فشار حداثکری رویکردی شکست خورده است. ادامه وضعیت فعلی تنها دستورالعملی برای تنش بیشتر است. ما باید راه تازهای را امتحان کنیم.
مدیریت دینی برای هر جامعه و جهان خسارت بار است .