کد خبر: ۱۰۰۴۸۴۷
تاریخ انتشار : ۰۸ مرداد ۱۴۰۴ - ۱۸:۵۶

پارس جنوبی با بحران تولید روبه‌رو است؟

میدان گازی پارس جنوبی که بیش از هفتاد درصد گاز کشور را تأمین می‌کند، این روز‌ها با هشدار‌های بی‌سابقه‌ای پیرامون افت فشار و افول تولید روبه‌رو شده است.
پارس جنوبی با بحران تولید روبه‌رو است؟
آفتاب‌‌نیوز :

پارس جنوبی را شاهرگ انرژی ایران می‌خوانند؛ میدانی مشترک در قلب خلیج فارس که دهه‌هاست موتور محرک توسعه و ارزآوری کشور به شمار می‌رود. اما ساکنان و مسئولان صنعت نفت و گاز اکنون با واقعیتی تلخ دست‌به‌گریبانند. افت فشار مخزن و نزدیک شدن برخی فاز‌ها به نقطه افول تولید. اگر امروز زنگ خطر جدی گرفته نشود، فردا عبور از زمستان ممکن است رویایی دور از دسترس باشد.

پارس جنوبی در سال ۱۳۷۶ با چشم‌انداز تولیدی بی‌سابقه وارد مدار شد و تا مدت‌ها نماد پیشرفت فنی و اقتصادی کشور بود. اما از سال ۱۳۹۹ به این سو، زنجیره‌ای از هشدار‌ها توسط کارشناسان، مدیران و حتی مدیران پیشین نفتی مطرح شد؛ هشداری که ناظر به کاهش تدریجی فشار مخزن، افت طبیعی تولید و لزوم اقدام فوری برای نجات شاه‌راه انرژی ایران است.

بر پایه داده‌های رسمی، میدان پارس جنوبی با سهم ۷۰ تا ۷۵ درصدی از تولید گاز ملی، نقشی تعیین‌کننده در تأمین سوخت نیروگاه‌ها، صنایع، پتروشیمی‌ها و حتی تراز صادرات و درآمد ارزی کشور ایفا می‌کند. کوچک‌ترین اختلال در این زنجیره، نه فقط به بحران انرژی، که به افت تولید بنزین، افت صادرات محصولاتی، چون اوره و متانول، بیکاری نیرو‌ها و کاهش درآمد ملی منجر خواهد شد.

افت فشار؛ تهدیدی با چهره‌های مختلف

افت فشار مخزن، اگرچه پدیده‌ای طبیعی در اکثر میدان‌های گازی دنیا به شمار می‌رود، اما در پارس جنوبی حساسیت مضاعفی دارد. چرا؟

چون این میدان با سرمایه‌ای عظیم، هزاران کیلومتر لوله و صد‌ها تأسیسات خشکی و دریایی، برای تولید در سطح ثابت طراحی شده است و خروج تدریجی فشار، می‌تواند همه زیرساخت‌ها را دچار چالش کند.

به اذعان کارشناسان، فاز‌های ۱ تا ۶ و بخشی از فاز‌های جنوبی (از جمله ۱۲، ۱۵ تا ۱۸) وارد دوران افول تولید شده‌اند. نرخ کاهش برداشت در برخی فاز‌ها تا ۱۰ درصد در سال تخمین زده می‌شود؛ رقمی که اگر زودتر برای آن چاره‌اندیشی نشود، معنایی جز عبور تدریجی از مرز هشدار به بحران ثابت نخواهد داشت.

چرایی افت فشار؛ آیا امکان پیشگیری بود؟

به‌رغم هشدار‌های متعدد طی سال‌های اخیر، سیاست اجرایی دولت و پروژه‌های فشارافزایی، با تعلل و کم‌توجهی همراه بوده است. نگاهی به عملکرد کشور‌های هم‌جوار از جمله قطر (در همین میدان مشترک) به روشنی نشان می‌دهد که اقدام به‌موقع یا حتی پیش‌دستانه در تزریق فشار، استانداردی شناخته‌شده در صنایع گاز جهان است.

قطر بیش از ۲۰ میلیارد دلار صرف پروژه معروف North Field Expansion کرد تا برای ۲۵ سال آینده، سطح تولید را نه‌تنها حفظ، که تقویت کند. ایران، اما به‌رغم سابقه مهندسی و فناوری قوی، سال‌ها با تأخیر به صحنه فشارافزایی ورود کرد و حتی امروز هم بسیاری از قرارداد‌های مربوط به نصب کمپرسور و ایستگاه‌های تقویتی، نیمه‌متوقف یا کندپیشرفت است.

اگر افت فشار مخزن با راهکار حرفه‌ای مهار نشود، پیامد‌ها تنها محدود به کاهش ظرفیت تولید گاز نخواهند بود. افزایش وابستگی به سوخت مایع (مانند مازوت و گازوئیل)؛ امری که نه تنها آلودگی محیط زیست را افزایش می‌دهد، بلکه هزینه تولید نیروگاه‌ها و صنایع را بالا می‌برد. افزایش خاموشی‌ها در زمستان‌های پرمصرف؛ تجربه سال‌های اخیر نشان داد هرگاه پارس جنوبی یا خطوط انتقال حتی برای چند ساعت با اختلال رو‌به‌رو شد، بلافاصله ده‌ها شهر و مرکز صنعتی با قطع گاز و برق مواجه شدند.

افزایش ناترازی گاز و کاهش صادرات؛ ایران در شرایط فشار پایین، مجبور به کاهش صادرات به کشور‌های دوست و همسایه (مانند عراق و ترکیه) می‌شود. این مساله به وجهه و اعتبار انرژی کشور در بازار منطقه‌ای لطمه وارد می‌کند.

افت تولید محصولات پتروشیمی و پالایشی که مستقیم به درآمد ارزی و مشاغل ملی ضربه می‌زند.

نقش کارشناسان و موانع شنیده‌نشدن صدای خطر

شاید یکی از مهم‌ترین ضعف‌های مدیریتی صنعت نفت و گاز، نادیده‌گرفتن هشدار‌های کارشناسی و گزارش‌های میدانی باشد. بسیاری از متخصصان و حتی مسئولان پیشین سطوح مدیریتی، بار‌ها در رسانه‌ها نسبت به خطر افت فشار مخزن و کم‌کاری در پروژه‌های فشارافزایی هشدار دادند. اما یا این صدا‌ها در شبکه تصمیم‌گیری حاکمیت جدی گرفته نشد، یا پروژه‌ها در سد بروکراسی و بی‌پولی گرفتار شدند.

نمونه بارز، تأخیر چندساله در تأمین مالی پروژه‌های مهم مانند نصب توربوکمپرسورها، ایستگاه‌های تقویت فشار و به‌روزرسانی زیرساخت‌هاست. نتیجه اینکه اکنون فاز‌های میدان، بعضاً با ظرفیت ۶۰ تا ۷۰ درصد نامی خود کار می‌کنند و آینده، مبهم‌تر از همیشه خواهد بود.

رتبه ایران و قطر؛ میدان مشترک، مسیر متفاوت

در میدان مشترکی که نیمه جنوبی‌اش در تصرف قطر و بخش شمالی آن در اختیار ایران است، فاصله راهبردی روزافزون است. قطر با راهبرد سرمایه‌گذاری نوین و جذب شرکت‌های فناوری‌محور اروپایی و آسیایی، علاوه بر تثبیت سهم برداشت فعلی، برای افزایش برداشت و حتی صادرات هم برنامه‌ریزی کرده است.

در مقابل، ایران با وجود دانش فنی قابل توجه و نیروی انسانی حرفه‌ای، به دلیل تحریم‌های مالی و بانکی، کمبود سرمایه و گاهی هم ضعف در مدیریت کلان، از قافله فشارافزایی و بروز رسانی تجهیزات عقب مانده است. همین امروز میزان برداشت روزانه ایران کمتر از ۵۰ درصد همسایه جنوبی میدان است و اگر چاره‌ای‌اندیشیده نشود، این فاصله روزبه‌روز عمیق‌تر خواهد شد.

زمستان ۱۴۰۴ در راه است؛ آیا پارس جنوبی آمادگی دارد؟

تجربه زمستان‌های دو سال اخیر نشان داد کوچک‌ترین تزلزل در تولید میدان پارس جنوبی، می‌تواند صد‌ها شهر و هزاران واحد صنعتی را با مشکل جدی مواجه کند. گزارش‌های رسمی حاکی از آن است که اگر افت فشار مهار نشود، در ۵ تا ۷ سال آینده تولید میدان تا ۲۵۰ میلیون مترمکعب کاهش خواهد یافت. معنای ساده این رقم، تحقق سناریوی ناترازی بلندمدت و خاموشی‌های وقت و بی‌وقت در کشور خواهد بود.

آیا راه‌حل ممکن است؟

با وجود همه موانع، هنوز فرصت برای چاره‌اندیشی باقی است؛ اما این فرصت نیازمند جسارت و اقدام سریع مدیریتی است. راهکار‌های پیشنهادی مشخص و آشکار است: تسریع مجوز‌ها و تصمیم‌گیری‌های کلان برای اجرای پروژه‌های فشارافزایی تأمین مالی و تخصیص ارز برای خرید توربوکمپرسور و تجهیزات فنی روزآمد، استفاده حداکثری از ظرفیت پیمانکاران داخلی مانند مپنا، پتروپارس و اویک و انتقال فناوری‌های روز، تدوین سازوکار‌های تشویقی برای مدیریت تعمیرات اساسی و اورهال به هنگام فاز‌های میدان، مطالعه و الگوگیری از تجارب موفق قطر برای بروز رسانی و پایداری تولید.

امروز پارس جنوبی در نقطه عطف سرنوشت‌سازی ایستاده است؛ تقاطع هشدار و بحران. هر گونه تعلل یا بی‌تفاوتی نسبت به افت فشار مخزن، می‌تواند این میدان عظیم را زودتر از آنچه تصور می‌شود، به آستانه افول تولید برساند و زنجیره‌های اقتصادی و انرژی کشور را دچار لرزش جدی کند.

فراموش نکنیم، نجات پارس جنوبی صرفاً یک پروژه فنی نیست؛ مسئله‌ای استراتژیک برای امنیت، معیشت و آینده اقتصادی ایران است. اگر امروز به هشدار‌ها گوش داده شود و پروژه‌های فشارافزایی با تأمین مالی مناسب و تصمیم‌گیری مدیریتی به موقع اجرا شوند، امید به عبور موفق از زمستان، رشد اقتصاد و پایداری انرژی همچنان زنده می‌ماند.

بازدید از صفحه اول
ارسال به دوستان
نسخه چاپی
ذخیره
عضویت در خبرنامه
نظر شما
پرطرفدار ترین عناوین