کد خبر: ۱۰۰۶۵۸۵
تاریخ انتشار : ۱۸ مرداد ۱۴۰۴ - ۱۵:۲۵

نقشه واشنگتن- تل آویو برای حذف ایران و روسیه از معادلات گازی

تحلیلگر موسسه بین‌المللی داده‌های انرژی کپلر گفت: پروژه زنگزور، با ارائه مسیری زمینی که مستقیم از خاک ایران عبور نمی‌کند، عملاً باعث حذف تدریجی ایران از معادلات ترانزیتی منطقه می‌شود. هرچند تأثیر مستقیم اقتصادی ندارد، اما در بلندمدت نفوذ ایران در معادلات ژئوپولیتیکی منطقه را کاهش می‌دهد.
نقشه واشنگتن- تل آویو برای حذف ایران و روسیه از معادلات گازی
آفتاب‌‌نیوز :

همایون فلکشاهی، در ارزیابی اجرای پروژه زنگزور تحت حمایت امریکا و اسرائیل اظهار داشت: کریدور زنگزور بخشی از راهبرد کلان‌تری است که هدف آن افزایش اتصال آذربایجان به منطقه خودمختار نخجوان از طریق خاک ارمنستان است. اگرچه این پروژه در ظاهر یک طرح زیرساختی و حمل‌ونقلی است، اما به‌ویژه پس از جنگ اوکراین، ابعاد ژئوپولیتیکی آن پررنگ‌تر شده است.

وی با اشاره به اهداف حمایت ایالات متحده و اسرائیل از این پروژه گفت: کاهش نفوذ ایران در منطقه، مقابله با تسلط سنتی روسیه بر مسیر‌های ترانزیتی منطقه و تقویت استقلال اقتصادی و ژئوپولیتیکی آذربایجان از جمله اهدافی است که واشنگتن و تل‌آویو بدنبال آن هستند.

تلاش اروپا در زنگزور 

تحلیلگر موسسه بین‌المللی داده‌های انرژی کپلر تصریح کرد: اگرچه فعلا هیچ برنامه قطعی برای احداث خط لوله گاز از طریق این کریدور وجود ندارد، اما تحلیلگران استراتژیک به‌ویژه با توجه به تلاش‌های اروپا برای تنوع‌بخشی به منابع انرژی خود؛ به طور فزاینده‌ای از امکان استفاده انرژی‌محور از این مسیر صحبت می‌کنند.

زنگزور؛ تغییر معنادار مسیر انرژی یا پروژه‌ای نمادین؟ 

فلکشاهی گفت: آذربایجان در حال حاضر حدود ۱۰ تا ۱۱ میلیارد متر مکعب در سال گاز به اروپا صادر می‌کند که از طریق کریدور گازی جنوبی که شامل خطوط لوله از طریق گرجستان، ترکیه و سپس به بلغارستان، یونان، آلبانی و ایتالیا می‌رسد. این زیرساخت‌ها در حال حاضر با نرخ بهره‌برداری حدود ۸۰ درصدی فعالیت می‌کنند. اگر کریدور زنگزور بتواند در آینده زمینه‌ساز احداث یک خط لوله جدید شود که نخجوان را به TANAP در ترکیه متصل کند، آنگاه می‌توان از یک تغییر معنادار در مسیر انرژی سخن گفت. اما بدون چنین سرمایه‌گذاری‌هایی، تأثیر این پروژه بیشتر سیاسی و نمادین خواهد بود تا عملیاتی.

سرنوشت منابع ایرانی خزر 

وی درباره تاثیر اجرای این پروژه بر برداشت از منابع هیروکربوری خزر و همچنین نقش و حضور ایران در منابع خزر خاطرنشان کرد: از نظر فنی، پروژه زنگزور تأثیر مستقیمی بر میادین نفت و گاز خزر نخواهد داشت، زیرا آذربایجان پیش از این هم مسیر‌های صادراتی مؤثری در اختیار داشته است، اما در سطح ژئوپولیتیکی، پیامد‌های مهم‌تری دارد. ایران در حال حاضر هیچ تولید نفت و گازی از دریای خزر ندارد و چه از طریق خط لوله و چه از طریق LNG؛ گازی به اروپا صادر نمی‌کند بنابراین، ایجاد یا تقویت مسیر‌هایی که از خاک ایران عبور نمی‌کنند، عملا جایگاه تهران را به‌عنوان یک کشور ترانزیتی تضعیف کرده و از بازی‌های کلان زیرساختی منطقه کنار می‌زند.

از حذف روسیه تا گاز آذری در خطوط لوله اروپا 

تحلیلگر موسسه بین‌المللی داده‌های انرژی کپلر درباره انتفاع اروپا از پروژه زنگزور توضیح داد: هدف اعلام‌شده اتحادیه اروپا، قطع کامل واردات گاز از روسیه تا سال ۲۰۲۷ است؛ بنابراین هر گزینه‌ای برای تنوع‌بخشی به منابع انرژی مورد استقبال قرار می‌گیرد. آذربایجان هم در سال‌های اخیر به‌عنوان یک شریک قابل اتکا در زمینه گاز طبیعی ظاهر شده است. با این حال، باید توجه داشت که خط لوله TANAP که گاز آذربایجان را به اروپا منتقل می‌کند، هم‌اکنون تقریباً با ظرفیت کامل کار می‌کند. اتصال نخجوان به این خط لوله نیازمند سرمایه‌گذاری هنگفت، هماهنگی فنی و عبور از چالش‌های حقوقی و سیاسی است. در نتیجه، بدون توسعه زیرساخت‌های جدید، منافع اروپا از این پروژه بیشتر سیاسی و ژئوپولیتیکی خواهد بود تا فیزیکی و حجمی.

حذف تدریجی ایران از معادلات ترانزیتی 

وی در ادامه به تاثیر اجرای زنگزور بر مسیر‌های نفتی و گازی ایران خاطرنشان کرد: ایران به بازار انرژی اروپا متصل نیست و هیچ خط لوله یا تأسیسات LNG فعال برای صادرات به اروپا ندارد. خط لوله موجود به ارمنستان (خط لوله ایران–ارمنستان) ظرفیت محدودی دارد و صرفاً نیاز‌های منطقه‌ای را پوشش می‌دهد. پروژه زنگزور، با ارائه مسیری زمینی که مستقیم از خاک ایران عبور نمی‌کند، عملاً باعث حذف تدریجی ایران از معادلات ترانزیتی منطقه می‌شود. هرچند تأثیر مستقیم اقتصادی ندارد، اما در بلندمدت نفوذ ایران در معادلات ژئوپولیتیکی منطقه را کاهش می‌دهد.

روابط سرد روسیه-آذربایجان

فلکشاهی درباره واکنش روسیه گفت: روسیه در ظاهر از پروژه زنگزور حمایت کرده، به‌ویژه در چارچوب توافق آتش‌بس سال ۲۰۲۰؛ اما در واقع، نگرانی‌های مسکو نسبت به این پروژه قابل توجه است. اگر این کریدور بتواند زمینه‌ساز انتقال انرژی شود و نقش روسیه در ترانزیت انرژی را کاهش دهد، ممکن است شاهد تغییر موضع مسکو باشیم. افزون بر این، روابط روسیه و آذربایجان از ابتدای سال ۲۰۲۵ به این‌سو رو به سردی گذاشته و هرگونه نزدیکی بیشتر آذربایجان به غرب و ترکیه می‌تواند به بازنگری روسیه در مواضع کنونی‌اش منجر شود

بازدید از صفحه اول
ارسال به دوستان
نسخه چاپی
ذخیره
عضویت در خبرنامه
نظر شما
پرطرفدار ترین عناوین