سرویس بین الملل- با توجه به تشدید تنش میان تهران و واشنگتن، تحلیلگران معتقدند که درگیری مستقیم آن دو کشور برای کل منطقه فاجعه بار خواهد بود.
به گزارش آفتابنیوز؛ سایت "میدل ایستای" در گزارشی با اشاره به تبعات جنگ احتمالی ایران و امریکا مینویسد: "زمانی که "جان بولتون" مشاور امنیت ملی آمریکا هفته گذشته از اعزام ناو گروه نیروی دریایی آمریکا به خلیج فارس سخن گفت، پیامی را به ایران ارسال کرد. بسیاری اوضاع کنونی میان امریکا و ایران را به زمان پیش ازجنگ امریکا علیه عراق شبیه میدانند. با این حال، تحلیلگران به "میدل ایستای" میگویند رویارویی نظامی میان تهران و واشنگتن متفاوت از حمله امریکا علیه عراق در سال 2003 خواهد بود؛ زمانی که ظرف مدت کمتر از یک ماه نیروهای امریکایی به بغداد رسیدند. آنان معتقدند که جنگی همهجانبه میان ایران و امریکا میتواند پیامدهای ناخوشایندی داشته باشد و ممکن است باعث ایجاد نبردهایی مرگبار در سرتاسر خاورمیانه شود. "عماد حرب" تحللیگر مسائل جهان عرب می گوید: "در یک کلام این جنگی فاجعهبار خواهد بود. کشورهای حوزه حلیج فارس از جمله عربستان و امارات واقعا باید نسبت به آن چه آرزویش را دارند محتاط باشند".
این سایت با اشاره به این که تندروها در کابینه ترامپ او را به سوی جنگ با ایران سوق میدهند به نقل از "حرب" مینویسد سناریویی وحشتناک در صورت جنگ با ایران روی میدهد چرا که ایران نه تنها علیه منافع و نیروهای امریکایی در منطقه اقدامات تلافیجویانه انجام خواهد داد بلکه کشورهای عربی که میزبان نیروهای امریکایی هستند را نیز هدف حملات خود قرار میدهد. تهران و متحداناش در یمن، در باب المندب و در تنگه هرمز میتوانند گذرگاهها را تحت کنترل خود درآورده و یا دستکم تجارت بینالمللی و مسیر عبور و مرور کشتیها و نفتکشها را مختل کنند.
"حرب" میگوید: "ما در حال صحبت درباره خلیجفارس هستیم که سواحل غربی آن در تیررس ایران قرار دارند. ایران میتواند عربستان و امارات را هدف قرار دهد. اگر جنگی روی دهد ایران از این کار چشمپوشی نخواهد کرد. در واقع، این کشورهای عربی هستند که امریکا را به سوی وضعیت فعلی سوق دادهاند. ایران بر این باور است که در صورت بروز جنگ آن کشورها باید هزینه اقدامات تحریکآمیز خود را بپردازند".
این سایت در ادامه اشاره میکند که فراتر از خلیج فارس ایران دارای متحدانی در عراق، سوریه، لبنان و سرزمینهای فلسطینی است. "باربارا اسلاوین" پژوهشگر در اندیشکده "شورای آتلانتیک" میگوید: "تهران میتواند با تشویق حزب الله متحد خود در لبنان آن گروه را ترغیب به شلیک موشک به اسرائیل کند و اینگونه به حمله امریکا پاسخ دهد. این موضوع باعث رویارویی گستردهتر خواهد شد که در آن صورت ترامپ مجبور به کمک به اسرائیل میشود. هزاران نفر ممکن است در جریان این جنگ کشته شوند. این جنگی شرمآور خواهد بود. این بدترین وضعیت خواهد بود و جمعیت غیرنظامی در چندین کشور تحت تاثیر قرار خواهند گرفت".
"کاظم قصیر" روزنامهنگار لبنانی احتمال وقوع جنگ را رد میکند اما هشدار میدهد که اگر خشونتی روی دهد محدود به یک میدان نبرد نخواهد ماند. او میگوید: "در صورت حمله به ایران، تهران همهجانبه پاسخ خواهد داد و همه میدانها برای نبرد باز خواهند بود".
"سوزان مالونی" تحلیلگر مسائل ایران در اندیشکده "بروکینگز" به "میدل ایست ای" میگوید: "هدف نهایی دولت امریکا آن است که یا به طور اساسی رفتار ایران را تغییر دهد و یا ماهیت و ویژگی هسته تصمیمگیرندگی ایران را تغییر دهد. بزرگترین تهدید تشدید ناخواسته تنش است. من فکر نمیکنم که هیچ یک از طرفین بخواهند درگیری نظامی همهجانبه و دوجانبه تسریع شود. با این حال، روشن است که دو کشور اهرمهایی در اختیار دارند که میتوانند بحران را به فراتر از جایی که امروز هستیم بکشانند".
"الکس وطنخواه" کارشناس ارشد انستیتو خاورمیانه نیز معتقد است که هیچ یک از طرفین علاقهای به جنگ ندارند. او میگوید: "میدانیم که ایران نمیخواهد به جنگ وارد شود. امریکا و مطمئنا ترامپ نیز نمیخواهند جنگی تازه آغاز شود. این دقیقا همان چیزی است که میتوان از آن استفاده کرد". با این حال، او اشاره میکند که علیرغم لحن سازشجویانه ترامپ در قبال ایران، احتمال وقوع جنگ در صورت هدف قرار گرفتن نیروهای امریکایی در منطقه وجود دارد. او میگوید: "اگر کسی در عراق اقدامی علیه نیروهای امریکایی انجام دهد و امریکا به این نتیجه برسد که این تصمیم به نوعی در ارتباط با ایران بوده به دنبال اقدام علیه تهران برخواهد آمد. در آن صورت وضعیت فعلی پر تنش میتواند تشدید شود".
"وطنخواه" میگوید علیرغم آن که برخی از اطرافیان ترامپ از تمایلشان برای پیشبرد سیاست تغییر رژیم در ایران سخن گفتهاند، این موضوع محتمل نیست. او میگوید: "من این نوع برنامهریزی عمیق را از طرف دولت ترامپ نمیبینم. آنچه میتوان انتظار داشت صرفا اقدام علیه ایران از طریق حملات هوایی است. من فکر نمیکنم شاهد سناریویی مشابه عراق در سال 2003 میلادی و ورود نیروهای پیادهنظام امریکایی به ایران باشیم".
بازیگرانی بازنده
"مدرسه اقتصاد لندن" نیز در مقالهای تحت عنوان "چرا تقریبا تمام بازیگران در صورت حمله نظامی علیه ایران بازنده خواهند بود"؟ مینویسد: "در هفتههای اخیر، شاهد افزایش تنش میان ایران با امریکا و بریتانیا بودهایم. ریشه این تنش در خروج امریکا از برجام و وضع دوباره تحریم علیه آن کشور و ایجاد مشکل در تجارت ایران با اروپاییها است. واقعیت اما آن است که پیامدهای مداخله نظامی در عراق و افغانستان در سالیان گذشته نشان میدهد که اقدام مشابه علیه ایران یک اشتباه بزرگ خواهد بود. به خاطر داریم روزی که حصول برجام اعلام شد در میدان ونک تهران مردم به رقص و پایکوبی میپرداختند و صدای موسیقی و شادی از خودروها به گوش میرسید. آن زمان ایرانیان به آیندهای بهتر و ادغام ایران در اقتصاد جهانی امید داشتند. در آن زمان بدبینان به برجام میگفتند که توافق هستهای مهم نیست و غرب کماکان به منزوی کردن ایران و فشار بر آن کشور ادامه خواهد داد. علیرغم این استدلال، اروپاییها با رفع تمام تحریمهای اقتصادی و مالی مربوط به برنامه هستهای ایران موافقت کردند. در آن زمان مخالفان برجام زور کافی برای اعمال خواستههایشان را نداشتند. این برای اولینبار بود که بسیاری از ایرانیان به تغییر امیدوار بودند. تقریبا سه سال پس از برجام روند تحولات به سویی پیش رفت که پیشبینی مخالفان برجام تحقق یافت. در ماه مه سال 2018 میلادی، ترامپ امریکا را از برجام خارج ساخت و مخالفت کشورهای عضو اتحادیه اروپا را نادیده گرفت. این موضوع آسیبی به اصلاخطلبان و میانهروها در ایران بود. از نظر عملی، ایران به برجام پایبند ماند و بازرسان آژانس بین المللی انرژی اتمی اجازه نظارت بر برنامه هستهای ایران و انجام بازرسی از تاسیسات آن کشور را داشتند. اقدام ترامپ تنها سبب افزایش قدرت تندروها در ایران و شدت بخشیدن شعارهای ضد غربی توسط آنان شد. به طور همزمان، رکود اقتصادی بر ایران حاکم شد، نرخ تورم افزایشی چهار برابری یافت و سرمایهگذاران خارجی از سرمایهگذاری در ایران ترسیدند. در پاسخ به فشارهای رو به رشد، در ماه مه امسال دولت ایران اعلام کرد که به بخشی از تعهدات خود در برجام پایبند نخواهد بود. این تصمیم پس از ناامیدی تهران از اتحادیه اروپا در رابطه با کارآمدی سازوکار ویژه مالی برای تجارت با ایران اتخاذ شد".
"مدرسه اقتصاد لندن" در ادامه مقاله مینویسد: "با حوادث متعدد از جمله توقیف نفتکشهای ایرانی و بریتانیایی نگرانی درباره احتمال بروز برخورد نظامی میان ایران با امریکا و بریتانیا افزایش یافت. افزایش تنش در حالی است که تردیدی جدی در مورد توانایی اتحادیه اروپا برای لابیگری به منظور حفظ برجام وجود دارد و فشار امریکا علیه ایران و برجام نیز رو به افزایش است. استراتژیستهای نظامی و سیاستگذاران دفاعی باید از ناکامیهای ناگوار در افغانستان و عراق درسهایی را آموخته باشند. تقریبا دو دهه از اغاز مداخله نظامی بینالمللی در افغانستان میگذرد و خصومتها در آن کشور ادامه دارند. دولت در عراق ضعیف است و دیدیم که این موضوع منجر به ظهور گروه افراطی داعش شد. درگیریها در افغانستان و عراق منجر به از بین رفتن جان صدها هزار انسان و نابودی اقتصاد آن کشورها و بروز بلایای انسانی و نقض حقوق بشر در مقیاس گسترده شد. حمله نظامی علیه ایران نه تنها بر روند شکننده بازسازی در عراق و روند صلح در افغانستان تاثیر مفنی خواهد گذاشت، بلکه بر روی کشورهایی که ایران در آنجا حضور دارد به خصوص سوریه و یمن نیز تاثیرگذار خواهد بود. ایران میتواند بر روی خلاء قدرت ایجاد شده حساب باز کند".
در ادامه این مقاله آمده است که ایران از سال 1979 میلادی به این سو آماده مقابله با مداخلات خارجی بوده است. ایران تجربه جنگ با عراق را در دهه 80 میلادی داشته است. خاطره آن جنگ هنوز بر روی دیوارهای ایران زنده است. واقعیت آن است که در میان ایرانیان چه تندرو چه میانهرو چه اصلاحطلب و چه مخالفان سرسخت جمهوری اسلامی چیزی که آنان را به هم پیوند میزند عشقی است که به کشورشان دارند. اکثریت ایرانیان در برابر تهاجم کشور خارجی در کنار یکدیگر از ایران دفاع خواهند کرد. واقعیت آن است که در صورت وقوع جنگ همه ایرانیان در کنار یکدیگر قرار خواهند گرفت. اکنون حال و هوای تهران با روزهای حصول برجام به شدت فرق دارد. خبری از رقص در خیابانها نیست. ایرانیان احساس میکنند که پیشرفتی حاصل نشده در حالی که قرار بود برجام درهای ایران برای حضور شرکتهای خارجی را باز کند. آنچه مشخص است این موضوع بوده که رویکرد فعلی تحریمها و تشدید تنشها کار نمیکند و مخربترین تاثیر را بر آسیبپذیرترین و حاشیهنشینترین شهروندان ایرانی دارد".
تشدید بحران در خلیج فارس
شبکه خبری "بلومبرگ" نیز در گزارشی تحت عنوان "بحران در خلیج فارس: ایران چه گامی بر میدارد و امریکا چگونه میتواند ایران را متوقف کند"؟ اشاره میکند که به نظر میرسد ایران تمایل و انگیزهای برای عقبنشینی از موضع خود ندارد. این شبکه خبری اشاره میکند با این حال، به نفع هیچ کسی نیست که وارد جنگ شود و مطمئنا ترامپ نیز در آستانه انتخابات ریاست جمهوری جمهوری 2020 امریکا جنگ با ایران را نمیخواهد.
این شبکه خبری مینویسد: "همانگونه که پیشبینی میشد واکنش ایران به قصد اروپا برای اعزام نیروهای دریایی چندملیتی برای محافظت از حمل و نقل در تنگه هرمز منفی بود. این شرایط احتمال خطای محاسباتی را افزایش داده و باعث افزایش احتمال درگیری نظامی منجر به جنگ میشود. امریکا ایران را تحت تحریم قرار داد و در واکنش، ایران در تلاش کرد تا به جهان نشان دهد که تنگه هرمز را کنترل میکند و میتواند آن را ببندد و باعث ایجاد اخلال در اقتصاد جهانی شود. اکنون چه گزینهای در برابر اروپا و امریکا قرار دارد؟
این شبکه خبری در ادامه مینویسد: آیا امریکا و متحداناش میتوانند از بروز جنگ جلوگیری کنند؟ شاید. انگیزههایی برای مذاکره در دو طرف وجود دارد. امریکا خواستار تغییر رفتار ایران است، در مقابل، ایران خواستار برداشته شدن تحریم و امکانپذیری دسترسی به سرمایه و بانکهای بین المللی و کسب تضمین از سوی امریکا درباره عدم تلاش آن کشور برای تغییر رژیم است. واقعیت آن است که به نفع هیچکسی نیست که وارد جنگ شود. ترامپ مطمئنا میخواهد در انتخابات 2020 پیروز شود و جنگ به نفع او نخواهد بود. با این حال، احتمال اشتباه محاسباتی کماکان در حال افزایش است".
فقط نگذارد مسکو در خلیج فارس گام بردارد .
نترس عزیزم جنگ نمیشه
هرروز خبر های شروع جنگ و ... میزاری که چی؟
دوران خیلی بد ترامپ دلال بد بد بد .
اشکال یک جایی هست ان را پیدا کنیم .