آفتابنیوز : 
يك شهروند آمريكايي گفت: من البته يك ماداگاسكاري هستم كه توسط چينيها من را تبديل به كپي آمريكايي كردند و خوب هم عمل كردهاند منتها چون كار آنها دوامي ندارد ميترسم همينجا وسط خاك آمريكا ذوب بشوم. روي پشت اين شهروند آمريكايي ضمن تاتو نمودن باركد، علامت Made in China نوشته شده است.
***
در ميدان تيانآنمن شهر پكن حراجي بزرگي از آثار باستاني و صنايع دستي جهان برپا شده است. فرش ايراني هم ميان آنها به چشم ميخورد. همه چيز كاملاً شبيه اصل است. فقط روي وسايل عنوان Made in China حك شده است. فرش ايراني ساخت چين! همينمان مانده.
***
چين ابرقدرت آينده است. تصور كنيد چين با كشوري وارد جنگ شود و هيچ كاري نكند و فقط اسير بدهد! آن هم نه چند هزار و چندصدهزار بلكه دهها ميليون نفر! از فكرش مو به تن آدم سيخ ميشود. اگر اسيران فقط بخواهند دستشويي بروند، دو روز بعد كشور مهاجم پرچم تسليم را بالا ميبرد! به اين ميگويند استراتژي امواج انساني و يا به تعبيري استراتژي امواج دست به آب!
***
در بازار ايران غير از صدها محصول چيني، لوازم خانگي كپي شده بسياري ديده ميشود كه مخصوص كشورهاي جهان سوم است. مثلاً مارك National به دليل محبوبيت سابق آن و ايجاد ذهنيت با اين اسامي ديده ميشود كه اكثراً ساخت چين هستند: Nationol و Notional و Natiunal و... ولي غزي جون همان غضنفر است نه غزل!
***
مدتي پيش تلويزيون ايران گزارشي را از توليدكنندگان كفش و پوشاك پخش ميكرد كه همگي تا حد انفجار از ورود سيلآساي محصولات چيني و ورشكستگي خود خشمگين بودند. البته ظاهراً اروپا و آمريكا به اين راحتيها اجازه نميدهند كه هر چين و ماچيني به آنها جنس وارد كند(!)
***
دوستي كه براي خريد عروسك به چين سفر كرده بود گفت: فكر ميكني مثلاً آن عروسكهاي جالب ساخت چين كه مارك كارخانجات مثلاً شانگهاي چن چانگ چونگ را دارد كجا توليد مي شود و چه جاي عظيمي باشد اين كارخانجات شانگهاي چن چانگ چونگ!؟ هيچ جا! فقط يك سوله يا كارگاه كوچكي است كه يك خانواده چند نفره در آن كار ميكنند و اصلاً ارتباطي به ذهنيت و تخيلات ما ندارد. آنها فقط كار ميكنند.
***
بله آنها فقط كار ميكنند و كار ميكنند و كار ميكنند و اين تنها به جمعيت مربوط نميشود. چين به مدد نيروي كار و ارادهي مردمش ميرود كه به ابرقدرت آينده تبديل شود. سيستم هزاران كارگاه كوچك زودبازده در مناطق مختلف كه برعكس اقتصاد ما با شعارهاي «زيرساخت»سازي و پروژههاي چندين سالهي نيمه تعطيل به ركود رسيده، براي آنها سودآور بوده است.