غلامحسین مجذوبی*- سردار نجات، معاون فرهنگی سپاه در دوازدهمین همایش نخبگان عصر ستایشگری با حضور جمعی از مداحان کشوری و همکاری هیات رزمندگان اسلام و سازمان بسیج مداحان در مشهد مطالبی را فرموده بودند.(اینجا) اینجانب عدم پاسخگوئی به اینگونه مطالب را حمل بر تأیید آنها میدانم و به عنوان یک پژوهشگر معتقدم این عدم پاسخگوئی ممکن است این سخنان را تبدیل به قاعده کند و این گمان را به وجود آورد که این سخنان مورد تأیید جامعه است.
برخی از این سخنان ناخواسته تأیید سخنان مخالفان نظام است که در فضاهای مجازی و کانالهای ماهوارهای به صورت 24 ساعته در حال انتشار آنها هستند. اینجانب فارغ از هرگونه گرایش سیاسی به فرازهائی از سخنان ایشان اشاره میکنم.
-سردار نجات فرمودهاند مدل براندازی غرب در مقابل انقلاب اسلامی طی این ۴۰ سال تغییر کرده است و در این مدل جدید براندازی، تکیه بر افراد فرودست جامعه و کسانی است که محصول حاشیهنشینی و بیسوادی هستند و در فضای مجازی آلوده شدهاند.
جواب: اگر بپذیریم این تئوری درست است آنگاه مسئول این حاشیهنشینی و بیسوادی کسی جز حکومت و دولت است؟ چرا باید پس از چهل سال، اینقدر حاشیهنشین و بیسواد داشته باشیم که تبدیل به تهدید برای کشور شوند. در اینجا به عظمت روح امیرکبیر پی میبریم که در ماجرای آبله کوبی نقل میشود: ... امير کبیر سر برداشت و با خشم به او نگريست، آنچنان که ميرزا آقاخان از ترس بر خود لرزيد. امير اشکهايش را پاک کرد و گفت: خاموش باش. تا زمانى که ما سرپرستى اين ملت را بر عهده داريم، مسئول مرگشان ما هستيم. ميرزا آقاخان آهسته گفت: ولى اينان خود در اثر جهل آبله نکوبيدهاند. امير با صداى رسا گفت: و مسئول جهلشان نيز ما هستيم. اگر ما در هر روستا و کوچه و خيابانى مدرسه بسازيم و کتابخانه ايجاد کنيم، دعانويسها بساطشان را جمع مىکنند. تمام ايرانىها اولاد حقيقى من هستند و من از اين مىگريم که چرا اين مردم بايد اين قدر جاهل باشند که در اثر نکوبيدن آبله بميرند.
-سردار نجات: وظیفه ما بالا بردن تابآوری مردم است.
جواب: این یعنی ما مردم را برای مدل کره شمالی آماده کنیم. آیا بهتر نبود میفرمودید " وظیفه ما بالا بردن رفاه مردم است". مقاومت در مقابل فشار دشمن به عنوان یک تاکتیک درست است اما به عنوان یک استراتژی خیر.
-سردار نجات: علت دشمنی آمریکا با ما این است که آنها وارث تمدنی مبتنی بر اومانیسم هستند که از آن تحت عنوان دهکده جهانی یاد میکنند که این تمدن با آرمانهای انقلاب اسلامی همخوانی ندارد پس دشمنی آمریکا با ما دشمنی دو تمدن است.
جواب: اختلاف ایران و آمریکا محصول حوادثی تاریخی مانند کودتای 28 مرداد، انقلاب اسلامی، تسخیر لانه جاسوسی، کودتای نوژه از یک طرف و خوی استکباری و امپریالیستی آمریکا از سوی دیگر است و هیج ارتباطی با اومانیزم ندارد. انسانگرایی یا به قول جنابعالی اومانیسم یک جهانبینی فلسفی و اخلاقی است که بر ارزش و عاملیت انسانها به صورت فردی یا جمعی تأکید دارد و عموماً عقلانیت و تجربهگرایی را بر پذیرش دگماندیشی و خرافات ترجیح میدهد. واژه انسانگرایی توسط فردریچ نیتام آلمانی در اروپا متولد شده و اگر اینطور باشد باید ما با با آلمانها هم نبرد بر سر مکتب اومانیزم داشته باشیم. اتفاقا ما اگر با مکاتبی مانند مارکسیسم و نیهیلیزم تضاد 100% داشته باشیم با برخی جنبههای اومانیزم مشترک هستیم چرا که در قرآن و در گفتار ائمه به انسان ارزش و منزلت بسیار بالائی داده شده و با خرافه و جهل مبارزه شده و به خردگرائی توصیه فراوان. این وجوه مشترک چیزی نیست که برخورد دو تمدن را به دنبال داشته باشد.
-سردار نجات: آمریکا درحال فروپاشی است. خود آمریکاییها میگویند لیبرال دموکراسی 70 سال است که در آمریکا مرده و این کشور در تعداد فقرا، معتادان و زنان قربانی تجاوز جنسی جزء پنج کشور نخست دنیاست.
جواب: گیریم همه آمار فوق صحیح باشد. چرا از رتبههای کشور خود ما چیزی نمیگوئید؟ رتبه فساد در ایران 138 در سال 2018 است. رتبه سهولت کسب و کار 128، رتبه 5 جهان در تورم بین 168 کشور در 2019، آزادی اقتصادی رتبه 148، رتبه دمکراسی 150، از نظر قدرت خرید رتبه 98 جهان هستیم. ما دارای بزرگترین ذخائر انرژی و نیروی انسانی در جهان هستیم اما در بسیاری از شاخصها همردیف کشورهایی مثل زیمبابوه، اریتره، افغانستان، .... هستیم. چرا از عقبماندگیهای خودمان چیزی نمیگوئید؟ آیا فسادها و اختلاسهای گسترده و آمارهای فوق هم نتیجه دشمنی آمریکا با ماست یا نتیجه بیتدبیری و ضعف و فساد در بدنه مدیریتی کشور؟ فکر میکنید اگر همین امروز آمریکا فروبپاشد و از صفحه روزگار محو شود فساد و بیتدبیری در کشور ما ریشهکن میشود؟
در پایان به عنوان یک عضو هیأت علمی، امیدوارم مسئولین کشوری در سخنان خود از اظهارنظرهای سطحی و بدون مطالعه کافی خودداری کنند و از ذکر مطالبی که ممکن است ناخودآگاه آب به آسیاب دشمنان بریزد بپرهیزند.
يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّـهَ وَقُولُوا قَوْلًا سَدِيدًا (ای مؤمنان از خداوند پروا کنید و سخنی درست و استوار بگویید)
*عضو هیات علمی گروه مکانیک دانشگاه بوعلی سینا
سال ۸۲ آقای روحانی انتخاب شد ، خود بنده هم رای داده بودم بهش سود بانکی رو تا ۲۷ درصد بالا بردن حتی اگه مبالغ بالا کسی میبرد به صورت رسمی بانک های بزرگ تا ۳۳ درصد هم سود میدادن ، مثل جاروبرقی تمام نقدینگی جمع شد تو بانکها بسیاری از کارگاه ها و کارخونه ها کارگرارو بیرون کردن و پول و گذاشتن سود بالای سی درصد بی دردسر گرفتن که خودش یکی از عوامل تشدید کننده جهش نقدینگی بود ،
بعد از چهار سال اول دولت اقتصاد رو کاملا خشک کرد و همه نقدینگی رو کشید تو بانکها در اصل اقتصاد فریز شد و تورم تک رقمی رو به عنوان شاهکار چهار سال اول معرفی کردن و با اون رای آوردن که خود بنده هم رای دادم بهشون و نکته اینجا بود اصلا تورم در اقتصادی که فریز شده توی بانکها معنی ندارد ، ولی متاسفانه دولت قسمت اعظمی از تولید و اقتصاد رو فدای انتخابات دور دوم خودش کرد و بسیاری از ماها از جمله خود من دویدیم و رای دادیم به آقای روحانی ، حالا مسئله برجام هم به کنار که شب امضا شدنش هممون با دلار هزار تومنی رقصیدیم تو خیابون ،
ولی الان ذره ایی حاضر نیستیم مسئولیت قبول کنیم و به صورت کامل میزنیم زیر همه چیز ، خوب این نشونه خوبی نیست در آینده بچه های ما میشن مسئولین همین مملکت ، خوب ما ذره ایی مسولیت رو متوجه خودمون نمی دونیم من واقعا حیرونم چطور انتظار درست شدن داریم ، جالبتر اینه فک میکنیم اگه این حاکمیت سقوط کنه به سمت پیشرفت می ریم تنها اتفاقی که در اون صورت بیفته اینه که کشورهای رقیب اطراف ما کینه های سالیان خودشون رو سر ایران خالی خواهند کرد
دولت هایی که معتقدند باید اول روسا و مدیران سیر باشند تا کار کنند
از دولت میرحسین و هاشمی گرفته تا دولت خاتمی و روحانی و تفکر اشرافی گری که حاکم در میان مدیران آن هاست خروجی بهتر از آقازادگان... ... بیرون نمی آید
خروجی که منجر به فاصله طبقاتی و فساد شده است
این دولت تون که تا 1400 فقط میخواد حرف بزنه
نشسته خارج گود و میگه باید لنگش کنید
سردار نجات یا هر سردار دیگر وقتی اظهار نظر می کند شما باید کارنامه خود او را بررسی کنید
باید از امنیت مرزها از او بپرسید باید از امنیت داخلی و توان نظامی و بازدارندگی از او سوال کنید
سوال از آمار اقتصاد و تورم و مسکن را باید از دولتمردان اصلاح طلب همیشه حاکم بر کشور و اصول گرایان همیشه مدعی انقلاب پرسید که در این سالها چه کرده اند
حيف اگه اونچه كه توي دلمونه را بنويسيم چاپ نميكنن
در ضمن واقعا تصمیمات اقتصادی در ۸۰ درصد دوران پس از جنگ توسط دولتهایی مثل هاشمی خاتمی و روحانی گرفته شده البته من خودم دوبار به روحانی و موسوی رای دادم ولی این واقعیته ، این هم که میگن تصمیمات توسط شورای نگهبان و جای دیگری گرفته میشه ، در مورد تصمیمات اقتصادی صدق نمی کنه، امثال سود بسیار بالای بانکی در چهار سال اول روحانی که تولید رو با خاک یکسان کرد ، این تصمیم به طور مثال ریشش دکتر نیلی بود که نوعی طرفدار لیبرالیسم هستن و البته استاد اقتصاد شریف هم هستن خوب این همفکران امثال آقای روحانی بودن
پیش نویس قانون اساسی رو کی بررسی کرد
میشه چی اونوقت؟؟؟ همایش ، نخبگان!!!! عصر ستایشگری!!!
ستایشگری کی؟؟؟